ماده ۸۲۰ قانون مدنی

از ویکی حقوق
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ ژوئن ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۲۷ توسط Keyhani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «هر گاه معلوم شود که مبیع، حین‌البیع معیوب بوده و مشتری ارش گرفته است شفیع در...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

هر گاه معلوم شود که مبیع، حین‌البیع معیوب بوده و مشتری ارش گرفته است شفیع در موقع اخذ به شفعه مقدار ارش را از ثمن کسر می‌گذارد. حقوق مشتری در مقابل بایع راجع به درک مبیع همان است که در ضمن عقد بیع، مذکور شده است.

توضیح واژگان

ارش: ارش در لغت یعنی نزاع یا دیه جراحت. و در اصطلاح، مالی را، که در ازای نقصی که به مال یا جان انسان وارد گردیده؛ پرداخت می شود؛ و در شرع دارای مقدار مشخصی نبوده؛ و با توجه به ضمان و تناسب بین فرد صحیح و معیوب، محاسبه می گردد؛ ارش گویند.(303994) و ارش، یعنی عوض معامله، با رعایت نسبت بین کالای سالم و معیب.(729674) و به تفاوت بهای بین کالای صحیح و معیوب، ارش گویند.(1195226)

نکات توضیحی تفسیری دکترین

یکی از آثار معاوضی بودن بیع، این است که اگر تملیک به یکی از عوضین، باطل باشد؛ تعهد در برابر تسلیم عوض دیگر نیز، از بین می رود. به عنوان مثال، اگر معلوم گردد که مبیع، متعلق به غیر بوده؛ و بایع، حق فروش آن را نداشته است؛ دراینصورت تعهد مشتری نسبت به تأدیه ثمن نیز، از بین می رود.(910930) و یکی از مواردی که به ضمان مربوط به قرارداد را، نسبت به تعهدات ناشی از عقد جاری می داند؛ ضمان بایع نسبت به درک مبیع است.(129873) و ضمان درک، موجب مسئولیت فروشنده و خریدار در برابر مالک می گردد؛ زیرا چنین بیعی باطل بوده؛ و هر دوی آنان ضامن ید محسوب می شوند.(1188024)

سوابق فقهی

برخلاف نظر مشهور، به نظر برخی فقها، درصورت امکان فسخ معامله، به دلیل معیوب بودن موضوع آن، دیگر نوبت به اخذ ارش نمی رسد.(730438)

مصادیق و نمونه ها

  • اگر زید، سه دانگ از حصه مشاع خود را، به مبلغ 20000 ریال به عمرو بفروشد؛ و خریدار، پس از عقد متوجه گردد که تیرهای چوبی سقف خانه را، موریانه خورده؛ و درنتیجه به سبب وجود چنین عیبی، از فروشنده، مبلغ 10000 ریال ارش دریافت نماید. و ازطرفی شریک زید، یعنی بکر، متوجه بیع نسبت به حصه مشاعی او گردد؛ و حق شفعه خود را اعمال نماید؛ دراینصورت مبلغ ارش، از کل بهایی که بکر باید به عمرو پرداخت نماید؛ کسر می گردد.(51515)