توهین
اگرچه توهین و اهانت در قوانین ما تعریف نشده اند،[۱] اما لفظ «توهین» را باید اظهارات تحقیر آمیز یا ناسزا به اشخاص تعریف کرد.[۲]در فقه چنین واژه ای استفاده نشده است و گروهی آن را مقتبس از حقوق فرانسه می دانند. توهین از ریشه «وهن» و به معنای « تضعیف، سست نمودن و خفیف کردن» است.[۳] عناصر توهین را باید در درجه نخست الفاظ، عبارات یا افعال، در درجه دوم قصد فاعل، در درجه سوم نقض حرمت فرد معین از طریق همان افعال یا اقوال و در درجه آخر، فقدان عنوان مجرمانه خاص برای آن فعل یا قول دانست.[۴]
در قانون
ماده 608 قانون مجازات اسلامی (تعزیرات)، عنصر قانونی این جرم را تشکیل می دهد. ملاک تحقق توهین را باید قضاوت عرف دانست.[۵] البته هر نوع توهین عرفی را نمی توان لزوماً یک جرم تلقی کرد.[۶] در این جرم، صرف وقوع عنصر مادی برای تحقق جرم کافی است و سوء نیت خاصی مورد نیاز نیست، چرا که قصد مجرمانه و سوء در این جرم، مفروض و بی نیاز از اثبات است، در واقع ماهیت رفتار توهین آمیز به خودی خود کاشف از قصد مرتکب است، [۷] لذا فردی که مدعی فقدان سوء نیت و ارتکاب رفتار از روی شوخی بوده است، مکلف به اثبات ادعای خود است.[۸]
از دیگر ویژگی های جرم توهین، لزوم مشخص بودن طرف آن است، چرا که توهین از جمله جرایم عمدی است که باید عمد مرتکب نسبت به طرف خودش محرز باشد.[۹]ظاهرا طرف این جرم با توجه به واژه «افراد» در ماده مذکور، اشخاص حقیقی است و لذا در بردارنده توهین به اشخاص حقوقی نمی باشد،[۱۰] البته گروهی با استناد به ماده 588 قانون تجارت معتقدند با وجود عدم تصریح قانون به اشخاص حقوقی، باید قائل به امکان وقوع توهین نسبت به آن ها بود.[۱۱]
همچنین امکان ارتکاب اقدامات توهین آمیز از طریق دستگاه های مخابراتی نیز وجود دارد.[۱۲]
در فقه
پیامبر اکرم(ص) در خطبه ای پس از ستایش خداوند، از دشنام دادن به مؤمن به عنوان فسق و از جنگ با او به عنوان کفر یاد کردند.[۱۳]
منابع
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- شخصیت معنوی). چاپ 4. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 533276
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 117352
- ↑ حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 357132
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. فرهنگ عناصر شناسی (حقوق مدنی، حقوق جزا). چاپ 1. گنج دانش، 1382. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1759048
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- شخصیت معنوی). چاپ 4. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 533292
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- شخصیت معنوی). چاپ 4. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 533332
- ↑ محمدعلی اردبیلی. حقوق جزای عمومی (جلد اول). چاپ 23. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 505072
- ↑ عبدالرسول دیانی. ادله اثبات دعوا در امور مدنی و کیفری. چاپ 1. تدریس، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1641932
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- شخصیت معنوی). چاپ 4. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 533392
- ↑ عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش تعزیرات). چاپ 2. ققنوس، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 376772
- ↑ حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- شخصیت معنوی). چاپ 4. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 533412
- ↑ مجله حقوقی دادگستری شماره 69 بهار 1389. قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 765244
- ↑ احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و مهدی حسینیان قمی. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2357196