سیاست حقوقی دیوان بین المللی دادگستری

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۸:۳۵ توسط Itbot (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات رساله|عنوان=سیاست حقوقی دیوان بین المللی دادگستری|رشته تحصیلی=حقوق بین الملل عمومی|دانشجو=وحید رضادوست|استاد راهنمای اول=سید جمال سیفی|استاد مشاور اول=میرشهبیز شافع|مقطع تحصیلی=دکتری|سال دفاع=۱۴۰۰|دانشگاه=دانشگاه شهید بهشتی}} '...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سیاست حقوقی دیوان بین المللی دادگستری
عنوانسیاست حقوقی دیوان بین المللی دادگستری
رشتهحقوق بین الملل عمومی
دانشجووحید رضادوست
استاد راهنماسید جمال سیفی
استاد مشاورمیرشهبیز شافع
مقطعدکتری
سال دفاع۱۴۰۰
دانشگاهدانشگاه شهید بهشتی



سیاست حقوقی دیوان بین المللی دادگستری عنوان رساله ای است که توسط وحید رضادوست، با راهنمایی سید جمال سیفی و با مشاوره میرشهبیز شافع در سال ۱۴۰۰ و در مقطع دکتری دانشگاه شهید بهشتی دفاع گردید.

چکیده

همواره روایت غالب در حقوق بین الملل این بوده است که محاکم بین المللی با قواعد عینیِ حقوقی روبه رو هستند و باید آن ها را بی کم وکاست بر موارد انضمامی و ملموس اعمال کنند. مطابق این نظرگاه، اصول و قواعد حقوق بین الملل را نباید تفسیر به رای کرد و همیشه باید بی طرفانه به قضاوت پرداخت. نوشتار حاضر ضمن تبیین معرفت شناسانه ی اِعمال قاعده ی انتزاعی بر مورد انضمامی، به دفاع از این اندیشه می پردازد که تفسیر بی رای وجود ندارد و همیشه مفروضاتی فراموضوعه و ملاحظاتی سیاسی به فهم و تفسیر قاعده جهت می دهند. در این راستا، سوال اصلی رساله ی حاضر این است که اساسا آیا می توان سخن از مفهومی تحت عنوان سیاست حقوقی در دیوان بین المللی دادگستری به میان آورد؟ نوشتار حاضر با دادن پاسخ مثبت به این سوال، می کوشد تا به تبیین این مفهوم در رویه ی قضایی دیوان بپردازد؛ مفهومی که تاکنون چندان محل مداقه نبوده و در بهترین حالت با سیاست قضایی یکی انگاشته شده است. سیاست حقوقی در حقوق بین الملل حامل این پیام است که به ازای هر مسیله ی حقوقی، تنها یک پاسخ درست وجود ندارد و هیچ محکمه ای نمی تواند با صرف اعمال مکانیکی قواعد حقوقیِ بریده از واقعیت های جامعه ی بین المللی، تقصیر را بر گردن دیگرانی بیندازد که حقوق را ایجاد کرده اند. باید همیشه در خاطر داشت که خط فارق میان حقوق موجود و حقوق مطلوب ، نه امری موضوعه، که مسیله ای نظری و در نتیجه سیال است. با این پیش زمینه، نوشتار حاضر می کوشد تا با ارایه ی چارچوبی تحلیلی، به تبیین مفهوم سیاست حقوقی در دیوان بین المللی دادگستری بپردازد و از آن طریق نشان دهد که چگونه اصناف دلایل و ملاحظات فراموضوعه به فهم و تفسیر حقوق موضوعه جهت می دهند و عملا نظام معرفتی رویه ی قضایی بین المللی را دچار قبض و بسط های مفهومی می کنند. این روند نشان می دهد که قاضی بین المللی به هیچ وجه محصور در فهمی ظاهرگرایانه از متن حقوق موضوعه نیست. در این برداشت، قاضی بین المللی همواره در حال تمسک به قانون سازی قضایی به عنوان امری اجتناب ناپذیر در مسیر انجام اشتغال قضایی بین المللی تلقی می شود.

ساختار و فهرست رساله

پیش گفتار و سپاس گزاری ا فهرست اختصارات ج • مقدمه ی تحلیلی

بخش نخست: دلایل غیرحقوقی در حقوق بین الملل

بخش دوم: ساخت تحلیلی احکام دیوان بین المللی دادگستری

بخش سوم: حیطه ی استدلال پردازی های دیوان بین المللی دادگستری

بخش چهارم: مبانیِ دلایل در دیوان بین المللی دادگستری

بخش پنجم: سیر رویه ی قضایی در دیوان بین المللی دادگستری

بخش ششم: روش های استدلال پردازی در خدمت سیاست قضایی

بخش هفتم: سیاست حقوقیِ دولت ها در قبال دیوان بین المللی دادگستری

• نتیجه گیری نهایی

فهرست لغات و اصطلاحات

فهرست منابع

کلیدواژه ها

  • سیاست حقوقی
  • سیاست قضایی
  • رویه قضایی بین المللی
  • دیوان بین المللی دادگستری
  • ملاحظات فرا–موضوعه