ماده 15 قانون امور حسبی

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

ماده ۱۵ قانون امور حسبی: اشخاص ذی‌نفع می‌توانند شخصاً در دادگاه حاضر شوند یا نماینده بفرستند و نیز می‌توانند کسی را به سمت مشاور همراه خود به دادگاه بیاورند و در صورتی که نماینده به دادگاه فرستاده شود نمایندگی او باید نزد دادرس محرز شود.

تبصره– نماینده اعم از وکلاء دادگستری یا غیر آن‌هاست.

مواد مرتبط

فلسفه و مبانی نظری

دلیل این که ماده ۱۵ قانون امور حسبی جواز وکالت به غیر از وکلای دادگستری نیز داده‌است این است که مورد امور حسبی حقوق بلامعارض اشخاص بوده و در بیشتر موارد انجام امور مزبور منتهی به تهیه و جمع‌آوری مدارک و سایر دلایل می‌گردد که به وسیله اشخاص غیر وکلای دادگستری نیز امکان‌پذیر بوده و بالجمله انجام امور مزبور، محتاج به اطلاعات خاصی که برای وکالت در امور دعاوی لازم است نمی‌باشد و به علاوه چنانچه دادرس در رسیدگی به امور حسبی بر طبق دستور قانون رفتار و تحقیقات لازم را به عمل آورد حقوق متقاضیان تضمین می‌شود و حقیقت امر به خودی خود کشف می‌شود. قطع نظر از این که وکیل رسمی دادگستری دخالت داشته باشد یا نه.[۱]

نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 15 قانون امور حسبی

  1. اشخاص ذی‌نفع می‌توانند شخصاً در دادگاه حاضر شوند یا نماینده بفرستند.
  2. نمایندگی شخصی در دادگاه باید نزد دادرس محرز شود.
  3. شخص می‌تواند کسی را به سمت مشاور همراه خود به دادگاه بیاورد.
  4. نماینده می‌تواند وکیل دادگستری یا غیر از آن باشد.
  5. انعطاف‌پذیری در انتخاب نماینده به دلیل ماهیت امور حسبی است.
  6. تنظیم دادخواست در امور حسبی از جانب نماینده بدون اشکال است، به شرط احراز نمایندگی.
  7. در رسیدگی به امور حسبی، دادگاه باید اصول و قواعد مقرر در قانون آیین دادرسی مدنی را رعایت کند، مگر اینکه در قانون امور حسبی نص خاصی وجود داشته باشد.
  8. دادرس با نحوه عمل صحیح طبق قانون، حقوق متقاضیان را تضمین می‌کند.

رویه‌های قضایی

نظریه مشورتی شماره ۷/۴۳۷۰ مورخ ۱۳۷۳/۸/۳ اداره حقوقی قوه قضاییه مقرر می‌دارد با لحاظ مواد ۱۳ و ۱۵ قانون امور حسبی و تبصره ذیل آن با احراز نمایندگی نماینده، تنظیم دادخواست در امور حسبی از جانب نماینده بلااشکال خواهد بود.[۲]

نظریه مشورتی شماره ۷/۲۷۲۱ مورخ ۱۳۷۹/۸/۳ اداره حقوقی قوه قضاییه نیز در خصوص ماده 15 قانون امور حسبی این گونه بیان می‌دارد: با عنایت به ماده ۱ قانون آیین دادرسی مدنی ۱۳۷۹ و ماده ۲ قانون امور حسبی مصوب تیر ماه ۱۳۱۹ و اصلاحات بعدی آن، دادگاه‌های عمومی برای رسیدگی به امور حسبی باید اصول و قواعد مقرر در قانون آیین دادرسی مزبور را رعایت کنند مگر این که در قانون امور حسبی و اصلاحات بعدی آن، نص خاصی وجود داشته باشد مانند ماده 15 قانون امور حسبی و تبصره ذیل آن که مقررات عام آیین دادرسی مارالذکر، آن را نسخ نکرده و به اعتبار خود باقی است.[۳]

منابع

  1. مجله علمی انتقادی حقوقی کانون وکلا سال ششم شماره مسلسل 37 فروردین و اردیبهشت 1333. کانون وکلای دادگستری مرکز، 1333.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1530216
  2. مجموعه قوانین و مقررات خانواده (آرای وحدت رویه و اصراری دیوانعالی کشور، آرای هیئت عمومی دیوان عدالت اداری، آیین‌نامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران، مقررات احوال شخصیه مسیحیان پروتستان ایران و…). چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1263440
  3. مجموعه قوانین و مقررات خانواده (آرای وحدت رویه و اصراری دیوانعالی کشور، آرای هیئت عمومی دیوان عدالت اداری، آیین‌نامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران، مقررات احوال شخصیه مسیحیان پروتستان ایران و…). چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1263444

رویه های قضایی