نظریه شماره 7/98/968 مورخ 1398/10/03 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره شرایط اثبات ادعای ورثه در برابر دیون متوفی و توانایی ورثه در طرح دعوی و توقف عملیات اجرایی

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۳ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۰۵ توسط Itbot (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{الگو:هوش مصنوعی (نظریه)}} {{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=۷/۹۸/۹۶۸|شماره پرونده=ح ۸۶۹–۱/۳–۸۹|تاریخ نظریه=۱۳۹۸/۱۰/۰۳|موضوع نظریه=آیین دادرسی مدنی|محور نظریه=اجرای احکام وراثتی}} '''نظریه شماره ۷/۹۸/۹۶۸ مورخ ۱۳۹۸/۱۰/۰۳ اداره کل حقوقی ق...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نظریه مشورتی ۷/۹۸/۹۶۸
شماره نظریه۷/۹۸/۹۶۸
شماره پروندهح ۸۶۹–۱/۳–۸۹
تاریخ نظریه۱۳۹۸/۱۰/۰۳
موضوع نظریهآیین دادرسی مدنی
محور نظریهاجرای احکام وراثتی


نظریه شماره ۷/۹۸/۹۶۸ مورخ ۱۳۹۸/۱۰/۰۳ اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره شرایط اثبات ادعای ورثه در برابر دیون متوفی و توانایی ورثه در طرح دعوی و توقف عملیات اجرایی: ادعای ورثه مبنی بر زاید بودن دیون متوفی بر ترکه، تلف ترکه، یا عدم تکافوی ترکه برای پرداخت دیون متوفی، موضوع ماده ۲۴۸ قانون امور حسبی، در هر مرحلهای از رسیدگی یا اجرای حکم قابل طرح است و دادگاه میتواند به این ادعا رسیدگی کرده و رای مقتضی صادر کند، بدون نیاز به تقدیم دادخواست. در صورت طرح دعوا توسط ورثه و تا پیش از تصمیمگیری دادگاه، مسوولیت ورثه در پرداخت دیون متوفی قطعی نمیشود و عملیات اجرایی میتواند متوقف شود. همچنین، اگر وراث ترکه را نپذیرند و در موعد تعیین شدهترکه را رد نکنند، در حکم قبول است و ورثه نسبت به دیون مختومهی متوفی بهاندازه سهم خود مسیول خواهند بود، مگر اثبات کنند که دیون بر ترکه زاید است.

استعلام

در صورتی که محکوم علیه پس از صدور رای فوت کرده و اجراییه علیه ورثه صادر و ابلاغ شود و محکوم له در راستای ماده ۲۴۸ و ۲۵۰ قانون امور حسبی تقاضای توقیف اموال ورثه به نسبت سهم الارث از مورث را بنماید و ورثه در مرحله اجرا مدعی شوند که مورث آنها ترکه ی نداشته یا دیون متوفا مازاد بر ترکه بوده یا ترکه بدون تقصیر آنها تلف شده است و خواستار رسیدگی بر این ادعا جهت اثبات آن باشند .


۱–آیا اثبات این ادعا مستلزم طرح دعوا است؟


۲–آیا ورثه در صورت طرح دعوا می توانند تقاضای توقف عملیات اجرا راجع به توقیف اموال ورثه را بنمایند؟


۳–آیا دادگاه در مرحله اجرای حکم بدون طرح دعوا می تواند به این ادعا رسیدگی کرده و اتخاذ تصمیم نماید؟


۴–آیا می توان چنین نظر داد که در مرحله اجرای حکم صرفا محکوم به از ماترک قابل وصول است و در صورتی که محکوم له بخواهد به عنوان مسیولیت ورثه از اموال شخصی ورثه محکوم به را وصول کند می باید به این عنوان علیه ورثه اقامه دعوای مستقل نماید و چون سبب دعوا مسیولیت مستقل ورثه سوای ماترک است دعوا اعتبار مختومه ندارد./ع


نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

۱ و۳– ادعای ورثه مبنی بر زاید بودن دیون متوفی بر ترکه وی یا تلف ترکه یا بخشی از آن بعد از فوت متوفی و عدم تکافوی باقی مانده ترکه برای پرداخت دیون وی موضوع ماده ۲۴۸ قانون امور حسبی مصوب ۱۳۱۹، در هر یک از مراحل رسیدگی یا اجرای حکم قابل طرح است و در این صورت دادگاه به این ادعا با توجه به اینکه از امور حسبی است، بدون نیاز به تقدیم دادخواست رسیدگی و رای مقتضی صادر می کند و در هر حال در زمره اختیارات قاضی اجرای احکام که صرفا عهده دارد امر اجراست، نمی باشد؛ مگر آنکه به عنوان دادرس علی البدل دادگاه مربوط، این موضوع به وی ارجاع شده باشد.


۲– در صورت طرح دعوای ورثه به نظر می رسد مادام که دادگاه به این ادعا رسیدگی و رای مقتضی صادر نکرده است، مسوولیت ایشان برای ادای دیون متوفی، قطعی و مسجل نمی شود و در صورت درخواست آنان، دادگاه قرار مقتضی مبنی بر توقف عملیات اجرایی صادر می کند.


۴– با توجه به ماده ۲۵۰ قانون فوق الاشعار، رد ترکه باید در مدت یک ماه از تاریخ اطلاع وراث به فوت مورث به عمل آید. اگر در مدت مذکور ، رد ترکه به عمل نیاید، درحکم قبول و مشمول ماده ۲۴۸ قانون یاد شده خواهد بود و برابر ماده اخیرالذکر، درصورتی که ورثه ترکه را قبول نمایند، هر یک مسیول اداء تمام دیون به نسبت سهم خود خواهند بود؛ مگر این که ثابت کنند دیون، زاید بر ترکه بوده یا ثابت کنند که پس از فوت متوفی ترکه بدون تقصیر آنها تلف شده و باقی مانده ترکه برای پرداخت دیون کافی نیست که در این صورت نسبت به زاید از ترکه، مسیول نخواهند بود. بنابراین طرح دعوای مستقل علیه ورثه در فرض سوال که محکوم علیه قبل از صدور حکم، فوت کرده است، منتفی است