ماده ۷۶۰ قانون مدنی

نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۲ توسط Javad (بحث | مشارکت‌ها)

صلح، عقد لازم است اگر چه در مقام عقود جائزه واقع شده باشد و بر هم نمی‌خورد مگر در موارد فسخ به خیار یا اقاله.

نکات توضیحی و تفسیری دکترین

عقد صلح یکی از عقود لازم است حتی اگر در مقام عقود جایز منعقد شده باشد ( مانند صلح بلاعوض در موقعیت هبه ) [۱] و طرفین می توانند طبق مقررات مربوط به اقاله آن را با تراضی تفاسخ نمایند چرا که افراد در اداره امور مالی خود دارای ازادی اراده هستند و محدود نمودن آزادی آنان جز در مواردی که مصالح اجتماعی اقتضا نماید ممکن نیست .[۲]در قانون مدنی اقاله و اشتراط خیار در جمیع انواع عقد صلح به طور مسلم پذیرفته شده است خواه صلح در مقام تنازع باشد یا در مقام معامله  ، خواه تسامحی باشد و خواه تغابنی.[۳] همچنین خیار مادام الاعمر در برخی عقود مانند عقد بیع باطل است اما در عقد صلح صحیح می باشد.[۴]

سوابق و مستندات فقهی

عقد صلح می تواند در مقام عقود لازم و جایز واقع شود . این امر دلیلی بر نامعین بودن عقد صلح می باشد . ممکن است این توهم ایجاد شود که لازم بودن عقد صلح موجب تحدید و معین شدن آثار این عقد دارد ؛ این توهم صحیح نیست چرا که بدیهی است که لزوم عقد صلح از اصل لزوم استنباط می شود - همچنان که عقود نامعین به طور کلی لازم تلقی می شوند – نه آنکه دلیل خاصی بر لزوم آن وجود داشته باشت ، بنابراین صلح از این جهت شبیه قاعده عمومی قرارداد هاست.[۵]

رویه قضایی

رای شعبه 23 دیوان عالی کشور با این مظمون صادر شده است که صلح عقدی است لازم که وقوع آن ملازمه ای با ایجاب و قبول طرفین دارد.[۶]

رای شعبه 18 دیوانعالی کشور با این مظمون صادر شده است که عقد صلح عقدی است لازم و بر هم نمی خورد مگر در موارد فسخ خیار یا اقاله.[۷]

مصادیق و نمونه ها

  • ممکن است عقد صلح در قبال عقد جایزی منعقد می شود مانند آنکه زمینی را از صاحب آن برای زراعت عاریه می کند و در مقابل باغچه خود را به او صلح می نماید ، در اینجا عاریه از هقود جایز است که با فسخ آن توسط عاریه دهتده صلح مه عقدی لازم است به این دلیل از بین نمی رود.[۸]
  • صلح در مقام عقود جایز نیز ممکن است مانند آنکه انتفاع از مالی را مجانا ( عاریه ) در قالب صلح به دیگری اجازه دهد که این عقد برای طرفین لازم است .[۹]

منابع

  1. مهدی شهیدی. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین (1) (بیع، معاوضه، اجاره، جعاله، قرض، صلح). چاپ 3. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 255864
  2. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار،وکالت ...). چاپ 12. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1596248
  3. سیدمصطفی محقق داماد. نظریه عمومی شروط و التزامات در حقوق اسلامی. چاپ 1. مرکز نشر علوم اسلامی، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1539444
  4. محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (رهن و صلح). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 541784
  5. فقه و حقوق تطبیقی (مجموعه مقاله). چاپ 2. سمت، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1155544
  6. یداله بازگیر. آرای دیوانعالی کشور در امور حقوقی(جلد دوم) ( بیع، اجاره، شرکت، ودیعه، وکالت، صلح ، رهن، هبه و اخذ به شفعه). چاپ 2. بازگیر، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 5547644
  7. یداله بازگیر. قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (صلح و اجاره و احکام راجع به آنها). چاپ 2. فردوسی، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 182692
  8. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 204708
  9. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار،وکالت ...). چاپ 12. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1596232