حاکمیت حقوق بین الملل عمومی و جهانی شدن

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۴۹ توسط Itbot (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات پایان نامه|عنوان=حاکمیت حقوق بین الملل عمومی و جهانی شدن|رشته تحصیلی=حقوق بین الملل|دانشجو=فرید سعدلو پاریزی|استاد راهنمای اول=علیرضا حجت زاده|استاد مشاور اول=بهزاد ساعدی بناب|مقطع تحصیلی=کارشناسی ارشد|سال دفاع=۱۳۹۰|دانشگاه=دا...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
حاکمیت حقوق بین الملل عمومی و جهانی شدن
عنوانحاکمیت حقوق بین الملل عمومی و جهانی شدن
رشتهحقوق بین الملل
دانشجوفرید سعدلو پاریزی
استاد راهنماعلیرضا حجت زاده
استاد مشاوربهزاد ساعدی بناب
مقطعکارشناسی ارشد
سال دفاع۱۳۹۰
دانشگاهدانشگاه پیام نور استان تهران



حاکمیت حقوق بین الملل عمومی و جهانی شدن عنوان پایان نامه ای است که توسط فرید سعدلو پاریزی، با راهنمایی علیرضا حجت زاده و با مشاوره بهزاد ساعدی بناب در سال ۱۳۹۰ و در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه پیام نور استان تهران دفاع گردید.

