ماده ۷۵۷ قانون مدنی
صلح بلاعوض نیز جایز است.
توضیح واژگان
صلح محاباتی: صلح معوضی است که برخلاف عقد بیع، عمدا تساوی عرفی ارزش اقتصادی بین عوضین رعایت نشده و مورد توجه قرار نمی گیرد.این صلح را صلح محاباتی می نامند.[۱][۲]
صلح معوض: عقدی است معوض به صورت صلح که جایگزین هر عقد معوض می تواند باشد، به عنوان مثال صلحی در مقام بیع صورت می گیرد و احکام مختصه بیع را ندارد.[۳]
نکات توضیحی و تفسیری دکترین
عقد صلح می تواند در مقام هر یک از عقود معین قرار گیرد[۴] عقد صلح از جمله عقود معوض می باشد به عبارت دیگر هر یک از متصالح و مصالح برای خود نفعی منظور و عوضی اخذ می تمایند اما معوض بودن صلح از ارکان آن نبوده و صلح بلاعوض نیز جایز است.[۵][۶]به همین دلیل شرط خیارفسخ عقد صلح در عوض ( بدون آنکه معوض از ید صاحب خیار خارج شود ) شرطی درست است چراکه همانطور که گفته شد معاوضه و مبادله از عناصر عقد صلح نمی باشد.[۷][۸]
صلح محالاتی عبارت است از صلحی که در آن به عمد تساوی ارزش اقتصادی بین عوضین رعایت نشده و مورد توجه قرار نگرفته است.چنانچه صلح محاباتی به قصد فرار از دین و به ضرر اشخاص ثالث صورت گیرد باطل است . ( صلح محاباتی تاجر ورشکسته در دوران مشکوک )[۹][۱۰]
سوابق و مستندات فقهی
بر حسب حکم ( الناس مسلطون علی اموالهم ) مالک می تواند در اموال خود هر نوع تصرفی که مخالف قانون نباشد بنماید از جمله می تواند مال خود را به دیگری مجانا صلح نماید[۱۱] از این رو صلح ممکن است به صورت بلاعوض صورت گیرد که به صورت تملیک مجانی مانند هبه می باشد و همچنین می تواند به شکل معوض آن ، تملیک عوض مانند بیع . محقق شود.[۱۲]
در مساله ای بیان شده است که می توان آبیاری با آب را عوض در عقد صلح قرارداد یا موضوع عقد صلح قرارداد . همچنین می توان ، جاری کردن اب بر سطح یا زمین را عوض یا موضوع عقد صلح قرارداد مشروط بر اینکه محلی که آب در آن جاری می شود معلوم باشد .[۱۳]
مصادیق و نمونه ها
- صلح محاباتی تاجر ورشکسته در دوران مشکوک به قصد فرار از دین و به ضرر اشخاص ثالث صورت گیرد باطل است.[۱۶]
منابع
- ↑ مرتضی یوسف زاده. حقوق مدنی (جلد ششم) عقود معین. چاپ 1. انتشار، 1390. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3798136
- ↑ محمدباقر سروی. حقوق مدنی کاربردی (اموال و مالکیت، عقود و تعهدات، الزامات بدون قرارداد و عقود معین). چاپ 1. فکرسازان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2875312
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 334620
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد دوم) (در اجاره، مساقات، مضاربه، جعاله، شرکت، ودیعه، عاریه، قرض، قمار،وکالت ...). چاپ 12. اسلامیه، 1375. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1596260
- ↑ منصور عدل. حقوق مدنی. چاپ 1. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1061952
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (درس هایی از عقود معین) (بیع، اجاره، قرض، جعاله، شرکت، صلح). چاپ 13. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2879588
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (رهن و صلح). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 541776
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (رهن و صلح). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 541772
- ↑ ربیعا اسکینی. حقوق تجارت (ورشکستگی و تصفیه امور ورشکسته). چاپ 13. سمت، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2266440
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. حقوق مدنی (رهن و صلح). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 541160
- ↑ سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 204644
- ↑ فقه و حقوق تطبیقی (مجموعه مقاله). چاپ 2. سمت، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1155512
- ↑ عباس زراعت و حمید مسجدسرایی. متون فقه (جلد اول). چاپ 3. خط سوم، 1387. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1335068
- ↑ منوچهر باقری مقدم. چکیده نکات و مباحث حقوق مدنی (حقوق مدنی یک تا هشت). چاپ 2. بهنامی، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1742224
- ↑ محمدباقر سروی. حقوق مدنی کاربردی (اموال و مالکیت، عقود و تعهدات، الزامات بدون قرارداد و عقود معین). چاپ 1. فکرسازان، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2875312
- ↑ ربیعا اسکینی. حقوق تجارت (ورشکستگی و تصفیه امور ورشکسته). چاپ 13. سمت، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2266440