رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و چهاردهم دیوان عدالت اداری: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و چهاردهم دیوان عدالت اداری'''{{جعبه اطلاعات آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری|موضوع=اعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و چهاردهم دیوان عدالت اداری|شاکی=آقای احمد فیروزبخشعظیمی|کلاسه پرونده=۲۷۹/۸۰|تاریخ رأی=يکشنبه ۱۳ آبان ۱۳۸۰|شماره دادنامه=۸۰/۲۵۲}}مقدمه:شعبه چهاردهم در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۸/۷۵۶ موضوع شکایت آقای هاشم دیزجی به طرفیت کمیسیون ویژه تعزیرات آرد و گندم مستقر در فرمانداری مراغه به خواسته ابطال تصمیم کمیسیون مورخ ۳۱/۳/۱۳۷۸ به شرح دادنامه شماره ۱۶۰۵ مورخ ۱۱/۱۰/۱۳۷۹ چنین رأی صادر نموده است
'''رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و چهاردهم دیوان عدالت اداری'''{{جعبه اطلاعات آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری|موضوع=اعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و چهاردهم دیوان عدالت اداری|شاکی=سازمان تأمین اجتماعی|کلاسه پرونده=۲۷۶/۷۸|تاریخ رأی=سه شنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۸۱|شماره دادنامه=۸۱/۶۱}}مقدمه:الف) شعبه چهاردهم در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۶/۱۵۴۲ موضوع شکایت آقای علی قنبرسعیدی به طرفیت شعبه ۱۱ سازمان تأمین اجتماعی تهران به خواسته حکم به ابطال کلیه اقدامات غیرقانونی و اجرائیههای مربوط به حق بیمه و استرداد مبالغ دریافتی به شرح دادنامه شماره ۱۶۰۲ مورخ ۲/۱۰/۱۳۷۷ چنین رأی صادر نموده است، با توجه به متن دادخواست تقدیمی و مدارک استنادی و موضوع شکایت و خواسته (حکم بر ابطال کلیه اقدامات غیرقانونی و اجرائیه‏های مربوط به حق بیمه و استرداد مبالغ دریافتی) و با توجه به لایحه جوابیه مورخ ۲۱/۷/۱۳۷۷ و سوابق ارسالی دائر بر اینکه:الف) کارفرمایان مشمول مقررات تأمین اجتماعی موظفند…ب) چنانچه کارفرما به وظیفه قانونی خود عمل ننماید…ج) کارگرانی که صورت برداری شده اند همگی ادعای مستأجر بودن داشته و مالک نیز خود را فاقد وصف کارفرمایی می‏داند… ضمن اینکه با پذیرش بدهی درخواست تقسیط داشته و اقساط را پرداخت نموده است
با توجه به آیین نامه تعزیرات حکومتی امور گندم، آرد، نان تخلفات و تعزیرات با اصلاحات مورخ ۱۵/۱/۱۳۶۸ مجمع تشخیص مصلحت نظام که به استناد تصویب نامه مورخ ۳۲/۷/۱۳۷۳ ستاد پشتیبانی برنامه تنظیم بازار مسئولیت تعزیرات مربوط به آرد و نان به عهده وزارت کشور محول تا طبق قانون تعزیرات حکومتی و اصلاحیه آن اقدام نماید و از طرفی حسب ماده واحده اصلاح قانون تعزیرات حکومتی سال ۱۳۶۷ در مهر ماه سال ۱۳۷۳ که با تصویب مجمع تشخیص مصلحت نظام به قوه مجریه واگذار شده منصرف از مقررات تعزیرات حکومتی مربوط به آرد و نان است مجمع تشخیص مصلحت نظام در تاریخ ۲۶/۷/۱۳۶۷ نیز بر آن تأکید و اعلام نموده که اعمال تعزیرات حکومتی مربوط به آرد و نان طبق روال سابق باید ادامه یابد و شعب تعزیرات حکومتی نیز حق دخالت در امور آرد و نان را نداشته بنابراین تصمیم کمیسیون نظارت تعزیرات ویژه آرد و گندم شهرستان مراغه که به استناد بند (ب) قانون تعزیرات آرد و گندم مصوب سال ۱۳۶۶ و اصلاحیه آن … صورت پذیرفته موجه تشخیص و شکایت غیر وارد تلقی و حکم به رد آن صادر میگردد
ه‍(… و با توجه به نامه مورخ ۲۴/۸/۱۳۷۳ شاکی خطاب به شعبه ۱۱ تأمین اجتماعی دائر بر اینکه صاحب ملک کفاشی بوده و کارفرما نیست و تقاضای تقسیط مورخ ۷/۶/۱۳۷۵ نیز دلالتی بر کارفرمایی وی و مسئولیت تضامنی در خصوص پرداخت دیون سازمان ندارد و با توجه به اینکه اعلام شده کارگران ادعای مستاجر بودن داشته و مالک ملک نیز خود را فاقد وصف کارفرمایی می‏داند و نظر به اینکه دلیلی بر نقل و انتقال کارگاه کفاشی از طرف مالک ملک به کارگران ادعایی باشد نیز به نظر نمی‏رسد بلکه شاکی در دادخواست تقدیمی مدعی است ملک را به اجاره واگذار نموده و عمل وی در حد اجازه و قوانین مربوطه می‏باشد لذا شکایت نامبرده به شرح و جهات فوق وارد و موجه تشخیص و حکم به ورود شکایت نامبرده و ابطال کلیه اقدامات انجام شده و اجرائیه‏های صادره مربوط به حق بیمه و استرداد مبالغ دریافتی طبق مقررات و ضوابط مربوطه صادر و اعلام می گردد