چکیده

تهیه ی مطالب این پژوهش با روش تحقیق توصیفی و از طریق مطالعه کتابخانه ای و ترجمه برخی متون خارجی و نیز جستجوی اینترنتی و با بهره گیری از سایت ها ومقالات ونشریات مرتبطه، به سامان رسیده است.ظهور پدیده ی جهانی شدن که در واپسین ایام احتضار کمونیزم به سبک شوروی در ۱۹۸۹ پا به عرصه ی روابط بین الملل نهاد و این در حالی است که حاکمیت دولت ها که از پس از معاهده صلح وستفالی در سال ۱۶۴۸ میلادی وشکل گیری جامعه بین المللی به صورت امروزین، همآره به عنوان یکی از اصول بنیادین و ریشه دار حقوق بین الملل مطرح بوده، لکن شمار کثیری از اندیشمندان و صاحب نظران بر این ایستارند که فرآیند مزبور زوال و انهدام و یا فرسایش و انهزام حاکمیت را در پی خواهد داشت. مفهوم حاکمیت دولت ها که درعصر مدرنیته گسترش همه جانبه ای یافته است و کلیه وجوه حیات مادی و معنوی بشری در قلمرو داخلی کشورها را در برگرفته و اقتدار حکومت ها به مثابه ی قدرت لویاتان توماس هابز است. قدر مسلم این که شالوده و ماهیت سنتی حاکمیت که با ابتنا به انحصار و اطلاق استوار گردیده، فی نفسه در حقوق بین الملل نیز دچار معاذیر و محدودیت هایی گردیده است. بلاتردید ارایه تعاریفی از مفهوم حاکمیت دولت که قدرت آن را بسیط و نامحدود می شمرند، تعاریفی اند که با مناسبات نوین جامعه ی جهانی هم پیوندی و همبودی ندارند، هر چند حقوق بین الملل قلمرو حاکمیت دولت ها را محاط می سازد ولی خود به داخل آن راه ندارد، لیکن فرآیند جهانی شدن که سرزمین ها را در می نوردد و مرزها به واسطه ی جریان های گسترده الکترونیکی و مجازی اهمیت پیشین خود را از دست می دهند و روابط اجتماعی دارای ویژگی فرامرزی می شوند و در این ملغمه، موضوع حاکمیت، حقوق بین الملل و جهانی شدن ممکن است در نگاه اول متناقض نماید. زیرا چنانچه قایل باشیم بر اینکه جهانی شدن در حال وقوع است، در این صورت اذعان به حاکمیت به عنوان یکی از اصول بنیادین حقوق بین الملل، ماهیت وجودی خود را از دست خواهد داد. به دیگر سخن، چنانچه نظریه پردازی درباره ی حقوق بین الملل را وجهه ی آزمون علمی قرار دهیم، در این صورت باید نسبت به اصل ادعای جهانی شدن تردید روا داشت. این تناقض صرفا بدین علت تشدید می شود که اغلب دیدگاه های مطرح شده درباره ی جهانی شدن، ما را به فراتر از جهان دولت های خود مختار و روابط متقابل بین آن ها می برد، حال آنکه حقوق بین الملل ناشی از روابط بین المللی می باشد که پس از شکل گیری، روابط بین الملل را نظم حقوقی می بخشد. درحالی که جهانی شدن به هیچ وجه انحصارا به این معنا نیست. هدف از پژوهش حاضر نیز تلاش برای نشان دادن این واقعیت است که تناقض معنونه بین جهانی شدن و حقوق بین الملل قبل از آنکه واقعی باشد، ظاهری است.سوالات اصلی: هدف از این تحقیق پاسخ به پرسشهای زیر است: ۱– روند ناشی از جهانی شدن تا چه اندازه مفهوم حاکمیت در برداشت رایج و به عنوان یکی از اصول بنیادین حقوق بین الملل عمومی را متاثر می سازد؟ با بررسی تاریخی تکوین جامعه بین المللی یا نظم حقوقی حاکم بر این جامعه در می یابیم که بر دو محور استوار گردیده است؛ جنبه ای از آن ناظر بر موجودیت ها و ذوات مستقل و موازی دارای حاکمیت است و این مفهوم، عامل ایستایی نظم حقوقی بین المللی می باشد که در بخش اول به تبیین و انقسام آن پرداخته شده است. جنبه ی دیگر نظم حقوقی بین المللی که در تعامل مستمر بر جنبه ی پیشین بوده و در خط سیر تکاملی خود، به اقتضای متغیر بودن نیازمندی های جامعه بین المللی عامل پویایی نظم بین المللی است و در آن عوامل تغییر مفهوم حاکمیت مورد توجه قرار گرفته است که در بخش دوم بدان توجه گردیده است. این بخش در پاسخ به این پرسش که آیا مفاهیم و ضرورت های عینی ناشی از فرآیند جهانی شدن و دیگر تحولات جامعه بین المللی، لزوما با نفی حاکمیت انجام پذیر خواهد بود یا این که آیا می توان رابطه ای معقول و منطقی بین آن دو برقرار نمود، است. لذا به بررسی این موضوع پرداخته ایم که نظم حقوقی پویا در حال تکوین است. ۲– آیا جهانی شدن پایان حاکمیت دولت ها است؟ این موضوع در بخش دوم مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. قدر مسلم این که جهانی شدن به صورتی فراگیر، فرآیندی تشویش آفرین است. لذا این تحقیق به ارایه ی الگویی تحلیلی و انقسام حوزه حاکمیت می پردازد تا از آن طریق علاوه بر این که خودِ جهانی شدن قابل درک می شود، بلکه امکان بهره جستن از آن به صورت عمومی تر در سایر جوانب حقوق بین الملل نیز مهیا می گردد. مضافا بر این، تحقیق پیشِ رو خواهان بیرون بردن بحث از محدوده ی اکثر مجادله های جاری است. درحال حاضر، گرایش غالب این است که جهانی شدن را به صورت مجموعه ای از عوامل و رویدادهای خارجی که خود مختاری یا استقلال عمل دولت را محدود می کند، مورد تفسیر قرار می دهند. بنابراین تمرکز بحث اساسا بر روی این مساله بوده است که آیا حاکمیت و دولت در حال زوال و فرسایش است یا خیر؟ این تحقیق علاوه بر پرداختن به این مساله ی ویژه، در پی رد چهارچوب فکری حاکم بر آن است.۳– (سوالات فرعی) آثار جهانی شدن حقوق بین الملل و وضع قوانین و مقررات واحد بر حاکمیت دولت ها چه می باشد؟با امعان به این که وضع قوانین فراملی برای دولت ها، مقدمه ی بسط و توسعه حقوق بین الملل عمومی، فراتر از محدوده های جغرافیایی و سیاسی در مقیاس بین المللی و جهان شمول است که این مهم از طریق یگانه سازی و هماهنگ سازی حقوق در گستره ای جهانی میسر و مقدور می نماید و البته در این راستا، در فصل اول از بخش دوم پژوهش به بررسی چالش های جهانی شدن در قلمرو اقتصاد و حقوق بشر به تفصیل پرداخته ایم. تا چه قبول افتد و چه در نظر آید...

