رای دادگاه درباره دارا شدن غیرعادلانه (دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۰۲۲۹۹۰۰۰۰۲)

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
رای دادگاه تجدیدنظر شماره
شماره دادنامه۹۴۰۹۹۷۰۲۲۹۹۰۰۰۰۲
تاریخ دادنامه۱۳۹۴/۰۱/۱۵
نوع رأیرأی شعبه
نوع مرجعدادگاه تجدیدنظر استان
گروه رأیرای کیفری
موضوعدارا شدن غیرعادلانه
قاضیپورعبدالله
محمد علی بیک وردی
فتاحی

چکیده دادنامه و رای دادگاه درباره دارا شدن غیرعادلانه: هرگونه دارا شدن غیرعادلانه، مصداق بزه تحصیل مال از طریق نامشروع به شمار نمی آید.

رأی دادگاه بدوی

در خصوص اتهام آقای ق.ح. فرزند م. با وکالت آقای ع.ی. وکیل دادگستری دایر به تحصیل مال از طریق نامشروع موضوع شکایت آقای م.ر. فرزند ع. با وکالت آقای ع.د. وکیل دادگستری و اجمالا با این توضیح که متهم نامبرده در اواخر سال ۱۳۸۸ و اوایل سال ۱۳۸۹ مقادیری لوازم خانگی از شاکی خریداری نموده و بابت آن چند فقره چک از حساب اشخاص ثالث تحویل داده که همگی برگشت خورده اند و در میان چک های مزبور یک فقره چک شماره... بانک س. به مبلغ بیست وهفت میلیون و شش صد هزار ریال از حساب جاری آقای ع.الف. بوده که مطابق محتویات پرونده، متن چک مزبور نیز به خط متهم نوشته شده درحالی که صاحب حساب حدود۷سال قبل از تاریخ چک فوت نموده و حساب بانکی وی بسته بوده است اما در مورد سایر چک ها متهم صرفا با ظهرنویسی به عنوان ضمانت به شاکی تحویل داده و حساب های بانکی مربوط به آن ها مشکلی نداشته و چک ها توسط صاحب حساب صادرشده اند،دادگاه بنا به مراتب و با توجه به شکایت شاکی و ملاحظه مستندات تقدیمی ازجمله تصویر چک شماره فوق الذکر از بانک س. و گواهی عدم پرداخت بانک محال علیه(صفحه۶پرونده) و اظهارات شهود و مطلعین و تصویر فاکتورهای فروش کالای خانگی و اظهارات آقای ع.ز. که خریدار بعدی اجناس از متهم بوده است و نظریه هیئت سه نفره کارشناسان رسمی دادگستری در رشته خط و امضاء(صفحه۲۱۱) و اقرار ضمنی متهم در دادسرا (صفحه۳۸) و دفاعیات غیرموجه وکیل مدافع وی در دادگاه و سایر قرائن موجود در پرونده لذا بزهکاری وی در حد تحصیل مال از طریق نامشروع به مبلغ بیست وهفت میلیون و شش صد هزار ریال محرز است و مستندا به ماده دو قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و کلاهبرداری و ماده ۱۹ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ متهم نامبرده را علاوه بر رد مال تحصیل نموده به مبلغ یادشده به شاکی به تحمل شش ماه حبس تعزیری درجه ۶ محکوم می نماید اما در خصوص اتهام متهم نامبرده دایر به تحصیل مال از طریق نامشروع به بیش از مبلغ مذکور تا مبلغ هفت صد و چهل وپنج میلیون و پانصد هزار ریال موضوع رقم اعلامی در قرار مجرمیت دادسرا، با توجه به فقدان دلایل اثباتی کافی و عدم تحقق عناصر و ارکان بزه موصوف نسبت به سایر چک های موضوع شکایت شاکی که وفق مقررات اصدار یافته و ظهرنویسی متهم در آن ها صرفا جنبه حقوقی و مدنی دارد لذا مستندا به اصاله البرائه و بند الف ماده ۱۷۷ قانون آئین دادرسی کیفری رأی به برائت وی از این حیث صادر و اعلام می نماید . رأی صادره حضوری و ظرف بیست روز پس از ابلاغ قابل اعتراض در محاکم تجدیدنظر استان تهران است.

