جرح: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۳ بایت حذف‌شده ،  ‏۳ سپتامبر ۲۰۲۲
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۳: خط ۱۳:
== شرایط شهود جرح و تعدیل ==
== شرایط شهود جرح و تعدیل ==
شهود جرح و تعدیل مانند بقیه شهادت‌ها هستند و باید واجد شرایط شهادت باشند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3861168|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
شهود جرح و تعدیل مانند بقیه شهادت‌ها هستند و باید واجد شرایط شهادت باشند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3861168|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
== مرجع رسیدگی به ایراد جرح ==
این سؤال مطرح می‌شود که اگر کسی که به دلیل شهادت علیه او استناد شده‌است، در [[دادسرا]] نسبت به شاهد، ایراد جرح نماید، آیا دادسرا باید به این ایراد توجه کند یا آن را به دادگاه محول نماید؟ در پاسخ باید گفت: قواعد [[دادرسی]] مقتضی آن است که تکلیف ایراد جرح در همین مرحله مشخص شود چون دادسرا باید به دلیل شهادت در [[کیفرخواست]] استناد کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3856036|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>


== تکلیف قاضی به اعلام حق جرح و تعدیل شهود به طرفین ==
== تکلیف قاضی به اعلام حق جرح و تعدیل شهود به طرفین ==
خط ۴۱: خط ۴۴:
برخی از فقها معتقدند هرگاه [[فسق]] هر دو شاهد یا یکی از آنان در تاریخ ادای شهادت یا فسق آنان بعد از ادای شهادت و پیش از صدور حکم آشکار یا واقع شود، این امر موجب نقض خود به خودی حکم حاکم نمی‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6274988|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>
برخی از فقها معتقدند هرگاه [[فسق]] هر دو شاهد یا یکی از آنان در تاریخ ادای شهادت یا فسق آنان بعد از ادای شهادت و پیش از صدور حکم آشکار یا واقع شود، این امر موجب نقض خود به خودی حکم حاکم نمی‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6274988|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>


=== امکان اقامه دلیل بر صلاحیت شاهد توسط مدعی ===
== امکان اقامه دلیل بر صلاحیت شاهد توسط مدعی ==
==== در قانون ====
 
=== در قانون ===
مطابق [[ماده ۱۹۴ قانون مجازات اسلامی]]: «در صورت رد شاهد شرعی از سوی قاضی یا جرح وی، مدعی صلاحیت شاهد می‌تواند برای اثبات آن دلیل اقامه کند.»
مطابق [[ماده ۱۹۴ قانون مجازات اسلامی]]: «در صورت رد شاهد شرعی از سوی قاضی یا جرح وی، مدعی صلاحیت شاهد می‌تواند برای اثبات آن دلیل اقامه کند.»


==== مبنای حکم ====
=== مبنای حکم ===
ظاهر ماده این منظور را می‌رساند که اگر شاهد از سوی دادگاه رد شود یا [[مدعی علیه]] او را رد کند، فقط مدعی، حق اقامه دلیل برای اثبات صلاحیت شاهد را دارد و خود شاهد فاقد این حق است، دلیل آن می‌تواند این باشد که رد شاهد موجب ضرر مدعی می‌شود اما این علت برای شاهد نیز وجود دارد مگر قائل به این باشیم که منظور از ضرر، ضرری است که در پرونده ایجاد می‌شود که متوجه استناد کننده به شهادت است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی کیفری در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3769748|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=حاجی زاده|نام۳=یاسر|نام خانوادگی۳=متولی جعفرزاده|چاپ=2}}</ref>
ظاهر ماده این منظور را می‌رساند که اگر شاهد از سوی دادگاه رد شود یا [[مدعی علیه]] او را رد کند، فقط مدعی، حق اقامه دلیل برای اثبات صلاحیت شاهد را دارد و خود شاهد فاقد این حق است، دلیل آن می‌تواند این باشد که رد شاهد موجب ضرر مدعی می‌شود اما این علت برای شاهد نیز وجود دارد مگر قائل به این باشیم که منظور از ضرر، ضرری است که در پرونده ایجاد می‌شود که متوجه استناد کننده به شهادت است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی کیفری در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3769748|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=حاجی زاده|نام۳=یاسر|نام خانوادگی۳=متولی جعفرزاده|چاپ=2}}</ref>