ساختار و فهرست پایان نامه

مقدمه ۱بخش اول : جهانی شدن و نظم حقوقی بین المللی

فصل اول: کلیات

گفتار نخست : – تعاریف

مبحث اول حاکمیت و خاستگاه آن

الف: تعریف حاکمیت

ب: بررسی سیر تحول تاریخی حاکمیت

ب–۱: تحدید حاکمیت توسط حقوق طبیعی

ب–۲: اصل خود محدودیتی

ب–۳: تحدید حاکمیت به وسیله حقوق بین الملل

ج: رابطه دولت با حاکمیت

مبحث دوم: اقسام حاکمیت:

الف: حاکمیت حقوقی بین المللی

ب: حاکمیت به هم وابسته یا متکی بر هم

ج: حاکمیت داخلی

د: حاکمیت وستفالیایی

گفتار دوم: – دنیای در حال جهانی شدن

مبحث اول زمینه های تیوریک جهانی شدن

الف: اسباب جهانی شدن

الف–۱: صنعت ارتباطات

الف–۲: رشد شرکت های فراملیتی

الف–۳: یکپارچگی بازارهای مالی و توسعه تجارت جهانی

الف–۴: از نظر بوم شناسی و مسایل زیست محیطی

الف– ۵: در رابطه با امر تولید

الف– ۶: جهان شمولی نظامی

ب: تعریف جهانی شدن

ج: ریشه های تاریخی جهانی شدن

د: معنا و ریشه واژه جهانی شدن

مبحث دوم : قرایت های مختلف از جهانی شدن

الف: جهانی کردن یا جهان گرایی

ب: آزادسازی

ج: جهانی سازی

د: غربی سازی

ه–: آمریکایی شدن

و : قلمروزدایی

ز: بین المللی شدن ۴۱فصل دوم: ابعاد و مصادیق جهانی شدن

گفتار نخست: – مصادیق جهانی شدن

مبحث اول منطقه گرایی و یکپارچگی منطقه ای

الف: همگرایی منطقه ای با تمرکز بر اتحادیه اروپا

الف–۱: یکپارچگی عامل تسریع روند جهانی شدن ۵۰ الف–۲: یکپارچگی به مثابه سپری محافظ در برابر جهانی شدن

ب: منطقه گرایی نوین

مبحث دوم: بین المللی شدن ۵۴گفتار دوم: – عناصرجهانی شدن

مبحث اول ابعاد جهانی شدن

الف: جهانی شدن اقتصادی(با بررسی نحوه عملکرد سازمان تجارت جهانی)

