دولت رفاه مفهوم الزامات و کارکردها

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۲۰ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۱:۰۴ توسط Itbot (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات پایان نامه|عنوان=دولت رفاه مفهوم الزامات و کارکردها|رشته تحصیلی=حقوق عمومی|دانشجو=شعله نوردرخشان|استاد راهنمای اول=مهدی هداوند|استاد مشاور اول=محمد جلالی|مقطع تحصیلی=کارشناسی ارشد|سال دفاع=۱۳۹۲|دانشگاه=دانشگاه آزاد اسلامی واح...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
دولت رفاه مفهوم الزامات و کارکردها
عنواندولت رفاه مفهوم الزامات و کارکردها
رشتهحقوق عمومی
دانشجوشعله نوردرخشان
استاد راهنمامهدی هداوند
استاد مشاورمحمد جلالی
مقطعکارشناسی ارشد
سال دفاع۱۳۹۲
دانشگاهدانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی



دولت رفاه مفهوم الزامات و کارکردها عنوان پایان نامه ای است که توسط شعله نوردرخشان، با راهنمایی مهدی هداوند و با مشاوره محمد جلالی در سال ۱۳۹۲ و در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی دفاع گردید.

چکیده

دولت رفاه نظامی مبتنی بر اقدام جمعی و گسترش حقوق اجتماعی وحقوق شهروندی است.دولت رفاه دولتی است که نهادهای قدرت از طریق قانون، تهیه و بهبود رفاه عمومی را وظیفه ی مقدم خود می شمارند.این دولتها در نیمه ی دوم قرن بیستم در کشورها ی سرمایه داری برای مواجهه با سیطره کمونیسم و ترمیم عوارض دو جنگ جهانی و نیز پاسخگویی به مطالبات شهروندان خود روی کار آمدند. رفاه اجتماعی معمولا شامل خدماتی می گردد که هدف اولیه آن تثبیت و تقویت شرایط فیزیکی، اجتماعی و روانی مردم جهت بهبود حیاتآنان است و مفهوم کنونی آن بدوا در قرن ۲۰ بوجود آمد.در تفکر معاصر،ادغام نظریه رفاه در دولت به نوعی بیانگر وجه کارکردی مباحث نظری رفاه اجتماعی به شمار می رود. وظیفه اخلاقی دولت، ارایه خدمات عمومی،منفعت عمومی، حفظ امنیت و ایجاد اعتماد عمومی به کارکردهای جامعه درجهت حفظ منابع یکایک افراد جامعه است.طبقه بندی مشهور در این حوزه، دو نقش نهادمند و ترمیمی را برای دولت رفاه به رسمیت می شناسد. در بعضی از کشورها مانند سوید، دولت نقش بلا منازعی در تامین رفاه شهروندانش بر عهده دارد و شهروندان خود را از گهواره تا گور از مزایای فراوان و سخاوتمندانه برخوردار می سازد تا بتواند بر مخاطرات غلبه کنند. در حالی که در برخی کشورهای دیگر مانند انگلستان و یا ایالات متحده آمریکا دولت درصورت شکست سایر نهادهای اجتماعی در عرصه رفاهی نمایان می گردد.بسته به اینکه کدام یک از نهادهای دولت، خانواده و سایر نهادهای مدنی و یا بازار آزاد در راس هرم جامعه رفاهی قرار گیرند، مدل خاصی از دولت رفاه تشکیل می گردد.دولت رفاه پیامد فرآیند نهادینه شدن دولت مدرن، تا حد زیادی با روند استقرار دموکراسی و توسعه سیاسی ارتباط دارد. باید توجه داشت که دولت رفاه تحت هر شرایطی و به صرف تامین پاره ای خدمات رفاهی از سوی نهادهای دولتی شکل نمی گیرد، بلکه شکل گیری آن مستلزم وجود ساختارهای اقتصادی و سیاسی معینی است.دولت رفاه،پیش شرط های چندگانه ای تاریخی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارد و کارکردهاوکارویژه های آن نیز طیف گسترده ای را شامل می شود که بعضا باکارکردهای سایراشکال دولت هم پوشانی دارد اما مقابله با تبعیض های اجتماعی،قومی، نژادی، مذهبی، جنسیتی و منطقه ای،بهبود بخشیدن به ساز و کار بازار رقابت و توانمندی سازی سرمایه اجتماعی در راس امور مبتلی به کلیه دولتهای رفاه به شمار می رود.