رئیس شعبه ۱۱۷۵ دادگاه عمومی جزائی تهران - پورعبداله

رأی دادگاه تجدیدنظر استان

در مورد تجدیدنظرخواهی آقای ع. ی. به وکالت از متهم آقای ق.ح. فرزند م. نسبت به آن قسمت از حکم تجدیدنظرخواسته به شماره ۹۳۰۰۰۷۲۷ مورخ ۱۳۹۳/۶/۳۰ صادره از شعبه ۱۱۷۵ دادگاه عمومی جزایی تهران که اشعار بر محکومیت مشارالیه به کیفر شش ماه حبس به اتهام تحصیل مال از طریق نامشروع به میزان بیست وهفت میلیون و شش صد هزار ریال و نیز رد مال به استناد ماده ۲ قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و اختلاس و کلاهبرداری با شکایت تجدیدنظرخوانده آقای م.ر. دارد، از عطف توجه به اوراق متشکله پرونده و با التفات به تحقیقات معمول و اظهارات متداعیین و وکلای ایشان نظر به اینکه بزه تحصیل مال از طریق نامشروع موضوع ماده ۲ قانون مرقوم ناظر به افراد خاص با شرایط مخصوص بوده که با تمهید مقدمه و صورت سازی های متقلبانه اموال یا وجوه دولتی یا عمومی را به نحو نامشروع تحصیل نموده باشند و اساسا هرگونه دارا شدن غیرعادلانه را نمی توان به نحو ((موجبه کلیه)) متصف به این وصف مجرمانه نمود النهایه نظر به اینکه در ما نحن فیه متهم تجدیدنظرخواه آقای ق.ح. با صدور و تسلیم چک شماره ... عهده حساب جاری شماره ../.. بانک س.به مبلغ بیست و هفت میلیون و شش صد هزار ریال که حسب گواهی عدم پرداخت شماره .. مورخ ۱۳۸۹/۰۴/۱۵ بانک محال علیه صاحب حساب آن فردی به نام ع.الف. بوده که هفت سال قبل فوت و حساب مذکور مسدود بوده به تجدیدنظرخوانده بابت بخشی از مبلغ کالاهای خریداری شده ( لوازم خانگی ) مبادرت به جعل و استفاده از سند مجعول موصوف نموده و نظر به اینکه به موجب نظریه کارشناسی و نیز هیئت سه نفره کارشناسان رسمی دادگستری در رشته تشخیص اصالت خط و امضاء و اثرانگشت امضای موجود در متن چک مورداشاره با نمونه امضائات و همچنین امضاهای استکتابی متهم تجدیدنظرخواه مطابقت داشته است (مثبت) و نظر به اینکه با وصف علم و اطلاع تجدیدنظر خوانده از مشخصات و هویت متهم ق.ح. موضوع کلاهبرداری از طریق استفاده از چک دیگری که فوت گردیده منتفی خواهد بود، گو اینکه در باب بزه کلاهبرداری از سوی مقامات دادسرا قرار منع پیگرد صادر و به هیئت قطعیت درآمده است و نظر به اینکه دفاع وکیل متهم تجدیدنظرخواه به اینکه موکل وی فقط راننده بوده و از بابت تحویل بار مبادرت به امضای ذیل فاکتورها نموده برخلاف یافته ها و حقایق پرونده بوده و اساسا امضاء و تسلیم چک از ناحیه متهم اخیرالذکر و همچنین امضای ظهر برخی چک های تسلیمی به تجدیدنظرخوانده حکایت از نقشی فراتر ازآنچه ادعاشده دارد و نظر به اینکه در مورد آقای ع.ز. یعنی فردی که متهم تجدیدنظرخواه مدعی طرف معامله با تجدیدنظرخوانده آقای م.ر. گردیده نیز قرار منع پیگرد صادر شده است بر این منوال دادگاه با اجازه حاصله از ماده ۲۵۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور کیفری با انطباق عمل متهم تجدیدنظرخواه با ماده ۵۳۶ قانون مجازات اسلامی بخش تعزیرات مصوب ۱۳۷۵ و با تذکر این دقیقه که در ما نحن فیه صرفا متهم متقاضی تجدیدنظر بوده و شاکی خصوصی یا دادستان در این باب تقاضایی نداشته اند و با التفات به قاعده منع اصلاح دادنامه به ضرر تجدیدنظر خواه، دادگاه متهم ق. ح.چ. را به اتهام جعل و استفاده از سند مجعول با حذف رد مال از عداد محکومیت های معنونه در حکم بدوی به همان مجازات سابق التعیین یعنی شش ماه حبس محکوم و دادنامه تجدیدنظر خواسته را با اصلاحات به عمل آمده مآلا تأیید می نماید . این رأی قطعی است.

شعبه ۷۰ دادگاه تجدیدنظر استان تهران - رئیس و مستشار

محمدعلی بیک وردی - ولی الله فتاحی

مواد مرتبط