۳۴٬۰۱۹
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
به موجب دادنامه شماره ۳۸۲ مورخه ۱۳۶۳/۵/۲۴ شعبه ۲۲ دیوان عالی کشور، تقسیمی که ملک را از حیز انتفاع، قابلیت استفاده و ارزش مالی خارج نماید؛ صحیح نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (شرکت، ودیعه، جعاله و احکام راجع به آن)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5644208|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref> | به موجب دادنامه شماره ۳۸۲ مورخه ۱۳۶۳/۵/۲۴ شعبه ۲۲ دیوان عالی کشور، تقسیمی که ملک را از حیز انتفاع، قابلیت استفاده و ارزش مالی خارج نماید؛ صحیح نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (شرکت، ودیعه، جعاله و احکام راجع به آن)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5644208|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref> | ||
=== | ===== امتناع شرکا از تعمیر قنات مشترک و ورود زیان به سایرین ===== | ||
= | |||
طبق [[ماده ۵۹۴ قانون مدنی]]: «هرگاه [[قنات]] مشترک یا امثال آن خرابی پیدا کرده و محتاج به تنقیه و تعمیر شود و یک یا چند نفر از شرکا بر ضرر شریک یا شرکای دیگر از شرکت در تنقیه یا تعمیر امتناع نمایند شریک یا شرکای متضرر میتوانند به حاکم رجوع نمایند در این صورت اگر ملک قابل تقسیم نباشد حاکم میتواند برای قلع مادهٔ نزاع و دفع ضرر، شریک ممتنع را به اقتضای موقع به شرکت در تنقیه یا تعمیر یا [[اجاره]] یا [[بیع]] سهم خود اجبار کند.» | طبق [[ماده ۵۹۴ قانون مدنی]]: «هرگاه [[قنات]] مشترک یا امثال آن خرابی پیدا کرده و محتاج به تنقیه و تعمیر شود و یک یا چند نفر از شرکا بر ضرر شریک یا شرکای دیگر از شرکت در تنقیه یا تعمیر امتناع نمایند شریک یا شرکای متضرر میتوانند به حاکم رجوع نمایند در این صورت اگر ملک قابل تقسیم نباشد حاکم میتواند برای قلع مادهٔ نزاع و دفع ضرر، شریک ممتنع را به اقتضای موقع به شرکت در تنقیه یا تعمیر یا [[اجاره]] یا [[بیع]] سهم خود اجبار کند.» | ||
خط ۱۲۴: | خط ۱۱۶: | ||
# اگر عدم امتناع یک یا برخی از شرکا، نسبت به تعمیر ملک، به زیان سایر آنان نباشد؛ دیگر الزام شریک ممتنع به تعمیر مال مشاع، معنایی ندارد. | # اگر عدم امتناع یک یا برخی از شرکا، نسبت به تعمیر ملک، به زیان سایر آنان نباشد؛ دیگر الزام شریک ممتنع به تعمیر مال مشاع، معنایی ندارد. | ||
# [[مقام قضایی|قاضی]] باید با بررسی موقعیت و اوضاع و احوال حاکم بر قضیه، تصمیم مقتضی را مبنی بر الزام شریک ممتنع به تعمیر، بیع یا اجاره حصه خویش اتخاذ نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1061544|صفحه=|نام۱=منصور|نام خانوادگی۱=عدل|چاپ=1}}</ref> | # [[مقام قضایی|قاضی]] باید با بررسی موقعیت و اوضاع و احوال حاکم بر قضیه، تصمیم مقتضی را مبنی بر الزام شریک ممتنع به تعمیر، بیع یا اجاره حصه خویش اتخاذ نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1061544|صفحه=|نام۱=منصور|نام خانوادگی۱=عدل|چاپ=1}}</ref> | ||
=== نحوه تقسیم اجباری در فرض تعدد اموال مشترک === | |||
در صورتی که اموال مشترک متعدد باشد قسمت اجباری در بعضی از آنها ملازم با تقسیم باقی اموال نیست،<ref>[[ماده ۵۹۶ قانون مدنی]]</ref> زیرا تقسیم را باید عبارت از [[عقد|قراردادی]] دانست که لازم است وقوع آن، نسبت به مالی محرز گردد و با تردید در تحقق آن، نمیتوان حکم به وجود و اعتبار چنین [[عمل حقوقی]] نمود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد هفتم) (عقود معین-بخش دوم) (عقود مشارکتی، توثیقی و غیرلازم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1076208|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=باریکلو|چاپ=1}}</ref> | |||
اگر شرکت، نسبت به اموال گوناگون، یعنی [[ترکه|ترکه]]<nowiki/>های متعدد متوفی باشد؛ ضرورتی ندارد که نسبت به همه آن اموال و املاک، تقسیم اجباری واقع گردد، بدین ترتیب [[وارث|وارثی]] که متقاضی حق خود است؛ میتواند احراز حصه خویش را، نسبت به یکی از آن اموال درخواست نموده؛ و بقیه ترکه، به صورت مشاع باقی بماند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دوره مقدماتی حقوق مدنی (جلد اول) (درسهایی از عقود معین) (بیع، اجاره، قرض، جعاله، شرکت، صلح)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2881000|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=13}}</ref> | |||
==== مصادیق ==== | |||
*اگر یک دانگ از زمینی، به وراث مالک، که پنج سهم برابر دارند؛ رسیده باشد؛ و پنج دانگ دیگر، متعلق به سه نفر باشد؛ بدین ترتیب که یک دانگ، از آنِ یکی از شرکا، چهار دانگ متعلق به دو شریک، بهطور تساوی تصور شود؛ و فرض کنیم که مالک یک دانگ، درخواست افراز کند؛ زمین به شش بخش یک دانگی تقسیم میشود؛ و ضرورتی ندارد که یک پنجم یک دانگ، معیار قرار گیرد؛ و زمین به ۳۰ بخش برابر تقسیم شود، مگر اینکه ورثه نیز، درخواست افراز سهم خود را بکنند؛ زیرا تقسیم اجباری در بعض سهام، ملازمه با تقسیم همه مال ندارد؛ بنابراین سهام ورثه مالک یک دانگ، میتواند به حال اشاعه باقی بماند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مدنی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (شرکت، ودیعه، جعاله و احکام راجع به آن)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=فردوسی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=146740|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref> | |||
== موارد ممنوعیت تقسیم == | == موارد ممنوعیت تقسیم == |
ویرایش