ساختار و فهرست پایان نامه

مقدمه ۱


بخش اول: مفهوم و ماهیت دولت رفاه

فصل اول: رفاه ۱۱

مبحث اول: تعریف رفاه ۱۲

گفتار اول: رویکرد اقتصاد، اجتماع و سیاست به مقوله رفاه ۱۳

۱–رویکرد اقتصادی: اقتصاد و رفاه ۱۴

۲–رویکرد اجتماعی: جامعه شناسی، سیاست اجتماعی و رفاه ۱۶

۳–رویکرد سیاسی: دولت رفاه ۱۸

گفتار دوم: تمایزات مفاهیم بنیادی در مباحث رفاه اجتماعی ۲۱

۱–رفاه اجتماعی ۲۲

۲–سیاست اجتماعی ۲۶

۳– تامین اجتماعی و حمایت اجتماعی ۳۲

مبحث دوم: طبیعت رفاه ۳۶

گفتار اول: پاسخگویی به نیاز ۳۷

گفتار دوم: فقر، محرومیت و شهروندی ۳۸

مبحث سوم: نظریه های رفاهی ۴۰

گفتار اول: راست افراطی ۴۲

گفتار دوم: محافظه کاری ۵۰

گفتار سوم: سوسیال دمکراسی ۵۴

گفتار چهارم: مارکسیسم ۶۰

مبحث چهارم: نقش دولت در رفاه ۶۴

گفتار اول: دولت ساخته تفکر انسان جهت تامین نیازهایش (ماهیت دولت) ۶۵

۱– ماهیت دولت; دولت به مثابه یک عمل جمعی ۶۶

۲–ماهیت دولت; عمل جمعی دولت همسان با سایر اشکال اعمال جمعی ۶۷

۳–ماهیت دولت; دولت ها تشکیل دهنده چارچوب عمل سیاسی ۷۰

گفتار دوم: دولت و جامعه ۷۳

۱–دولت و جامعه; دولت به عنوان بخشی از جامعه ۷۳

۲– دولت و جامعه; دولت مرتبط است با اجتماع سیاسی ۷۳

۳– دولت و جامعه; اقدامات دولت ها می تواند در جهت بقاء و تغییر جامعه باشد ۷۴

گفتار سوم: اقتدارحقانی ۷۵

۱–اقتدار حقانی; دولتها به اقتدار وابسته اند ۷۵

۲–اقتدارحقانی; مشروعیت دولت ناشی از عمل اخلاقی ۷۷

۳–اقتدارحقانی; هدف دولت تامین منافع شهروندان ۷۸

فصل دوم: دولت رفاه ۸۰

مبحث اول: تعریف دولت رفاه ۸۰

گفتار اول: چیستی دولت رفاه ۸۱

گفتار دوم: تبارشناسی دولت رفاه ۸۸

مبحث دوم: تاریخچه و تحولات دولت رفاه ۹۴

گفتار اول: دولت رفاه در منظر تاریخی ۹۵

گفتار دوم: سیاست های جدید دولت رفاه ۱۰۴

۱–سیاست اجتماعی فعال برای مقابله با بحران دولت های اجتماعی ۱۰۶

۲–یارانه شهروندی ۱۰۹

مبحث سوم: مثلث دولت رفاه ۱۱۲

مبحث چهارم: دولت و رفاه ۱۱۵

گفتار اول: شرط رفاه ۱۱۶

۱– کسی می بایست حمایت اجتماعی را بر عهده گیرد ۱۱۶

۲–حمایت اجتماعی لزوما نمی بایست از طریق دولت تامین شود ۱۱۷

۳– تدارک کننده نهایی(دولت)، میبایست بیش از سایرین نسبت به تدارک امور همت کند ۱۱۸

۴– برقراری رفاه، دولت ها را ملزم به بازتوزیع می نماید ۱۲۱

گفتار دوم: دولتهای رفاه ۱۲۲

۱–دولتهای رفاه، بطور ساده نمونه سازمان یافته(نهادمند)حمایت است ۱۲۲

