تمکین
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
تمکین در لغت، یعنی قبول کردن، پذیرفتن فرمان، نیرو و …. در اصطلاح حقوقی، تمکین یعنی فراهم نمودن امکان تمتع جنسی برای شوهر، به‌طور متعارف، و نیز، اقدام شوهر به برقراری رابطه جنسی با زن.[۱]
- اثر فقدان مسکن مستقل زوج در دعوی تمکین: در دعوای تمکین در صورتیکه زوجیت طرفین محرز گردد و زوجه دلیلی که حاکی از خوف ضرر جانی و مالی و حیثیتی باشد ابراز ننموده ننموده باشد زن باید در منزلی که شوهر تهیه و ارائه می کند حضور یافته و تمکین نماید فلذا عدم تهیه مسکن مستقل توسط زوج مانع از صدور حکم الزام به تمکین زوجه نیست و صرفا اجرای حکم منوط به تهیه مسکن مناسب در شان زوجه است.[۲]
- اثر محکومیت کیفری زوج بر دعوی الزام به تمکین: مطابق با ماده 1115 قانون مدنی در صورتی که بودن زن با شوهر در یک منزل متضمن خوف ضرر بدنی یا مالی یا شرافتی برای زن باشد زن می‌تواند مسکن علی‌حده اختیار کند و در صورت ثبوت مظنه‌ی ضرر مزبور، محکمه حکم بازگشت به منزل شوهر نخواهد داد به طور مثال محکومیت کیفری زوج به شرب خمر و ترک انفاق می تواند از جمله موجبات رد دعوی الزام به تمکین باشد و همچنین باید توجه داشت مادامی که زن در بازگشتن به منزل مزبور معذور است نفقه بر عهده‌ی شوهر خواهد بود.[۳]
رویه قضایی
مواد مرتبط
منابع
- ↑ نشریه دادرسی، شماره 55، فروردین و اردیبهشت 1385. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1385. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1692948
- ↑ رای دادگاه درباره اثر فقدان مسکن مستقل زوج در دعوی تمکین (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۲۴۰۱۰۷۷)
- ↑ رای دادگاه درباره اثر محکومیت کیفری زوج بر دعوی الزام به تمکین (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۱۱۰۱۷۵۹)