ولایت انتصابی
اصل اولی در مورد ولایت انتصابی آن است که هیچ کس بر دیگری ولایتی ندارد. انسان ها از این نظر با یکدیگر برابرند و هیچ کس را بر دیگری امتیاز و برتری نیست و نمیتوان به استناد تواناییهای اعطایی یا اکتسابی به جای دیگران تصمیم گرفت و دیگران را موظف به فرمانبری دانست.تنها در صورتی به این اصل عمل نمیشود که دلیلی از کتاب یا سنت بر حق ولایت فردی وجود داشته باشد.[۱]
اقسام ولایت انتصابی
ولایت انتصابی خاص با اختیارات مطلق
ولایت انتصابی خاص با اختیارات مطلق؛ با توجه به ادله موجود، به عنوان مثال خداوند که ولیّ کامل مطلق است، به رسولش مقام ولایت داده و وی بر جان و مال مؤمنین از خود آنان اولی است.[۱]
ولایت انتصابی عام با اختیارات مطلق
ولایت انتصابی عام با اختیارات مطلق؛ در این نوع ولایت نیز، شخص ولی، منصوب با واسطه خدا بوده و از اختیارات مطلق برخوردار است، با این تفاوت که کیفیت نصب وی عام است. یعنی به طور کلی و به صورت عام، اشخاصی که دارای شرایط لازم باشند، به ولایت منصوب میشوند. این ولایت منحصراً به کسی تعلق میگیرد که عالم به شریعت یعنی «فقیه» و «عادل» باشد. بر اساس نظریه ولایت فقیه، در عصر غیبت امام معصوم علیهم السلام «فقیه عادل و آگاه به مسایل روز و مقتضیات زمان به نصب عام، سمت ولایت و حق حکومت دارد. این نوع ولایت «انتصابی»، «عام» و «مطلق» است. در این نگرش، با وجود تفاوت درجه و رتبه پیامبر، امام و فقیه، اختیارات آنان در امر حکومت یکسان است.[۱]
ولایت انتصابی خاص با اختیارات محدود
ولایت انتصابی خاص با اختیارات محدود؛ انتصابی بودن ولایت مستلزم مطلقه بودن اختیارات ولی نیست. زیرا ممکن است کسی به ولایت منصوب شده باشد، اما اختیارات وی محدود به اموری خاص باشد. نظیر کسانی که از سوی ولی امر مطلق، بر کاری مشخص یا منطقه ای معین گمارده میشوند. مانند «مالک اشتر» که امیرالمومنین (ع) وی را به عنوان والی و امیر مردم مصر معرفی کرده است یا عثمان بن حنیف انصاری که از سوی امیرالمومنین (ع) والی بصره شد. در این نوع ولایت، از آنجا که دامنه اختیارات شخص ولیّ، محدود است، شرایط آسان تری در نظر گرفته می شود.[۱]
تفاوت ولایت انتخابی با ولایت انتصابی
فرق ولایت انتخابی با ولایت انتصابی در این است که در ولایت انتصابی، اصل بر عدم است در حالی که در ولایت انتخابی، اصل بر جواز است. اصل جواز به این معنا که هر کس می تواند حقی که از آن برخوردار است را به دیگری تفویض نماید.[۲]
منابع
- ↑ ۱٫۰ ۱٫۱ ۱٫۲ ۱٫۳ هدایت نیا, فرجالله (1385). "ریاست جمهوری زنان". مطالعات راهبردی زنان.
- ↑ هدایت نیا, فرجالله (1385). "ریاست جمهوری زنان". مطالعات راهبردی زنان.