تشخیص هویت

تشخیص هویت از جمله عملیات پلیسی بسیار مهم و حساس است و می‌توان آن را تشخیص مجموعه علایمی دانست که موجب تمیز یک فرد از سایرین می‌شود.[۱]

در صورت مشخص نبودن هویت متوفی، باید مشخصات جسد در صورتمجلس به دقت قید شود.[۲]مواردی که می‌تواند به تشخیص هویت کمک کند، تعیین سن، قد، وزن، جنس، انگشت نگاری، برداشتن نقش کف دست و پا، رنگ موی سر (مجعد یا صاف بودن[۳])، وضع دندان‌ها، خالکوبی‌های بدن، وضع گوش‌ها و لاله گوش‌ها، زخم‌های بدن متوفی، اقلامی نظیر حلقه، ساعت، لباس و … هستند.[۴]همچنین مواردی نظیر سرخی، کبودی، خونمردگی، آثار جراحات سابق و خراش‌های التیام یافته نیز باید در صورتجلسه به دقت بیان شوند.[۵] انگشت نگاری از جمله طرقی است که موجب شتاب گرفتن شناسایی هویت میشود،[۶]انگشت نگاری از متوفی باید به سرعت و پیش از گذشتن مدت زیاد از فوت صورت گیرد تا عضلات انگشت منقبض و سفت و پوست نیز نرم و خیس نشده باشد.[۷]

در قانون

مطابق ماده ۱۳۱ قانون آیین دادرسی کیفری: «بازپرس برای حفظ جسد، کشف هویت متوفی و چگونگی فوت وی، نسبت به ترسیم کروکی، عکسبرداری و در صورت امکان، فیلمبرداری از جسد و غیره اقدام و دستورهای لازم را صادر می‌کند.»

یکی از مواردی که در ماده فوق به آن پرداخته شده‌است، اقدامات لازم برای کشف هویت متوفی است. این امر در خصوص مواجه شدن مأمورین با جسدی ناشناس حادث می‌شود که لازم است اقدامات لازم برای شناسایی هویت جسد نظیر صورتجلسه کردن مشخصات جسد و اثر انگشت او و نیز دستور عکس برداری در صورت امکان و انتشار عکس در روزنامه یا تطبیق اثر انگشت با سوابق اثر انگشت موجود در دایره انگشت نگاری و … انجام شود.[۸]

همچنین مطابق ماده ۱۳۲ قانون آیین دادرسی کیفری: «هرگاه هویت متوفی معلوم نباشد به دستور بازپرس، علائم و مشخصات جسد به‌طور دقیق در صورتمجلس قید می‌گردد و اثر انگشتان دست متوفی در پرونده ثبت و برای تشخیص هویت وی به هر نحو که مقتضی بداند، اقدام می‌شود.

تبصره ۱ - در صورت ضرورت، بازپرس می‌تواند دستور انتشار تصویر متوفی را در پایگاه‌های اطلاع‌رسانی نیروی انتظامی یا پزشکی قانونی یا به هر نحو مناسب دیگر صادر کند.

تبصره ۲ - اجرای مقررات این ماده و ماده (۱۳۱) منوط به رعایت موازین شرعی است.»

در فقه

برخی از فقها تشخیص هویت میت را فی نفسه واجب ندانسته و گروهی دیگر معتقدند با توجه به لزوم اجازه ولی برای دفن میت، در صورت امکان لازم است ولی وی شناسایی شود.[۹]

مواد مرتبط

ماده ۱۳۱ قانون آیین دادرسی کیفری

ماده ۱۳۲ قانون آیین دادرسی کیفری

منابع

  1. عباس ایمانی. فرهنگ اصطلاحات حقوق کیفری. چاپ 2. نامه هستی، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1308820
  2. محمود آخوندی اصل. آیین دادرسی کیفری (جلد دوم) (سازمان و صلاحیت مراجع کیفری). چاپ 12. سازمان چاپ و انتشارات، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2760240
  3. نوراله عزیزمحمدی. تحقیقات قضایی در قتل. چاپ 1. بهنامی، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3466700
  4. عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 483384
  5. نوراله عزیزمحمدی. تحقیقات قضایی در قتل. چاپ 1. بهنامی، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3466664
  6. نشریه دادرسی ، شماره 49، فروردین و اردیبهشت 1383. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1383.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1925760
  7. عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 483392
  8. سیدجلال الدین مدنی. آیین دادرسی کیفری (جلد اول و دوم) (از وقوع جرم تا اجرای حکم، دادسرا، مراحل کشف، تحقیق و تعقیب، دادگاه کیفری عمومی، دادگاه کیفری استان، تجدیدنظر، شعب تشخیص، فرجام، دعاوی ناشی از جرم، احکام و قرارهای کیفری، ادله اثبات جرم، وظایف قضات، وکلا و ضابطین دادگستری). چاپ 4. پایدار، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 890596
  9. مجموعه نظریات مشورتی فقهی در امور کیفری (جلد پنجم) (دیات). چاپ 2. جنگل، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1312912