باور موثق
در امور قضایی دادرس باید با بررسی دلایل اثباتی در خصوص امور موضوعی به باور و اعتقاد برسد و از پیشداوری و دخالت تعصبات و تمایلات ذهنی خود اجتناب ورزد. در امور قضایی نمیتوان هر موضوعی را بهطور مستقیم و با استفاده از حواس پنجگانه درک کرد. در این موارد، دادرس برای درک و تجسم ذهنی وقایع ناگزیر به استفاده از دلایل اثباتی است. باور و اعتقاد بهعنوان نتیجه یک فرایند ذهنی باید پیوند و رابطهای با حقیقت و جهان خارجی داشته باشد. دلایل اثباتی حلقه ارتباطی اعتقاد قضایی و جهان خارجیاند. اما صرف وجود دلایل اثباتی بهتنهایی باور و اعتقاد گزارهای را ایجاد نمیکند، بلکه باور و اعتقاد گزارهای براساس تفکر و استدلال حاصل میشود. وقتی اعتقادی را براساس یک استدلال بهدست میآوریم، سطح معینی از دقت و تفکر را در ایجاد آن اعتقاد بهکار میگیریم. توجه و دقت دادرس در محتوا و دلالت دلایل و قرائن بر موضوعات مورد اختلاف، احتمال خطا و تقلب را در این خصوص میکاهد. هرچند یک مسیر مورد اتفاق برای ایجاد باور و ارتباط باورها وجود ندارد، اما فلاسفه ضوابطی را برای باور موثق و معتبر لازم دانستهاند. مهمترین این ضوابط عبارتاند از: ۱. باور باید صادق باشد. ۲. باور باید موجه باشد.[۱]
منابع
- ↑ دلیر, رضا; دلشاد معارف, ابراهیم; امینی, عیسی (1401). "تحلیلی بر اقناع قضایی در فرایند کشف امور موضوعی دعاوی مدنی". مطالعات حقوق خصوصی. 52 (3): 495–516. doi:10.22059/jlq.2022.339336.1007653. ISSN 2588-5618.