شعبه اول در رسیدگی به پرونده کلاسه ۸۰/۲۳۲ موضوع شکایت آقای رضا فیروزبخشعظیمی به طرفیت سازمان تعزیرات حکومتی استان گیلان به خواسته ابطال رأی صادره از تجدیدنظر تعزیرات حکومتی به شرح دادنامه شماره ۲۵۹ مورخ ۸/۳/۱۳۸۰ چنین رأی صادر نموده است
ب) شعبه اول در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۷/۲۱۵۱ موضوع شکایت آقای شاهپور خسروی به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی شعبه ۱۳ به خواسته اعتراض به رأی مورخ ۳۰/۳/۱۳۷۷ هیأت تجدیدنظر تشخیص مطالبات و نقض آن به شرح دادنامه شماره ۶۴۷ مورخ ۲۰/۴/۱۳۷۸ چنین رأی صادر نموده است…با توجه به دلالت ماده ۳۷ قانون تأمین اجتماعی شکات مکلف بوده‏اند که قبل از تحویل مورد اجاره از مستاجر یا بیمه و دارایی و غیره مفاصا حساب نموده و در حین تخلیه و نقل و انتقال و اخذ و تحویل ملک میزان بدهی مستاجر را مشخص و از مشارالیه دریافت می‏نمودند زیرا که سازمان مشتکی‏عنه ملک و مالک اصلی سرقفلی را طرف حساب خود می‏داند در مجموع تقصیر از ناحیه خود شکایت بوده نه مشتکی‏عنه و جهل به قانون رافع مسئولیت نمی‏باشد با توجه به مراتب رأی به رد شکایت صادر می گردد


نظر به این که سازمان تعزیرات حکومتی دارای شعبه بدوی و تجدیدنظر است و آراء صادره از شعب مذکور توسط قضات صادر میشود و از طرفی رسیدگی به احکام قضایی از حوزه قلمرو دیوان عدالت اداری خارج بوده و در این خصوص رأی وحدترویه هیأت عمومی دیوان حاکم است، لهذا قرار رد شکایت صادر میگردد
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلاموالمسلمین درینجفآبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می‏نماید
 
هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلاموالمسلمین درینجفآبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی مینماید