۲–تامین اجتماعی بدون دولت نیز وجود دارد ۱۲۳

۳–بیش از یک نوع دولت رفاه وجود دارد ۱۲۵

۴–دولتهای رفاه از طبقه بندی اجتناب می کنند ۱۲۸


بخش دوم: الزامات و کارکردهای دولت رفاه

فصل اول: الزامات و پیش شرطهای دولت رفاه ۱۳۴

مبحث اول: پیش شرط تاریخی تشکیل دولت رفاه ۱۳۵

مبحث دوم: پیش شرط سیاسی و اقتصادی دولت رفاه ۱۳۷

گفتار اول: پیش شرط سیاسی ۱۳۸

۱–دولت و رفاه (هیچ کس نباید به مروت دیگران واگذاشته شود) ۱۴۰

۲–دولت های مشروع، رفاه شهروندان خود را تامین می کنند ۱۴۳

۳–بگذاریم رفاه مردمان قانون برتر باشد ۱۴۳

۴–دولتهای دموکرات، رفاه را تضمین می کند ۱۴۴

گفتار دوم: پیش شرط اقتصادی ۱۴۶

۱–دولتها میبایست توسعه اقتصادی را پرورش دهند ۱۴۷

۲–دولت به توسعه اقتصادی متکی است ۱۴۸

۳–توسعه اقتصادی نیازمند یک اقتصاد مناسب ساختارمند است ۱۴۹

۴–رفاه همچنین نیازمند احتراز از فقر می باشد ۱۵۰

مبحث سوم: پذیرش ساختار حقوق ۱۵۱

گفتار اول: حقوق برای رفاه ضروری است ۱۵۳

گفتار دوم: آزادی یک پیش شرط برای بهزیستی است ۱۵۴

گفتار سوم: حمایت سیاسی برای تضمین رفاه لازم است ۱۵۶

گفتار چهارم: حقوق اجتماعی و اقتصادی پیش شرط های رفاه است ۱۵۷

گفتار پنجم: حقوق وجود دارد ۱۵۸

فصل دوم: کارکردها و سیاستهای دولت رفاه ۱۶۱

مبحث اول: دولتها میبایست امنیت اساسی و انسجام اجتماعی را ارتقاء بخشند ۱۶۵

گفتار اول: تامین امنیت اساسی ۱۶۵

۱–امنیت مانند اکنون، در آینده نیز با رفاه مرتبط است ۱۶۶

۲–دگرگونی، دلالت ضمنی بر ناامنی دارد ۱۶۷

۳–آنها که بیشتر نسبت به ناامنی آسیب پذیرند، فقیرترین اند ۱۶۸

۴–ناامنی اجتماعی، نیازمند حمایت اجتماعی است ۱۶۹

گفتار دوم: انسجام اجتماعی ۱۶۹

مبحث دوم: گسترش آزادی های اساسی ۱۷۱

مبحث سوم: تقویت عدالت اقتصادی و اجتماعی ۱۷۵

گفتاراول:تامین حقوق مالکیت به طور روشن و مشخص ۱۷۸

گفتار دوم: تامین آزادی های فردی شامل آزادی بیان، قلم، داد و ستد، ایجاد تشکل حرفه ای و غیره ۱۸۰

گفتار سوم: فراهم ساختن فرصت های برابر اجتماعی، اقتصادی و سیاسی ۱۸۱

گفتار چهارم: مقابله با تبعیض های اجتماعی،قومی، نژادی، مذهبی، جنسیتی و منطقه ای ۱۸۴

مبحث چهارم: بهبود بخشیدن به ساز و کار بازار رقابت ۱۸۵

مبحث پنجم: توانمندی سازی ۱۸۷

جمع بندی و نتیجه ۱۹۰

منابع ۲۰۴

کلیدواژه ها

  • حقوق شهروندی
  • حقوق فردی و اجتماعی
  • دولت رفاه
  • دولت رفاه اجتماعی
  • سیاست اجتماعی
  • حمایت اجتماعی
  • عوامل اقتصادی
  • رفاه عمومی
  • امنیت