۱۰٬۷۳۹
ویرایش
جز (Wikihagh admin صفحهٔ ماده 703 قانون مجازات اسلامی (1392) را به ماده ۷۰۳ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲) منتقل کرد: فارسی سازی نویسه ها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
در صورتی که جنایت، علاوه بر زوال صوت، موجب زوال نطق نیز گردد، دو دیه ثابت می شود. | در صورتی که جنایت، علاوه بر زوال صوت، موجب زوال نطق نیز گردد، دو دیه ثابت می شود. | ||
== نکات توضیحی تفسیری دکترین == | |||
جنایتی که موجب زوال نطق یا صوت میشود ممکن است از راهی غیر ازقطع زبان صورت گیرد و یا حتی ممکن است موقتی باشد.در این حالت پرسش آن است که اگر صوت یا نطق به حالت اولیه برگردد باز هم باید [[دیه]] پرداخت شود؟ که باید گفت هرچند اطلاق مواد چنین اقتضایی دارد اما این امر منطقی نیست و برخی از فقها به این موضوع تصریح کرده و استدلال میکنند که"بازگشت تکلم،هبه خداوند است پس دیه مسترد نمیشود."همچنین دلیل آورده شده است که پرداخت دیه بر مبنای حق بوده و استرداد آن نیاز به دلیل دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح مختصر قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4169616|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=1}}</ref> | |||
== سوابق فقهی == | |||
در رابطه با زوال نطق علاوه بر زوال صوت،آیت الله خمینی معتقد هستند که اگر جنایتی برکسی وارد شود که همه جوهره صدایش و نطقش از بین برود و نتواند سخن بگوید باید دو خونبها پرداخت شود.یکی برای صوت و دیگری برای سخن گفتن.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4187316|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>همچنین برخی فقها نیز قائل به این هستند که صوت و تکلم دو منفعت جداگانه هستند و اگر بر اثر جنایت هر دو از بین برود،باید دو دیه کامل پرداخت شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی(جلد دوم) (بخش دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2813836|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> | |||
== منابع == | |||
{{پانویس}} |