== رأی هیأت عمومی ==
== رأی هیأت عمومی ==


حکم مقرر در بند ۲ ماده ۱۱ قانون دیوان عدالت اداری مفید صلاحیت دیوان در رسیدگی به آراء قطعی مطلق مراجع اختصاصی اداری از حیث نقض قوانین و مقررات و یا مخالفت با آنها است مگر در مواردی که به موجب قانون مستثنی شده باشد
حکم مقرر در ماده ۳۷ قانون تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴ مفید مسئولیت تضامنی انتقال دهنده و انتقال گیرنده عین یا منافع مؤسسات و کارگاه های مشمول قانون مذکور و به عبارت دیگر متضمن مسئولیت تضامنی کارفرمایان سابق و لاحق کارگاه در قبال مطالبات سازمان تأمین اجتماعی در صورت تحقق شرایط مقرر در ماده مذکور است نظر به اینکه توجه مسئولیت تضامنی به اشخاص در قبال مطالبات سازمان تأمین اجتماعی مستلزم احراز تحقق و اجتماع شرایط مقرر در ماده مذکور از جمله نقل و انتقال عین یا منافع کارگاه به کیفیت مورد نظر قانونگذار می‏باشد دادنامه شماره۱۶۰۲ مورخ ۲/۱۰/۱۳۷۷ شعبه چهاردهم بدوی دیوان در پرونده کلاسه ۷۶/۱۵۴۲ مبنی بر عدم توجه مسئولیت تضامنی به شاکی در قبال مطالبات سازمان تأمین اجتماعی در حدی که منحصرا متضمن علل و جهات فوق‏الذکر است موافق اصول و موازین قانونی تشخیص داده می شود این رأی به استناد قسمت اخیر ماده ۲۰ اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱/۲/۱۳۷۸ در موارد مشابه برای شعب دیوان و سایر مراجع ذیربط لازم‏الاتباع است
 
نظر به این که حسب مصوبات مجمع تشخیص مصلحت نظام سازمان تعزیرات حکومیت از اجزاء قوه مجریه می باشد و شعب تعزیرات حکومتی در زمره مراجع اختصاصی اداری قرار دارند و در عداد مراجع قضایی مذکور در تبصره ۲ ماده فوقالذکر محسوب نمیشوند
 
بنابراین آراء قطعی شعب مزبور به تجویز بند ۲ ماده ۱۱ قانون دیوان عدالت اداری قابل اعتراض و رسیدگی در دیوان است و دادنامه شماره ۱۶۰۵ مورخ ۱۱/۱۰/۱۳۷۹ شعبه چهاردهم بدوی دیوان در حدی که متضمن این معنی باشد موافق اصول و موازین قانونی تشخیص داده میشود
 
این رأی به استناد قسمت آخر ماده ۲۰ اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱/۲/۱۳۷۸ برای شعب دیوان و سایر مراجع ذیربط در موارد مشابه لازمالاتباع است






کدمنبع: 6186
کدمنبع: 6332
[[رده:آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری سال ۱۳۸۰]]
[[رده:آراء هیات عمومی دیوان عدالت اداری سال ۱۳۸۱]]

نسخهٔ ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۳۸

رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و چهاردهم دیوان عدالت اداری

رای هیات عمومی دیوان عدالت اداری درباره اعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و چهاردهم دیوان عدالت اداری
مرجع صادر کنندههیأت عمومی دیوان عدالت اداری
شاکیسازمان تأمین اجتماعی
موضوعاعلام تعارض آراء صادره از شعب اول و چهاردهم دیوان عدالت اداری
کلاسه پرونده۲۷۶/۷۸
تاریخ رأیسه شنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۳۸۱
شماره دادنامه۸۱/۶۱

مقدمه:الف) شعبه چهاردهم در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۶/۱۵۴۲ موضوع شکایت آقای علی قنبرسعیدی به طرفیت شعبه ۱۱ سازمان تأمین اجتماعی تهران به خواسته حکم به ابطال کلیه اقدامات غیرقانونی و اجرائیههای مربوط به حق بیمه و استرداد مبالغ دریافتی به شرح دادنامه شماره ۱۶۰۲ مورخ ۲/۱۰/۱۳۷۷ چنین رأی صادر نموده است، با توجه به متن دادخواست تقدیمی و مدارک استنادی و موضوع شکایت و خواسته (حکم بر ابطال کلیه اقدامات غیرقانونی و اجرائیه‏های مربوط به حق بیمه و استرداد مبالغ دریافتی) و با توجه به لایحه جوابیه مورخ ۲۱/۷/۱۳۷۷ و سوابق ارسالی دائر بر اینکه:الف) کارفرمایان مشمول مقررات تأمین اجتماعی موظفند…ب) چنانچه کارفرما به وظیفه قانونی خود عمل ننماید…ج) کارگرانی که صورت برداری شده اند همگی ادعای مستأجر بودن داشته و مالک نیز خود را فاقد وصف کارفرمایی می‏داند… ضمن اینکه با پذیرش بدهی درخواست تقسیط داشته و اقساط را پرداخت نموده است ه‍(… و با توجه به نامه مورخ ۲۴/۸/۱۳۷۳ شاکی خطاب به شعبه ۱۱ تأمین اجتماعی دائر بر اینکه صاحب ملک کفاشی بوده و کارفرما نیست و تقاضای تقسیط مورخ ۷/۶/۱۳۷۵ نیز دلالتی بر کارفرمایی وی و مسئولیت تضامنی در خصوص پرداخت دیون سازمان ندارد و با توجه به اینکه اعلام شده کارگران ادعای مستاجر بودن داشته و مالک ملک نیز خود را فاقد وصف کارفرمایی می‏داند و نظر به اینکه دلیلی بر نقل و انتقال کارگاه کفاشی از طرف مالک ملک به کارگران ادعایی باشد نیز به نظر نمی‏رسد بلکه شاکی در دادخواست تقدیمی مدعی است ملک را به اجاره واگذار نموده و عمل وی در حد اجازه و قوانین مربوطه می‏باشد لذا شکایت نامبرده به شرح و جهات فوق وارد و موجه تشخیص و حکم به ورود شکایت نامبرده و ابطال کلیه اقدامات انجام شده و اجرائیه‏های صادره مربوط به حق بیمه و استرداد مبالغ دریافتی طبق مقررات و ضوابط مربوطه صادر و اعلام می گردد

