ماده ۳۷۵ قانون مجازات اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
قتل مکرَه عبارت از حالتی است که قاتل به موجب تهدید وارده از سوی دیگری و به اکراه شخص ثالثی را به قتل می رساند.338684در خصوص وضعیت اکراه به قتل گروهی معتقدند اگر فردی عقل و بالغ وادار به قتل شخصی شود، حق ندارد برای دفع ضرر از خویش اقدام به قتل کند. زیرا  نمی توان خون و جان کسی را برتر از دیگری دانست. لذا در این حالت فاعل باید قصاص شود نه اکراه کننده.82924
قتل مکرَه عبارت از حالتی است که قاتل به موجب تهدید وارده از سوی دیگری و به اکراه شخص ثالثی را به قتل می رساند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=82924|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>در خصوص وضعیت اکراه به قتل گروهی معتقدند اگر فردی عقل و بالغ وادار به قتل شخصی شود، حق ندارد برای دفع ضرر از خویش اقدام به قتل کند. زیرا  نمی توان خون و جان کسی را برتر از دیگری دانست. لذا در این حالت فاعل باید قصاص شود نه اکراه کننده.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=82924|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
نکته این ماده آن است که در فرضی که کسی دیگری را از طریق تهدید به قتل یا دیگر تهدیدات اکراه به قتل می کند، چنانچه هم اکراه کننده و هم اکراه شونده عاقل و بالغ باشند، باید قائل به قصاص مباشر و نه آمر بود.294240 چرا که اگرچه در این جا هم اکراه  موثر انتخاب آزادانه است، اما در قصد ارتکاب جرم تاثیری ندارد.350008 عده ای دیگر نیز با استناد به انتظار عرف به عدم ارتکاب قتل از سوی اکراه شونده، قائل به مجازات او هستند.353584 اما مهم ترین دلیل در این خصوص را به تعبیر برخی از حقوقدانان باید لزوم صیانت از قداست نفس آدمی و جلوگیری از سلب حیات یک فرد بی گناه به صرف تهدید شدن ولو به مرگ دانست.355728 البته گروهی با این سخن مخالف بوده و معتقدند به عنوان مثال به نظر نمی رسد کسی که ملزم به انتخاب میان مرگ خود و دیگری است، دست به انتخابی آزادانه زده باشد.لذا در استحقاق قصاص او باید تردید نمود.537772  گروهی نیز میان دو حالت «اجبار به قتل» و «اکراه به قتل» قائل به تفکیک شده اند و اجبار به قتل را موجب برائت از مسئولیت کیفری می دانند.579204البته باید توجه داشت عدم تاثیر اکراه در قتل، به دیگر جنایات مادون نفس تسری نمی یابد و در این حالت بسیاری از صاحب نظران، اکراه کننده را مستحق قصاص می دانند.355788
نکته این ماده آن است که در فرضی که کسی دیگری را از طریق تهدید به قتل یا دیگر تهدیدات اکراه به قتل می کند، چنانچه هم اکراه کننده و هم اکراه شونده عاقل و بالغ باشند، باید قائل به قصاص مباشر و نه آمر بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه رهنمون شماره 1 تابستان 1371|ترجمه=|جلد=|سال=1371|ناشر=مدرسه عالی شهید مطهری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=294240|صفحه=|نام۱=مدرسه عالی شهید مطهری|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> چرا که اگرچه در این جا هم اکراه  موثر انتخاب آزادانه است، اما در قصد ارتکاب جرم تاثیری ندارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=350008|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref> عده ای دیگر نیز با استناد به انتظار عرف به عدم ارتکاب قتل از سوی اکراه شونده، قائل به مجازات او هستند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=353584|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref> اما مهم ترین دلیل در این خصوص را به تعبیر برخی از حقوقدانان باید لزوم صیانت از قداست نفس آدمی و جلوگیری از سلب حیات یک فرد بی گناه به صرف تهدید شدن ولو به مرگ دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=355728|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref> البته گروهی با این سخن مخالف بوده و معتقدند به عنوان مثال به نظر نمی رسد کسی که ملزم به انتخاب میان مرگ خود و دیگری است، دست به انتخابی آزادانه زده باشد.لذا در استحقاق قصاص او باید تردید نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق جزای عمومی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=537772|صفحه=|نام۱=محمدعلی|نام خانوادگی۱=اردبیلی|چاپ=23}}</ref> گروهی نیز میان دو حالت «اجبار به قتل» و «اکراه به قتل» قائل به تفکیک شده اند و اجبار به قتل را موجب برائت از مسئولیت کیفری می دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اموال و مالکیت) (کلاهبرداری- خیانت در امانت- سرقت و صدور چک پرداخت نشدنی) (مطالعه تطبیقی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=579204|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=31}}</ref>البته باید توجه داشت عدم تاثیر اکراه در قتل، به دیگر جنایات مادون نفس تسری نمی یابد و در این حالت بسیاری از صاحب نظران، اکراه کننده را مستحق قصاص می دانند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=355788|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=میرمحمدصادقی|چاپ=7}}</ref>


