نظریه شماره 7/98/1748 مورخ 1398/12/26 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره بررسی قابلیت انفساخ و ابطال وکالت نامه بلاعزل با ادعای انجام مورد وکالت توسط موکل یا شخص ثالث

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۴۲ توسط Itbot (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{الگو:هوش مصنوعی (نظریه)}} {{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=۷/۹۸/۱۷۴۸|شماره پرونده=ح ۸۴۷۱–۷۹–۸۹|تاریخ نظریه=۱۳۹۸/۱۲/۲۶|موضوع نظریه=حقوق مدنی|محور نظریه=انفساخ و ابطال وکالتنامه}} '''نظریه شماره ۷/۹۸/۱۷۴۸ مورخ ۱۳۹۸/۱۲/۲۶ اداره کل حقوقی...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نظریه مشورتی ۷/۹۸/۱۷۴۸
شماره نظریه۷/۹۸/۱۷۴۸
شماره پروندهح ۸۴۷۱–۷۹–۸۹
تاریخ نظریه۱۳۹۸/۱۲/۲۶
موضوع نظریهحقوق مدنی
محور نظریهانفساخ و ابطال وکالتنامه


نظریه شماره ۷/۹۸/۱۷۴۸ مورخ ۱۳۹۸/۱۲/۲۶ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره بررسی قابلیت انفساخ و ابطال وکالتنامه بلاعزل با ادعای انجام مورد وکالت توسط موکل یا شخص ثالث: در نظریه مشورتی به بررسی اینکه آیا امکان انفساخ وکالت و ابطال وکالتنامه بلاعزل به دلیل انجام مورد وکالت توسط موکل یا پشیمانی موکل از اعطای وکالت وجود دارد یا خیر، پرداخته شده است. طبق ماده ۶۸۳ قانون مدنی، انجام عمل مورد وکالت توسط موکل یکی از موارد انفساخ وکالت است. موکل میتواند از طریق ارسال اظهارنامه به وکیل اطلاع دهد اما در صورت اختلاف، امکان طرح دعوا وجود دارد. همچنین، صرف پشیمانی موکل نمیتواند باعث بطلان وکالت شود، اما در موارد مشخص، دعوای ابطال وکالتنامه قابل استماع است. موکل باید بر عدم وجود شرایط اساسی صحت وکالت یا نقض شروط و قیود آن استناد کند.

استعلام

چنانچه شخص الف در دفترخانه اسناد رسمی به شخص ب وکالت نامه بلاعزل در خصوص موضوعات مالی و غیر مالی اعطاء کند:


۱–آیا طرح دعوی تایید منفسخ شدن وکالت و ابطال وکالت نامه مزبور از جانب موکل با ادعای انجام مورد وکالت توسط خودش یا فرد دیگری به جز وکیل ممکن است؟


۲–آیا امکان ابطال وکالت نامه هایی که به صورت بلاعزل اعطاء می شود و بعد از مدتی موکل به هر دلیل از اعطای آن پشیمان می شود وجود دارد ./ع


نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

۱– وفق ماده ۶۸۳ قانون مدنی از موارد انفساخ وکالت انجام عمل مورد وکالت توسط موکل و یا از بین رفتن متعلق وکالت است. بنابراین در فرض سوال که موکل مدعی است موضوع وکالت انجام و به تبع آن وکالت وکیل زایل شده است، می توان از طرق مقتضی از جمله ارسال اظهارنامه، وکیل را از این امر مطلع سازد؛ اما در صورت بروز اختلاف میان وکیل و موکل در باب زوال وکالت و یا تاریخ آن، طرح دعوای انفساخ وکالت وفق ماده فوق الذکر از سوی موکل قابل استماع است و در هر صورت تشخیص مصداق بر عهده قاضی رسیدگی کننده است.


۲– صرف نظر از آن که پشیمانی موکل از اعطای وکالت به شرح مذکور در استعلام نمی تواند از موجبات بطلان عقد وکالت تلقی شود، ولی دعوای اعلام بطلان وکالت و نیز ابطال وکالتنامه رسمی حتی اگر توام با اسقاط حق عزل وکیل باشد، قابل استماع است. بدیهی است در فرض یاد شده مدعی حسب مورد باید ثابت کند که عقد وکالت فاقد شرایط اساسی صحت معامله موضوع ماده ۱۹۰ قانون مدنی بوده است و یا آن که عقد مذکور متضمن شرط یا قیدی بوده که حسب مورد وجود یا فقدان آن به ارکان اصلی عقد خلل وارد کرده است.