ب) شعبه اول در رسیدگی به پرونده کلاسه ۷۷/۲۱۵۱ موضوع شکایت آقای شاهپور خسروی به طرفیت سازمان تأمین اجتماعی شعبه ۱۳ به خواسته اعتراض به رأی مورخ ۳۰/۳/۱۳۷۷ هیأت تجدیدنظر تشخیص مطالبات و نقض آن به شرح دادنامه شماره ۶۴۷ مورخ ۲۰/۴/۱۳۷۸ چنین رأی صادر نموده است…با توجه به دلالت ماده ۳۷ قانون تأمین اجتماعی شکات مکلف بوده‏اند که قبل از تحویل مورد اجاره از مستاجر یا بیمه و دارایی و غیره مفاصا حساب نموده و در حین تخلیه و نقل و انتقال و اخذ و تحویل ملک میزان بدهی مستاجر را مشخص و از مشارالیه دریافت می‏نمودند زیرا که سازمان مشتکی‏عنه ملک و مالک اصلی سرقفلی را طرف حساب خود می‏داند در مجموع تقصیر از ناحیه خود شکایت بوده نه مشتکی‏عنه و جهل به قانون رافع مسئولیت نمی‏باشد با توجه به مراتب رأی به رد شکایت صادر می گردد

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ فوق به ریاست حجتالاسلاموالمسلمین درینجفآبادی و با حضور رؤسای شعب بدوی و رؤسا و مستشاران شعب تجدیدنظر تشکیل و پس از بحث و بررسی و انجام مشاوره با اکثریت آراء به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می‏نماید

رأی هیأت عمومی

حکم مقرر در ماده ۳۷ قانون تأمین اجتماعی مصوب ۱۳۵۴ مفید مسئولیت تضامنی انتقال دهنده و انتقال گیرنده عین یا منافع مؤسسات و کارگاه های مشمول قانون مذکور و به عبارت دیگر متضمن مسئولیت تضامنی کارفرمایان سابق و لاحق کارگاه در قبال مطالبات سازمان تأمین اجتماعی در صورت تحقق شرایط مقرر در ماده مذکور است نظر به اینکه توجه مسئولیت تضامنی به اشخاص در قبال مطالبات سازمان تأمین اجتماعی مستلزم احراز تحقق و اجتماع شرایط مقرر در ماده مذکور از جمله نقل و انتقال عین یا منافع کارگاه به کیفیت مورد نظر قانونگذار می‏باشد دادنامه شماره۱۶۰۲ مورخ ۲/۱۰/۱۳۷۷ شعبه چهاردهم بدوی دیوان در پرونده کلاسه ۷۶/۱۵۴۲ مبنی بر عدم توجه مسئولیت تضامنی به شاکی در قبال مطالبات سازمان تأمین اجتماعی در حدی که منحصرا متضمن علل و جهات فوق‏الذکر است موافق اصول و موازین قانونی تشخیص داده می شود این رأی به استناد قسمت اخیر ماده ۲۰ اصلاحی قانون دیوان عدالت اداری مصوب ۱/۲/۱۳۷۸ در موارد مشابه برای شعب دیوان و سایر مراجع ذیربط لازم‏الاتباع است


کدمنبع: 6332