تبصره این ماده در مقام توجه به شخصیت اکراه شونده و تاثیر آن در مجازات است. لذا باید از آن لزوم عاقل و بالغ بودن اکراه شونده و عدم شرطیت این موارد در اکراه کننده را استنباط نمود.350056
تبصره این ماده در مقام توجه به شخصیت اکراه شونده و تاثیر آن در مجازات است. لذا باید از آن لزوم عاقل و بالغ بودن اکراه شونده و عدم شرطیت این موارد در اکراه کننده را استنباط نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=350056|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>


در خصوص مجازات این ماده نیز باید یاد آور شد که در چنین موقعیتی مرتکب را باید به قصاص و اکراه کننده را به حبس ابد محکوم نمود.615480
در خصوص مجازات این ماده نیز باید یاد آور شد که در چنین موقعیتی مرتکب را باید به قصاص و اکراه کننده را به حبس ابد محکوم نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بایسته های حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=615480|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=20}}</ref>


== سوابق فقهی ==
== سوابق فقهی ==
گروهی از فقها معتقدند در این حالت نمی توان حدیث رفع اکراه را جاری دانست. زیرا این حالت شامل اکراه به قتل نمی شود.294256
گروهی از فقها معتقدند در این حالت نمی توان حدیث رفع اکراه را جاری دانست. زیرا این حالت شامل اکراه به قتل نمی شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه رهنمون شماره 1 تابستان 1371|ترجمه=|جلد=|سال=1371|ناشر=مدرسه عالی شهید مطهری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=294256|صفحه=|نام۱=مدرسه عالی شهید مطهری|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>


== مستندات فقهی ==
== مستندات فقهی ==
اجماع بر این است که بر اساس روایات و احادیث مسلم و قطعی که در این خصوص وجود دارد، نمی توان اکراه را موجب سقوط مجازات قتل عمدی دانست.855360 همچنین گروهی نیز به دلایل عقلی استناد کرده اند به این توضیح که در فرضی که اکراه شونده دیگری را به قتل برساند، هر دو شخص قاتل و مقتول از حیث حرمت مساوی بوده و لذا مجازات نکردن او بر اساس قواعد اکراه، ترجیح بلا مرجح است.707628
اجماع بر این است که بر اساس روایات و احادیث مسلم و قطعی که در این خصوص وجود دارد، نمی توان اکراه را موجب سقوط مجازات قتل عمدی دانست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=855360|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref> همچنین گروهی نیز به دلایل عقلی استناد کرده اند به این توضیح که در فرضی که اکراه شونده دیگری را به قتل برساند، هر دو شخص قاتل و مقتول از حیث حرمت مساوی بوده و لذا مجازات نکردن او بر اساس قواعد اکراه، ترجیح بلا مرجح است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=707628|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>


== مصادیق و نمونه ها ==
== مصادیق و نمونه ها ==
در فرضی که کسی به دیگری بگوید « اگر مرا نکشی تو را خواهم کشت» باز هم قتل جایز نیست. زیرا حرمت با اذن مجنی علیه از بین نمی رود.گروهی البته معتقدند در فرض کشتن  فرد، قاتل قصاص نمیشود. زیرا مجنی علیه با اذن در قتل، حق قصاص خود را ساقط کرده است.350036
در فرضی که کسی به دیگری بگوید « اگر مرا نکشی تو را خواهم کشت» باز هم قتل جایز نیست. زیرا حرمت با اذن مجنی علیه از بین نمی رود.گروهی البته معتقدند در فرض کشتن  فرد، قاتل قصاص نمیشود. زیرا مجنی علیه با اذن در قتل، حق قصاص خود را ساقط کرده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=350036|صفحه=|نام۱=حسین|نام خانوادگی۱=آقایی نیا|چاپ=5}}</ref>
 
== منابع ==
{{پانویس}}
[[رده:ایروانی]]
[[رده:ایروانی]]

نسخهٔ ‏۲۸ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۵۹

اکراه در قتل مجوز قتل نیست و مرتکب، قصاص می‌ شود و اکراه‌ کننده، به حبس ابد محکوم می‌ گردد. تبصره 1 ـ اگر اکراه شونده طفل غیرممیز یا مجنون باشد فقط اکراه کننده محکوم به قصاص است. تبصره 2 ـ اگر اکراه شونده طفل ممیز باشد عاقله او دیه مقتول را می‌پردازد و اکراه کننده به حبس درجه یک محکوم می‌ شود.

