نظریه شماره 7/99/609 مورخ 1399/05/28 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره امکان صدور دستور جلب محکوم علیه از سوی اجرای احکام در موارد معرفی کفیل و انصراف از کفالت
چکیده این نظریه توسط هوش مصنوعی تولید شده است و هنوز توسط پژوهشگران ویکی حقوق بررسی نشده است. |
شماره نظریه | ۷/۹۹/۶۰۹ |
---|---|
شماره پرونده | ۹۹–۳/۱–۶۰۹ح |
تاریخ نظریه | ۱۳۹۹/۰۵/۲۸ |
موضوع نظریه | آیین دادرسی مدنی |
محور نظریه | کفالت و قرارهای تامینی |
نظریه شماره ۷/۹۹/۶۰۹ مورخ ۱۳۹۹/۰۵/۲۸ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره امکان صدور دستور جلب محکومعلیه از سوی اجرای احکام در موارد معرفی کفیل و انصراف از کفالت: نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه در این خصوص بیان میدارد که در فرضی که کفیل برای آزادی محکومعلیه معرفی میشود و سپس درخواست جلب محکومعلیه را مطرح میکند، امکان صدور دستور جلب همزمان با انجام اقدامات اجرایی برای اخذ وجهالکفاله وجود دارد. ضمنا انصراف کفیل از کفالت پیش از دستور اخذ وجهالکفاله، در صورت تحویل محکومعلیه یا جلب او، به مسیولیت از کفالت پایان میدهد اما پس از دستور، امکان لغو وجوهالکفاله نیست. این نظریه تصریح میکند که هدف مقنن، تعهد کفیل به پرداخت محکومبه نیست بلکه تضمین دسترسی به محکومعلیه است.
استعلام
–در مواردی که محکوم علیه در مقام تقدیم دادخواست اعسار خارج از مهلت مقرر در تبصره یک ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب ۱۳۹۴ و یا به تجویز ماده ۲۱۷ آیین نامه اجرایی سازمان زندان ها و اقدامات تامینی و تربیتی کشور مصوب ۱۳۸۴ با اصلاحات و الحاقات بعدی کفیل معرفی می کند و کفیل متعهد می شود در صورت رد دعوای اعسار یا در پایان مدت مرخصی زندانی به محض ابلاغ شورای حل اختلاف ظرف بیست روز یا سی روز محکوم علیه را حاضر کند و در صورت عدم توانایی در حاضر کردن محکوم علیه ظرف مهلت مقرر به هر دلیل ضامن کلیه خسارت وارده به محکوم له باشد، چنانچه پس از ابلاغ مراتب به کفیل، نامبرده درخواست جلب محکوم علیه را به اجرای احکام ارایه دهد و خواستار همکاری واحد اجرا جهت حضورمحکوم علیه شود، آیا اجرای احکام می تواند برگ جلب محکوم علیه را در حق محکوم له تنظیم و به کفیل تحویل دهد؟
۲– در موارد فوق چنانچه کفیل در دو فرض پیش از آزادی محکوم علیه از بازداشت و پس از آن بعد از آزادی از کفالت منصرف شده و لغو تعهد خود را درخواست کند، آیا با توجه به این که کفالت عقدی جایز است با انصراف کفیل قابل انحلال است؟ در صورت انحلال کفالت در دو فرض فوق، آیا بازداشت محکوم علیه راسا از سوی اجرای احکام جایز است یا جلب باید به درخواست کفیل باشد یا انصراف از کفالت باید هم زمان با تحویل محکوم علیه توسط کفیل صورت گیرد؟
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
۱– اولا، با عنایت به تبصره یک ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی مصوب ۱۳۹۴، در صورت رد دعوای اعسار به کفیل یا وثیقه گذار ابلاغ می شود که ظرف مدت بیست روز پس از ابلاغ واقعی نسبت به تسلیم محکوم علیه اقدام کند. در صورت عدم تسلیم ظرف مدت مذکور نسبت به استیفای محکوم به و هزینه های اجرایی از محل وثیقه یا وجه الکفاله اقدام می شود. بنابراین به نظر می رسد که در فرض سوال امکان صدور دستور جلب محکوم علیه وجود دارد و هدف مقنن از الزامی دانستن معرفی کفیل یا ایداع وثیقه معتبر و معادل محکوم به برای آزادی محکوم علیه در تبصره یک ماده ۳ یاد شده ایجاد تضمین و اطمینان برای دسترسی به محکوم علیه و یا وصول محکوم به است؛ نه این که پرداخت محکوم به بر عهده کفیل یا وثیقه گذار گذارده شود. به عبارت دیگر مقنن با وضع این تبصره به دنبال تغییر اصل استیفای محکوم به از اموال محکوم علیه نبوده است.
ثانیا، با عنایت به ذیل تبصره یک ماده ی ۳ قانون صدرالذکر که نحوه صدور قرار های تامینی مزبور، مقررات اعتراض نسبت به دستور دادستان و دیگر مقررات مربوط به این دستورها را تابع قانون آیین دادرسی کیفری دانسته است و نظر به ملاک ماده ی ۵۰۰ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ که صدور دستور جلب محکوم علیه همزمان با صدور اخطاریه به کفیل برای تسلیم محکوم علیه را تجویز کرده است، به نظر می رسد در فرض سوال، امکان صدور دستور جلب محکوم علیه هم زمان با اقدامات اجرایی مربوط به اخذ وجه الکفاله و استیفای محکوم به از آن نیز وجود دارد.
۲– سوال دارای ابهام است؛ اگر پیش از دستور اخذ وجه الکفاله، کفیل، محکوم علیه را تحویل داده باشد یا محکوم علیه جلب و بازداشت شده باشد، برابر ماده ۲۲۸ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، به درخواست کفیل باید از کفالت رفع اثر و از کفیل رفع مسوولیت شود؛ اما چنانچه دستور اخذ وجه الکفاله طبق ماده ۲۳۰ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ صادر شده باشد، معرفی محکوم علیه از سوی کفیل یا حضور آن ها بعد از سپری شدن مهلت قانونی، مجوز لغو دستور اخذ وجه الکفاله یا ضبط وثیقه نیست.