فرزندخواندگی (شریعتی نسب)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

فرزندخواندگی نام کتابی است از صادق شریعتی نسب که به همت مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های حقوقی شهر دانش به چاپ رسیده‌است.

محتوای کتاب

این کتاب در سه بخش کلی تدوین گردیده‌است:

بخش نخست: مفهوم و مبانی

بخش دوم: تحقق فرزندخواندگی

بخش سوم: آثار فرزندخواندگی

بخشی از کتاب

کودکان بزرگترین موهبت خداوند به پدران و مادران و نقطه استحکام و تکمیل بنیاد خانواده هستند. با این حال چه بسیارند کودکانی که از داشتن پدر و مادر محرومند و چه فراوانند زوج‌هایی که در حسرت داشتن فرزند به سر می‌برند. تردیدی نیست که چنان محرومیت‌هایی آثار سوء فردی و اجتماعی بسیاری خواهد داشت. اعطای مأموریت سرپرستی از کودکان بی‌سرپرست (و یا بدسرپرست) به نهادهای عمومی یا مؤسسات خصوصی علاوه بر اینکه به لحاظ تربیتی جایگزین چندان مناسبی قلمداد نمی‌شود، از جهت اقتصادی نیز هزینه‌ای گزاف را در پی خواهد داشت.

یکی از اهداف هر نظام حقوقی تمهید راهکارهایی است تا بتواند نقش مکانیسم‌های جبرانی و جایگزین را ایفا کرده، روابط اجتماعی را به صورتی مطلوب مدیریت نماید. نهاد فرزندخواندگی ضمن برقراری پیوند میان کودکان بی سرپرست و خانواده‌های بدون فرزند، نیازها و مناقم هر دو گروه را متوازن می‌کند و از تحمیل بار سرپرستی کودکان به دولت جلوگیری به عمل می‌آورد. کارکرد اخیر نهاد فرزندخواندگی و نیاز کودکان به داشتن خانواده ثانویه ای که امنیت و بهداشت روانی بیشتری را برای آنها به ارمغان آورد، ضرورت نداشتن فرزند به عنوان شرط پذیرش درخواست خانواده متقاضی فرزندخوانده را مردد می‌نماید. به ویژه که در این مورد با ملاحظه وضعیت تربیتی فرزندان خانواده متقاضی، می‌توان صلاحیت و شایستگی آنها در پیذیرش سرپرستی کودک را به صورتی عینی تر مورد قضاوت قرار داد.

تأکید کنوانسیون حقوق کودک (۱۹۸۹) بر ضرورت حمایت همه‌جانبه از تمام کودکان و تصریح بر حفظ اعتبار نهاد فرزندخواندگی در کشورهای عضو کنوانسیون چنین توصیه ای را موکد می‌نماید.