توضیح واژگان

قتل مکرَه عبارت از حالتی است که قاتل به موجب تهدید وارده از سوی دیگری و به اکراه شخص ثالثی را به قتل می رساند.[۱]در خصوص وضعیت اکراه به قتل گروهی معتقدند اگر فردی عقل و بالغ وادار به قتل شخصی شود، حق ندارد برای دفع ضرر از خویش اقدام به قتل کند. زیرا نمی توان خون و جان کسی را برتر از دیگری دانست. لذا در این حالت فاعل باید قصاص شود نه اکراه کننده.[۲]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

نکته این ماده آن است که در فرضی که کسی دیگری را از طریق تهدید به قتل یا دیگر تهدیدات اکراه به قتل می کند، چنانچه هم اکراه کننده و هم اکراه شونده عاقل و بالغ باشند، باید قائل به قصاص مباشر و نه آمر بود.[۳] چرا که اگرچه در این جا هم اکراه موثر انتخاب آزادانه است، اما در قصد ارتکاب جرم تاثیری ندارد.[۴] عده ای دیگر نیز با استناد به انتظار عرف به عدم ارتکاب قتل از سوی اکراه شونده، قائل به مجازات او هستند.[۵] اما مهم ترین دلیل در این خصوص را به تعبیر برخی از حقوقدانان باید لزوم صیانت از قداست نفس آدمی و جلوگیری از سلب حیات یک فرد بی گناه به صرف تهدید شدن ولو به مرگ دانست.[۶] البته گروهی با این سخن مخالف بوده و معتقدند به عنوان مثال به نظر نمی رسد کسی که ملزم به انتخاب میان مرگ خود و دیگری است، دست به انتخابی آزادانه زده باشد.لذا در استحقاق قصاص او باید تردید نمود.[۷] گروهی نیز میان دو حالت «اجبار به قتل» و «اکراه به قتل» قائل به تفکیک شده اند و اجبار به قتل را موجب برائت از مسئولیت کیفری می دانند.[۸]البته باید توجه داشت عدم تاثیر اکراه در قتل، به دیگر جنایات مادون نفس تسری نمی یابد و در این حالت بسیاری از صاحب نظران، اکراه کننده را مستحق قصاص می دانند.[۹]

تبصره این ماده در مقام توجه به شخصیت اکراه شونده و تاثیر آن در مجازات است. لذا باید از آن لزوم عاقل و بالغ بودن اکراه شونده و عدم شرطیت این موارد در اکراه کننده را استنباط نمود.[۱۰]

در خصوص مجازات این ماده نیز باید یاد آور شد که در چنین موقعیتی مرتکب را باید به قصاص و اکراه کننده را به حبس ابد محکوم نمود.[۱۱]

سوابق فقهی

گروهی از فقها معتقدند در این حالت نمی توان حدیث رفع اکراه را جاری دانست. زیرا این حالت شامل اکراه به قتل نمی شود.[۱۲]

مستندات فقهی

اجماع بر این است که بر اساس روایات و احادیث مسلم و قطعی که در این خصوص وجود دارد، نمی توان اکراه را موجب سقوط مجازات قتل عمدی دانست.[۱۳] همچنین گروهی نیز به دلایل عقلی استناد کرده اند به این توضیح که در فرضی که اکراه شونده دیگری را به قتل برساند، هر دو شخص قاتل و مقتول از حیث حرمت مساوی بوده و لذا مجازات نکردن او بر اساس قواعد اکراه، ترجیح بلا مرجح است.[۱۴]

مصادیق و نمونه ها

در فرضی که کسی به دیگری بگوید « اگر مرا نکشی تو را خواهم کشت» باز هم قتل جایز نیست. زیرا حرمت با اذن مجنی علیه از بین نمی رود.گروهی البته معتقدند در فرض کشتن فرد، قاتل قصاص نمیشود. زیرا مجنی علیه با اذن در قتل، حق قصاص خود را ساقط کرده است.[۱۵]

منابع

  1. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول). چاپ 1. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 82924
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول). چاپ 1. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 82924
  3. فصلنامه رهنمون شماره 1 تابستان 1371. مدرسه عالی شهید مطهری، 1371.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 294240
  4. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350008
  5. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 353584
  6. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 355728
  7. محمدعلی اردبیلی. حقوق جزای عمومی (جلد دوم). چاپ 23. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 537772
  8. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اموال و مالکیت) (کلاهبرداری- خیانت در امانت- سرقت و صدور چک پرداخت نشدنی) (مطالعه تطبیقی). چاپ 31. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 579204
  9. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 355788
  10. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350056
  11. ایرج گلدوزیان. بایسته های حقوق جزای عمومی (جلد اول دوم سوم). چاپ 20. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 615480
  12. فصلنامه رهنمون شماره 1 تابستان 1371. مدرسه عالی شهید مطهری، 1371.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 294256
  13. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 855360
  14. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 707628
  15. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 350036