ماده ۵۱۷ قانون مدنی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

مفاد ماده ۵۰۹ در مورد متصدیان حمل و نقل نیز مجری خواهد بود.

توضیح واژگان

تصدی: تصدی در لغت، یعنی عهده دارشدن، و یا مبادرت نمودن به کاری.[۱]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

باتوجه به اینکه در برخی موارد، زمان اتیان عمل از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ ممکن است طرفین شرط نمایند؛ که اگر تعهد موضوع اجاره، در زمان معینی اجرا نگردد؛ مقداری از اجرت کسر شود. حکم این ماده و ماده 517 قانون مدنی، قابل تسری به تمام انواع مقاطعه کاری است.[۲]

آیا می توان با استنباط از حکم این ماده، و نیز ماده 517 قانون مدنی، شرط نمود که اگر مستأجر، در زمان معین، به تعهد خویش عمل ننماید؛ دراینصورت مستحق هیچ حق الزحمه ای نباشد؟ ممکن است در ابتدا، اینگونه به نظر برسد که چون اجاره بها، از مقتضیات عقد اجاره است؛ پس شرط عدم استحقاق اجرت، خلاف مقتضای ذات عقد و فاسد بوده؛ و درنتیجه فساد آن به خود قرارداد نیز سرایت نموده؛ و موجب بطلان آن می گردد. اما درواقع چنین تحلیلی، برخلاف ظاهر تراضی طرفین است. چراکه آنان بیش از یک پیمان منعقد ننموده اند؛ و هدفشان این بوده که عملی در مدت معین، انجام شود. لیکن چون گذشت زمان معهود، به طور کلی باعث ازاله تعهد نمی گردد؛ لیکن شرط نموده اند که اجیر، باید به عهد خود عمل نماید؛ لیکن خسارات مؤجر را نیز بپردازد؛ که در فرض آنان، میزان زیان های مزبور، برابر است با میزان اجرت تعیین شده در قرارداد، که با یکدیگر تهاتر نموده؛ و دیگر نمی توان اجیر را، مستحق اجرت دانست.[۳]

مستندات فقهی

مبنای این ماده، حدیث و روایت به نقل از معصوم است.[۴]

منابع

  1. فرج اله هدایت نیا گنجی. سلسله پژوهش های فقهی-حقوقی (جلد سیزدهم) (معاملات مدیون، قرارداد حمل و نقل از دیدگاه فقه و حقوق سرقفلی و...). چاپ 1. قضا، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 487560
  2. ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (درس هایی از عقود معین) (بیع، اجاره، قرض، جعاله، شرکت، صلح). چاپ 13. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2880080
  3. ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (درس هایی از عقود معین) (بیع، اجاره، قرض، جعاله، شرکت، صلح). چاپ 13. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2880080
  4. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مجموعه محشای قانون مدنی. چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1713072