==== قلمرو حکم ====
=== قلمرو حکم ===
مقرراتی که در این ماده در مورد شرایط و جرح و تعدیل شهود بیان شده بیشتر ناظر به [[تعزیر|جرائم تعزیری و بازدارنده]] است و در مورد [[حدود]] و [[قصاص]] باید به مقررات خاص توجه شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی کیفری در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=640916|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمیدرضا|نام خانوادگی۲=حاجی زاده|نام۳=یاسر|نام خانوادگی۳=متولی جعفرآبادی|چاپ=2}}</ref>
مقرراتی که در این ماده در مورد شرایط و جرح و تعدیل شهود بیان شده بیشتر ناظر به [[تعزیر|جرائم تعزیری و بازدارنده]] است و در مورد [[حدود]] و [[قصاص]] باید به مقررات خاص توجه شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی کیفری در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=640916|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمیدرضا|نام خانوادگی۲=حاجی زاده|نام۳=یاسر|نام خانوادگی۳=متولی جعفرآبادی|چاپ=2}}</ref>


==== مرجع رسیدگی به ایراد جرح ====
=== در فقه ===
این سؤال مطرح می‌شود که اگر کسی که به دلیل شهادت علیه او استناد شده‌است، در [[دادسرا]] نسبت به شاهد، ایراد جرح نماید، آیا دادسرا باید به این ایراد توجه کند یا آن را به دادگاه محول نماید؟ در پاسخ باید گفت: قواعد [[دادرسی]] مقتضی آن است که تکلیف ایراد جرح در همین مرحله مشخص شود چون دادسرا باید به دلیل شهادت در [[کیفرخواست]] استناد کند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3856036|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref>
 
==== در فقه ====
عده ای [[قاعده البینه علی المدعی و الیمین علی من انکر|قاعده فقهی البینه علی المدعی]]، را از جمله مبانی ماده فوق دانسته‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1400|ناشر=گالوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275008|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=میرکمالی|نام۲=سحر|نام خانوادگی۲=صالح احمدی|چاپ=4}}</ref>
عده ای [[قاعده البینه علی المدعی و الیمین علی من انکر|قاعده فقهی البینه علی المدعی]]، را از جمله مبانی ماده فوق دانسته‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1400|ناشر=گالوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275008|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=میرکمالی|نام۲=سحر|نام خانوادگی۲=صالح احمدی|چاپ=4}}</ref>


برخی از فقها معتقدند چنانچه در فرض بی اطلاعی حاکم از وضع شهود و اجازه تزکیه آنان به مدعی، مدعی دشواری این امر را ادعا نموده و از آن را به عهده خود حاکم واگذارد، قبول این امر برای حاکم واجب نیست. لکن جرح [[بینه]] مقبوله مدعی بر حاکم جایز می‌باشد، لذا حاکم می‌تواند طبق بینه حکم دهد. در فرضی مطالبه مهلت برای جرح بینه از سوی منکر، سه دیدگاه وجود دارد که به نظر می‌رسد بهترین دیدگاه وجوب اعطای مهلت برای مدتی مناسب و [[عرف|متعارف]] باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275000|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>
برخی از فقها معتقدند چنانچه در فرض بی اطلاعی حاکم از وضع شهود و اجازه تزکیه آنان به مدعی، مدعی دشواری این امر را ادعا نموده و از آن را به عهده خود حاکم واگذارد، قبول این امر برای حاکم واجب نیست. لکن جرح [[بینه]] مقبوله مدعی بر حاکم جایز می‌باشد، لذا حاکم می‌تواند طبق بینه حکم دهد. در فرضی مطالبه مهلت برای جرح بینه از سوی منکر، سه دیدگاه وجود دارد که به نظر می‌رسد بهترین دیدگاه وجوب اعطای مهلت برای مدتی مناسب و [[عرف|متعارف]] باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275000|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>


=== عدم ضرورت ذکر اسباب جرح یا تعدیل شاهد ===
== عدم ضرورت ذکر اسباب جرح یا تعدیل شاهد ==
==== در قانون ====
 
=== در قانون ===
مطابق [[ماده ۱۹۵ قانون مجازات اسلامی]]: «در اثبات جرح یا تعدیل شاهد، ذکر [[اسباب جرح یا تعدیل|اسباب آن]] لازم نیست و گواهی مطلق به تعدیل یا جرح، کفایت می‌کند مشروط بر آن که شاهد دارای شرایط شرعی باشد.
مطابق [[ماده ۱۹۵ قانون مجازات اسلامی]]: «در اثبات جرح یا تعدیل شاهد، ذکر [[اسباب جرح یا تعدیل|اسباب آن]] لازم نیست و گواهی مطلق به تعدیل یا جرح، کفایت می‌کند مشروط بر آن که شاهد دارای شرایط شرعی باشد.


