ماده 348 قانون امور حسبی
ماده ۳۴۸ قانون امور حسبی: در صورتی که ورثه یا وصی متوفی یا قائم مقام قانونی آنها حاضر شوند برابر بهای ترکه تأمین دهند که هرگاه در مدت یکسال از تاریخ انتشار اولین آگهی مذکور در ماده ۳۴۳ بستانکارانی پیدا شود که تبعه ایران یا مقیم ایران باشند و طلب آنها ثابت گردد از عهده برآیند ترکه پس از وضع هزینه آگهیها و هزینههای دیگر قانونی که به عمل آمدهاست به تصرف آنها داده میشود.
مواد مرتبط
توضیح واژگان
ورثه: به کسی میگویند که درصورت برخورداری از شرایط ارث و مبری بودن از موانع ارث بری، ترکه میت به او انتقال مییابد.[۱]
وصی: شخصی است که در ولایت بر مورد وصیت، نایب موصی میگردد.[۲]
تصرف: به هرگونه مداخله مادی یا حقوقی که باعث ایجاد تغییر و تحول در شیئی گردد؛ تصرف گویند.[۳]
نکات توضیحی تفسیری دکترین
در ماده ۳۴۸ قانون امور حسبی تفاوتی نمیکند که طلبکاران مقیم ایران، تابعیت ایران را دارا باشند یا از اتباع بیگانه باشند زیرا قانون در این امر رعایت تمامی طلبکارانی که در ایران اقامت دارند نمودهاست. طلبکارانی که در ایران سکونت ندارند مشمول ماده ۳۴۸ نمیشوند.[۴] لازم است ذکر شود که برای تأمین ترکه، ورثه یا وصی متوفی یا نماینده قانونی آنها مال یا ضامنی میدهد که معادل بهای ترکه است تا اگر ظرف یک سال از تاریخ نشر آگهی ماده ۳۴۳ قانون امور حسبی، بستانکار اعم از ایرانی یا مقیم ایران، پیدا شود و طلب محرز شود پس از جدا کردن هزینه آگهیها و هزینههای قانونی دیگر که شدهاست مال مورد تأمین به تصرف آنان داده شود.[۵]
منابع
- ↑ حمید مسجدسرایی. ترمینولوژی فقه اصطلاحشناسی فقه امامیه. چاپ 1. پیک کوثر، 1391. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4252640
- ↑ سیدمهدی میرداداشی، ولی اله علیزاده و مهدی حسنزاده. احوال شخصیه اهل سنت (طلاق، وصیت، ارث، حجر) در مذهب شافعی و حنفی. چاپ 1. خرسندی، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3043892
- ↑ سیدحسین صفایی. دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (اشخاص و اموال). چاپ 11. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 12660
- ↑ سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات). چاپ 13. اسلامیه، 1376. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 16368
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد دوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 112436