بررسی ابعاد حقوقی دولت های خودخوانده از منظر حقوق بین الملل

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ اکتبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۴ توسط Itbot (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات پایان نامه|عنوان=بررسی ابعاد حقوقی دولت های خودخوانده از منظر حقوق بین الملل|رشته تحصیلی=حقوق بین الملل|دانشجو=امینه مویدیان|استاد راهنمای اول=عبدالکریم شاحیدر|استاد مشاور اول=مجتبی بابایی|مقطع تحصیلی=کارشناسی ارشد|سال دفاع=۱...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بررسی ابعاد حقوقی دولت های خودخوانده از منظر حقوق بین الملل
عنوانبررسی ابعاد حقوقی دولت های خودخوانده از منظر حقوق بین الملل
رشتهحقوق بین الملل
دانشجوامینه مویدیان
استاد راهنماعبدالکریم شاحیدر
استاد مشاورمجتبی بابایی
مقطعکارشناسی ارشد
سال دفاع۱۳۹۳
دانشگاهمرکز پیام نور تهران



بررسی ابعاد حقوقی دولت های خودخوانده از منظر حقوق بین الملل عنوان پایان نامه ای است که توسط امینه مویدیان، با راهنمایی عبدالکریم شاحیدر و با مشاوره مجتبی بابایی در سال ۱۳۹۳ و در مقطع کارشناسی ارشد مرکز پیام نور تهران دفاع گردید.

چکیده

دولت–کشور خودخوانده موجودی جدید و نو در عرصه بین المللی است که احتمالا بتوان آن را حاصل تحولات صورت گرفته در برخی مفاهیم اساسی حقوق بین الملل دانست. این موجود تازه متولد شده که در صحنه بین المللی به اشکال و صور گوناگون عرض اندام می نماید به عنوان مسیله مبتلا به دوران ما نیازمند بررسی عمیق و اصولی از جوانب گوناگون است. با ظهور این موجودیت جدید التاسیس در عرصه بین المللی، مسایل عدیده ای چه به لحاظ نظری و چه به لحاظ عملی در روابط بین الملل مطرح گردیده به گونه ای که می توان گفت با پیدایش این موجودیت و نبود اتفاق نظر در خصوص ماهیت و جایگاه آن در موازین پذیرفته شده بین المللی تا حدود زیادی صلح و امنیت بین المللی تحت الشعاع قرار گرفته است. اعضای جامعه بین–المللی اعم از دولت–کشورها، نهادها و سازمانهای بین المللی تاثیرگذار، هر کدام به نوعی سعی در مشروع و یا نامشروع جلوه دادن آن بر مبنای اساسی ترین اصول پذیرفته شده بین المللی دارند. در همین راستا پژوهش حاضر، با درک ضرورت تحقیق و تفحص در خصوص این موجودیت نوظهور، با روش توصیفی–تحلیلی ضمن یادآوری و ارزیابی مبانی فلسفی دولت–کشور و چگونگی تبلور این مبانی در موازین حقوق بین الملل عمومی، به تبیین ماهیت دولت–کشور خودخوانده و شاخصه ها و ویژگی های آن و نمایاندن ابعاد مختلف حقوقی اش از نظر برخورداری از معیارها و شرایط دولت بودگی از یک سو و تاثیر شناسایی بین المللی دیگر اعضای جامعه بین المللی در تحکیم جایگاه آن در عرصه بین الملل از سوی دیگر و همچنین نقش دولت–کشور اصلی و مادر در شکل گیری و تحقق آن پرداخته است. به نظر می رسد که دولت–کشورهای خودخوانده از جایگاه لازم در مبانی فلسفی دولت–کشور و قواعد و مقررات بین المللی برخوردار نیستند و دولت–کشورها و نهادهایی که تا کنون این موجودیت ها را مورد شناسایی قرار داده اند شناسایی آنها از نوع تاسیسی و تا حدود زیادی بر مبنای رویکرد منفعت طلبانه بوده است. در واقع این گروه از دولت–کشورها و نهادهای بین المللی با شناسایی تاسیسی دولت–کشورهای خودخوانده سعی در مشروع جلوه دادن این موجودیت ها با اغماض و چشم پوشی از برخی معیارهای دولت بودگی در آنها پرداخته اند. امری که می تواند برای دولت–کشورها به ویژه دولت–کشورهای متشکل از قومیت های گوناگون مخاطرات بسیاری به دنبال داشته باشد.

