ماده ۷۱۴ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)

دیه صدماتی که موجب تغییر رنگ پوست می‌شود، به شرح ذیل است: الف ـ سیاه شدن پوست صورت، شش هزارم، کبود شدن آن، سه هزارم و سرخ شدن آن، یک و نیم هزارم دیه کامل ب ـ تغییر رنگ پوست سایر اعضاء، حسب مورد نصف مقادیر مذکور در بند (الف) تبصره ۱ ـ در حکم مذکور فرقی بین اینکه عضو دارای دیه مقدر باشد یا نباشد، نیست. همچنین فرقی بین تغییر رنگ تمام یا قسمتی از عضو و نیز بقاء یا زوال اثر آن نمی‌باشد. تبصره ۲ ـ در تغییر رنگ پوست سر، ارش ثابت است.

نکات توضیحی تفسیری دکترین

این ماده دیه صدمات موجب تغییر رنگ پوست را تعیین کرده‌است و برای سیاه شدن، کبود شدن و سرخ شدن صورت و سایر اعضای بدن دیه تعیین کرده‌است. بدیهی است در صورتی که ایراد ضرب متضمن آثار فوق نباشد، دیه ای بر ضارب تحمیل نخواهد شد.[۱]

سوابق فقهی

فقهای عامه عقیده دارند که جنایتی که باعث تغییر رنگ دائمی و کامل صورت شود دیه کامل دارد. چون جمال و زیبایی که منفعت واحدی است با این جنایت از بین رفته‌است. اما اگر تغییر رنگ دائمی یا کامل نباشد، به جهت آنکه جمال به‌طور کامل از بین نرفته‌است همچنین به دلیل فقدان نص، حکومت است.[۲]ضمناً اگر پوست صورت بر اثر ضربه یا هرنوع آسیب دیگر، کبود یا سبز یا سرخ گردد، بدون آنکه زخم شود، دیه اولی بر اساس نظر گروهی شش مثقال شرعی طلا و بر اساس نظر گروهی سه مثقال، در دومی سه مثقال و در سومی یک مثقال و نیم طلاست.[۳]

مستندات فقهی

مستند حکم این ماده قضاوت حضرت امیر (ع) است که اسحاق بن عمار آن را روایت کرده‌است که هرچند ضعیف است اما مشهور فقها به آن عمل کرده‌اند.[۴]

رویه‌های قضایی

طبق نظریه ۷/۹۵۲–۶۲/۶/۳۰ اداره حقوقی «در ضربات عمدی که موجب سرخی یا کبودی یا سیاهی بدن مصدوم شود، قصاص قابلیت اعمال ندارد.»[۵]

انتقادات

این ماده دیه صدمات موجب تغییر رنگ پوست را مشخص کرده‌است اما در خصوص تعزیر ضارب در صورتی که آثاری نداشته باشد نص قانونی در بین نداریم و برخی قائل به اختیار قاضی بر مجازات او هستند. هرچند گفته شده‌است با توجه به اصل ۳۶ قانون اساسی و سایر مواد قانونی، مجازات اشخاص بدون قانونی که جرم ارتکابی را تعیین و مجازات مشخص برای آن معین کرده باشد، نقض اصل قانونی بودن جرم و مجازات است.[۶]همچنین در مواردی که ضرب وارد شده بر فرد، اثری بر بدن مضروب نگذاشته‌است، مبنایی برای تعیین ارش که در ماده ۵۵۹ به آن اشاره شده‌است وجود ندارد، ضمن اینکه این ماده از جنایت بر عضو سخن می‌گوید و بعید است که بتوان یک ضرب ساده فاقد کوچک‌ترین اثری را تحت چنین عنوانی در نظر گرفت.[۷]

منابع

  1. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351328
  2. ابوالقاسم گرجی. دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت). چاپ 2. دانشگاه تهران، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 837920
  3. آیت اله سیدمحمود هاشمی شاهرودی. فرهنگ فقه (جلد دوم). چاپ 2. مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3365384
  4. ابوالقاسم گرجی. دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت). چاپ 2. دانشگاه تهران، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 837904
  5. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 670200
  6. حسین آقایی نیا. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص- جنایات). چاپ 5. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 351368
  7. حسین میرمحمدصادقی. حقوق کیفری اختصاصی (جرایم علیه اشخاص). چاپ 7. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 354692