ب: جهانی شدن فرهنگی

ب–۱: نظریه لیبرالی پایان تاریخ

ب–۲: نظریه برخورد تمدن ها

ج: جهانی شدن سیاسی

مبحث دوم جهانی شدن و حقوق بین الملل ۶۸بخش دوم: پویایی نظم حقوقی بین المللی

فصل اول: تحولات بنیادین جامعه بین المللی در بستر جهانی شدن

گفتار نخست: – تحول جامعه بین المللی

مبحث اول تغییر در مفهوم حاکمیت

الف: جهانی شدن حقوق بشر

الف–۱: حقوق بشر و ماهیت آن

الف–۲: حقوق بشر در گستره حقوق بین الملل

ب: گسترش قلمرو و عمل سازمان ملل متحد و کاهش تدریجی قلمرو اختصاصی کشورها

ج: تغییر رویکرد اصل عدم مداخله و مداخله بشر دوستانه

ج–۱: مفهوم معاصر مداخله بشر دوستانه

ج–۲: جدال قانونی بودن مداخله بشردوستانه به استنادفصل هفتم منشور

د: تغییر رویکرد اصل دفاع مشروع

د–۱: حمله به مرکز تجارت جهانی، نقطه ی عطف تحولات جهانی

د–۲: آثار واقعه

سپتامبر بر مفهوم دفاع مشروع در حقوق بین الملل ۹۰ ه–: دیوان کیفری بین المللی

مبحث دوم: الف: جهانی شدن جامعه بین المللی و چالش های پیش رو

ب : توسعه فزاینده نقش سازمان های بین المللی

ب–۱: جامعه مدنی جهانی

ب–۲:جامعه مدنی بین المللی ۱۰۴گفتار دوم: جهانی شدن حقوق: چالش ها و فرصت ها

مبحث اول چالش های جهانی شدن حقوق

الف: تناقض در فرآیندهای جهانی شدن حقوق

الف–۱: در قلمرو اقتصاد ( فرامرزی نمودن قلمرو قوانین سرزمینی)

الف–۲: در قلمرو حقوق بشر

ب: ناهماهنگی در فرآیندهای جهانی شدن حقوق

ب–۱: تعدد منابع قاعده گذاری

ب–۲: کثرت قواعد حقوقی

مبحث دوم فرصت های جهانی شدن حقوق

الف: کثرت گرایی

الف–۱: حقوق تطبیقی و حقوق بین الملل

الف–۲: یگانه سازی و هماهنگ سازی

ب: نظم بخشیدن به کثرت گرایی

ج: توسعه و تدوین حقوق در گستره جهانی شدن

ج–۱: جهانی شدن حقوق تجارت و قراردادها

ج–۲: جهانی شدن حقوق عمومی

ج–۳: جهانی شدن حقوق حمایتی

ج–۴: حقوق جهانی (حقوق بشر) ۱۲۶فصل دوم: جهانی شدن وحاکمیت ها ۱۲۸گفتار نخست: – جهانی شدن و دولت

مبحث اول تاثیر جهانی شدن بر دولت ها

الف: طرح یک سوال

ب: جهانی شدن در حوزه ملی یا بین المللی؟

ج: دولت واسطه و جهانی شدن

د: نظریه دولت مقید

مبحث دوم دولت جهانی شده و پایداری دولت ملی ۱۴۲گفتار دوم: – حاکمیت و جهانی شدن

مبحث اول جهانی شدن، حاکمیت و کنترل

مبحث دوم حاکمیت و اقتدار

الف: حاکمیت داخلی؛ جهانی شدن و ساختارهای قانونی

ب: حاکمیت وستفالیایی؛ جهانی شدن و فقدان حاکمیت اقتدار خارجی

ب–۱: پیشینه تاریخی وستفالیا و ویژگی های آن

ب–۲: صلح وستفالی و پیدایش جامعه بین المللی

ج: حاکمیت حقوق بین الملل؛ شناسایی متقابل و قراردادی ۱۶۹نتیجه گیری ۱۷۲فهرست منابع

کلیدواژه ها

  • حقوق بین الملل عمومی
  • جهانی شدن
  • حاکمیت
  • جامعه مدنی
  • رابطه دولت – جامعه
  • جامعه بین المللی
  • تهیه ی مطالب این پژوهش با روش تحقیق توصیفی و از طریق مطالعه کتابخانه ای و ترجمه برخی متون خارجی و نیز جستجوی اینترنتی و با بهره گیری از سایت ها ومقالات ونشریات مرتبطه
  • به سامان رسیده است.