ساختار و فهرست پایان نامه

مقدمه ۱


فصل اول: مبانی فلسفی دولت–کشور و چگونگی تبلور آن در نظام حقوقی بین–الملل

درآمد ۱۰ مبحث اول: مبانی دولت–کشور در مکاتب مختلف فلسفی ۱۱ گفتار اول: نظریه مکتب فطری در خصوص دولت–کشور ۱۲ بند اول: نظریه فطری بودن دولت–کشور بر مبنای حقوق فطری باستانی ۱۲ الف) افلاطون: تحمیل عقیده اکثریت به اقلیت ۱۲ ب) ارسطو: مجموعه غایت های انسانی توسط اکثریت به دست آوردنی است ۱۳ بند دوم: نظریه فطری بودن دولت–کشور بر مبنای حقوق فطری سنتی ۱۳ الف) توماس هابس: ابتنای دولت–کشور بر زور و قدرت برای ایجاد تعادل میان منافع متضاد افراد بشر ۱۴ ب)جان لاک: حمایت از حقوق و آزادی ها و برابری افراد و طرفدار تشکیل دولت–کشور لیبرال ۱۴ ج) ژان–ژاک روسو: تبیین واقعیت دولت–کشور بر مبنای تجربه و خردگرایی ۱۵ بند سوم: نظریه فطری بودن دولت–کشور بر مبنای حقوق فطری نوین ۱۶ گفتار دوم: اسلام و نظریات فلاسفه مسلمان در خصوص دولت–کشور ۱۶ بند اول: ابو نصر فارابی ۱۷ بند دوم: ابن سینا ۱۸ بند سوم: عبدالرحمن ابن خلدون ۱۹ گفتار سوم: نظریه مکتب اثباتی یا تحققی در خصوص دولت–کشور ۱۹ گفتار چهارم: نظریه مکتب جامعه شناختی یا سوسیالیسم در خصوص دولت–کشور ۲۱ گفتار پنجم: ارزیابی نظریات مطروحه ۲۲ بند اول: ارزیابی مکتب حقوق فطری در خصوص دولت–کشور ۲۲ بند دوم: ارزیابی مکتب اسلام در خصوص دولت–کشور ۲۴ بند سوم: ارزیابی مکتب اثباتی یا تحققی در خصوص دولت–کشور ۲۶ بند چهارم: ارزیابی مکتب سوسیالیسم در خصوص دولت–کشور ۲۷ مبحث دوم: چگونگی تبلور مبانی فلسفی دولت–کشور در نظام حقوقی بین–الملل ۲۸ نتیجه گیری: ۳۰


فصل دوم: وضعیت دولت–کشورهای خودخوانده در گستره حقوق بین الملل


درآمد ۳۲ مبحث اول: تعریف و شاخص های دولت–کشورهای خودخوانده ۳۵ گفتار اول: تعریف دولت–کشورهای خودخوانده ۳۵ گفتار دوم: شاخص های دولت–کشورهای خودخوانده ۳۷ بند اول: فقدان استقلال و وابستگی برای موجودیت و تداوم ۳۷ بند دوم: ابهام در قلمرو سرزمینی ۳۸ بند سوم: عدم ثبات داخلی

بند چهارم: نقض گسترده حقوق بشر و حقوق بشردوستانه دیگر اقلیت ها و قومیت های موجود در دولت–کشور اصلی ۴۰ مبحث دوم: بسترهای ظهور دولت–کشورهای خودخوانده ۴۲ گفتار اول: تاریخچه مفهومی دولت–کشورهای خودخوانده ۴۳ گفتار دوم: عوامل ظهور دولت–کشورهای خودخوانده ۴۴ بند اول: عامل ایدیولوژیکی ۴۴ بند دوم: عامل هویت طلبانه ۴۵ بند سوم: عامل سیاسی ۴۶ بند چهارم: عامل تاریخ جغرافیایی ۴۷ مبحث سوم: رویکرد نظام جامعه ملل و سازمان ملل متحد و دیگر اسناد پایه ای حقوق بین–الملل در قبال تشکیل دولت–کشورهای خودخوانده ۴۹ گفتار اول: رویکرد نظام جامعه ملل در قبال تشکیل دولت–کشورهای خودخوانده ۵۰ گفتار دوم: رویکرد نظام ملل متحد و ارکان آن در قبال تشکیل دولت–کشورهای خودخوانده ۵۱ بند اول: مجمع عمومی ۵۴ بند دوم: شورای امنیت ۵۵ بند سوم: دیوان بین المللی دادگستری ۵۶ گفتار سوم: رویکرد اعلامیه جهانی حقوق بشر در قبال تشکیل دولت–کشورهای خودخوانده ۵۹ بند اول: میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی ۶۰ بند دوم: میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ۶۱ گفتار چهارم: اعلامیه حقوق اشخاص متعلق به اقلیت های ملی، قومی، دینی و زبانی

