نگاهی انتقادی به ازدواج سرپرست با فرزندخوانده در فقه امامیه و نظام حقوقی ایران
نگاهی انتقادی به ازدواج سرپرست با فرزندخوانده در فقه امامیه و نظام حقوقی ایران نام مقاله است از امیر بارانی بیرانوند، عبدالله مختاری و زکیه فلاح که در شماره هفتاد و شش، دوره بیست و هفتم (بهار و تابستان ۱۴۰۱) دوفصلنامه فقه و حقوق خانواده (ندای صادق) منتشر شدهاست.
چکیده
فرزندخواندگی یک رابطه حقوقی است که منجر به پذیرفته شدن طفلی به عنوان فرزند، از جانب زن یا مردی میگردد؛ بدون آنکه پذیرندگان کودک، پدر و مادر واقعی و خونی کودک باشند. از مهمترین تکالیف حکومتها در قبال کودکان محروم از نعمت خانواده و همچنین کودکان و نوجوانان بدسرپرست، فراهم نمودن شرایطی است که کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست هم بتوانند نظیر دیگر کودکان و نوجوانان، در سایه برخورداری از خانواده از حمایت و مراقبتهای ویژه بهرهمند شوند. کودکان بی سرپرست با سرپرستان خود رابطه ای طبیعی نداشته، فقط رابطه قانونی دارند؛ به همین جهت، هیچ گونه محرمیتی بین آنان ایجاد نمیگردد و این موضوع یکی از معضلات فرزندخواندگی است. ازاین رو، فقها تلاش نمودهاند که محرمیت را از راههای شرعی، نظیر مصاهره و رضاع، حل نمایند؛ اما در عمل، در موارد بسیاری مشکل کماکان باقی میماند و به دلیل همین عدم محرمیت و قرابت، مقنن ازدواج سرپرست با فرزندخوانده را تجویز نمودهاست. این جستار با روش توصیفی تحلیلی درصدد آن است که حسب ادله جواز چنین نکاحی را به چالش بکشد؛ چرا که چنین ازدواجی با توجه به فلسفه و هدف اصلی مقنن در راستای حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست، اخلاق حسنه، نظم عمومی، عدم تأمین نیازهای معنوی کودک و نوجوان، مخالفت با مقاصد شرع و حفظ حریم و حرمت خانواده و. . . جایز نیست؛ کما اینکه کنوانسیونهای بینالمللی نیز چنین نکاحی را مقبول ندانستهاند.
کلید واژهها
- فرزندخواندگی
- سرپرست
- نکاح
- محرمیت
- ازدواج با فرزندخوانده
- فرزندپذیر
مواد مرتبط
تبصره ماده ۲۶ قانون حمایت از کودکان و نوجوانان بی سرپرست و بدسرپرست