خط ۶۷: خط ۶۹:
در تعدیل، چه عدالت به معنای ملکه باشد و چه حسن ظاهر، نیاز به سابقه شناخت از شاهد وجود دارد اما در جرح لازم نیست که جرح کننده، سابقه شناخت از شاهد یا حشر و نشر با او را داشته باشد، چون وقوع هر گناه کبیره ای کافی است تا شاهد را از عدالت بیندازد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=484696|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=علی|نام خانوادگی۲=مهاجری|چاپ=3}}</ref>
در تعدیل، چه عدالت به معنای ملکه باشد و چه حسن ظاهر، نیاز به سابقه شناخت از شاهد وجود دارد اما در جرح لازم نیست که جرح کننده، سابقه شناخت از شاهد یا حشر و نشر با او را داشته باشد، چون وقوع هر گناه کبیره ای کافی است تا شاهد را از عدالت بیندازد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=484696|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=علی|نام خانوادگی۲=مهاجری|چاپ=3}}</ref>


==== در فقه ====
=== در فقه ===
برخی از فقها معتقد به جواز اکتفای حاکم به شهادت شاهد به حسن ظاهر دیگری به [[دلیل تعبدی]] می‌باشند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275012|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>برخی از [[فقهای امامیه]] عدالت را حسن ظاهر دانسته و اکثر آنان نیز عدالت را ملکه ای نفسانی تعریف کرده‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1400|ناشر=گالوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275020|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=میرکمالی|نام۲=سحر|نام خانوادگی۲=صالح احمدی|چاپ=4}}</ref>
برخی از فقها معتقد به جواز اکتفای حاکم به شهادت شاهد به حسن ظاهر دیگری به [[دلیل تعبدی]] می‌باشند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد دوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275012|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>برخی از [[فقهای امامیه]] عدالت را حسن ظاهر دانسته و اکثر آنان نیز عدالت را ملکه ای نفسانی تعریف کرده‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1400|ناشر=گالوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6275020|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=میرکمالی|نام۲=سحر|نام خانوادگی۲=صالح احمدی|چاپ=4}}</ref>


=== تعارض گواهی شهود معرفی شده در اثبات جرح یا تعدیل شاهد ===
== تعارض گواهی شهود معرفی شده در اثبات جرح یا تعدیل شاهد ==
==== در قانون ====
 
=== در قانون ===
مطابق [[ماده ۱۹۶ قانون مجازات اسلامی]]: «هرگاه گواهی شهود معرفی شده در اثبات جرح یا تعدیل شاهد با یکدیگر [[تعارض|معارض]] باشد از اعتبار ساقط است.»
مطابق [[ماده ۱۹۶ قانون مجازات اسلامی]]: «هرگاه گواهی شهود معرفی شده در اثبات جرح یا تعدیل شاهد با یکدیگر [[تعارض|معارض]] باشد از اعتبار ساقط است.»


==== تعارض شهادت به جرح با شهادت به تعدیل ====
=== تعارض شهادت به جرح با شهادت به تعدیل ===
بر اساس قواعد عمومی، تعارض شهادت‌ها، موجب سقوط آنهاست، اما اگر شهادت به جرح با شهادت به تعدیل، تعارض داشته باشند، شهادت به جرح مقدم می‌شود، چون شهادت به عدالت به معنای عدم اطلاع از فسق شاهد است، اما شهادت به فسق، به معنای آگاهی از امری است که دیگران نسبت به آن آگاهی ندارند مگر اینکه سبب عدالت، امری وجودی، مثل اذعان شاهد به [[توبه]] فرد موضوع شهادت باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ادله اثبات دعوا|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=قانون مدار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1226076|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمیدرضا|نام خانوادگی۲=حاجی زاده|چاپ=2}}</ref>
بر اساس قواعد عمومی، تعارض شهادت‌ها، موجب سقوط آنهاست، اما اگر شهادت به جرح با شهادت به تعدیل، تعارض داشته باشند، شهادت به جرح مقدم می‌شود، چون شهادت به عدالت به معنای عدم اطلاع از فسق شاهد است، اما شهادت به فسق، به معنای آگاهی از امری است که دیگران نسبت به آن آگاهی ندارند مگر اینکه سبب عدالت، امری وجودی، مثل اذعان شاهد به [[توبه]] فرد موضوع شهادت باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ادله اثبات دعوا|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=قانون مدار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1226076|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمیدرضا|نام خانوادگی۲=حاجی زاده|چاپ=2}}</ref>


۳۲٬۸۶۹

ویرایش