مبحث چهارم: رویه دولت–کشورها در قبال شکل گیری دولت–کشورهای خودخوانده ۶۴ نتیجه–گیری ۶۵

فصل سوم: جایگاه شناسایی بین المللی در پیدایش دولت–کشورهای خودخوانده

درآمد ۶۸

مبحث اول: مفهوم، ماهیت و آثار شناسایی دولت–کشورهای خودخوانده ۶۹ گفتار اول: مفهوم شناسایی دولت–کشورهای خودخوانده ۶۹ گفتار دوم: ماهیت شناسایی دولت–کشورهای خودخوانده ۷۳ گفتار سوم: آثار شناسایی دولت–کشورهای خودخوانده ۷۴ مبحث دوم: معیارهای شناسایی دولت–کشورهای خودخوانده ۷۶ گفتار اول: معیارهای شناسایی دولت–کشورهای خودخوانده ۷۶ بند اول: جمعیت دایمی ۷۷ بند دوم: سرزمین ۷۸ بند سوم: حکومت ۸۱ بند چهارم: حاکمیت (صلاحیت برقراری ارتباط با دیگر دولت–کشورها) ۸۲ گفتار دوم: ممنوعیت های وارد بر شناسایی بین المللی دولت–کشورهای خودخوانده ۸۳ بند اول: ممنوعیت شناسایی زودهنگام ۸۴ بند دوم: ممنوعیت شناسایی دولت–کشورهای خودخوانده به دستور سازمان ملل متحد ۸۴ مبحث سوم: رویکرد دولت–کشورها و ارکان سازمان ملل متحد در خصوص شناسایی دولت–کشورهای خودخوانده ۸۵ گفتار اول: رویکرد دولت–کشورهای موجود در مورد شناسایی دولت–کشورهای خودخوانده ۸۵ بند اول: رویکرد منفعت طلبانه ۸۵ بند دوم: رویکرد بشردوستانه با تاکید حق تعیین سرنوشت ملت ها ۸۹ گفتار دوم: عملکرد ارکان سازمان ملل متحد در شناسایی دولت–کشورهای خودخوانده ۹۱ بند اول: شورای امنیت ۹۱ بند دوم: مجمع عمومی ۹۳ بند سوم: دیوان بین المللی دادگستری ۹۴ نتیجه–گیری ۹۶


فصل چهارم: نقش ساختار قدرت دولت–کشور اصلی در پیدایش دولت–کشورهای خودخوانده

درآمد

مبحث اول: کارکردهای سنتی و نوین دولت–کشورها در عرصه داخلی و بین–المللی ۹۹ گفتار اول: کارکردهای سنتی و نوین دولت–کشورها در عرصه داخلی ۹۹ گفتار دوم: کارکردهای سنتی و نوین دولت–کشورها در عرصه بین المللی ۱۰۳ مبحث دوم: اشکال و گونه های مختلف دولت–کشورها در جامعه جهانی و مقایسه آنها با یکدیگر ۱۰۵ گفتار اول: دولت–کشورهای تک ساخت یا بسیط ۱۰۶ بند اول: دولت–کشور بسیط متمرکز ۱۰۷ بند دوم: دولت–کشور بسیط غیرمتمرکز ۱۰۷ الف) وحدت انضمامی ۱۰۷ ب) منطقه–گرایی ۱۰۸ گفتار دوم: دولت–کشورهای چند پارچه یا مرکب ۱۰۸ بند اول: کنفدراسیون یا اتفاق دول ۱۰۹ بند دوم: فدرالیسم یا اتحاد دول

گفتار سوم: مقایسه دولت–کشورهای یک پارچه یا بسیط با دولت–کشورهای مرکب ۱۱۱ گفتارچهارم: نظام فدرال به مثابه بهترین گزینه برای پیشگیری از تحقق دولت–کشورهای خودخوانده ۱۱۳ نتیجه–گیری

نتایج و پیشنهادات ۱۱۶ فهرست منابع و مآخذ ۱۲۰ چکیده انگلیسی ۱۲۷

کلیدواژه ها

  • کشور خودخوانده
  • دولت
  • کشور خودخوانده
  • شناسایی بین المللی
  • حقوق بین الملل
  • مبانی فلسفی دولت
  • حقوق بین الملل
  • روابط بین المللی
  • شناسایی
  • فلسفه
  • دولت