رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره شرط تحقق بزه شرکت در باند زنجیره ای مواد مخدر

شماره دادنامه	۹۴۰۹۹۷۰۹۲۵۸۰۰۳۳۲
تاریخ دادنامه	۱۳۹۴/۰۹/۲۸
نوع رأی	رأی شعبه
نوع مرجع	شعبه دیوان عالی کشور
شعبه	شعبه ۴۴ دیوانعالی کشور
گروه رأی	رای کیفری
موضوع	شرط تحقق بزه شرکت در باند زنجیره ای مواد مخدر
قاضی	علی محمدسازگارزاده علی اکبر یساقی مهردادحبیبی

رای شعبه کیفری دیوان عالی کشور درباره شرط تحقق بزه شرکت در باند زنجیره ای مواد مخدر: تحقق بزه شرکت در باند زنجیره ای مواد مخدر مشروط به وجود باند متشکل از افرادی است که به صورت شعبه در نقاط مختلف و امور مختلف خرید،فروش،توزیع و حمل مواد مخدر با مدیریت واحد و ثابت همکاری می کنند و صرف حمل مواد توسط چند نفر،مصداق شرکت در حمل مواد مخدر است.

رأی خلاصه جریان پرونده

حسب یک برگ کپی گزارش پلیس مبارزه با مواد مخدر ک. در ساعت ۲۲/۳۰ مورخه ۱۳۸۹/۶/۲۵ اکیپ ر. (ک.) به سرپرستی استوار م. ر. با یک گروه اشرار که سرنشین یک دستگاه ظاهرا وانت مزدا بوده اند درگیر که در نتیجه نظامی مذکور به درجه رفیع شهادت نائل آمده که بلافاصله اکیپ های کمکی پلیس مبارزه با مواد مخدر و ی. ک. به منطقه اعزام و با اجرای طرح م. در ساعت ۲۴ همان شب راننده یک دستگاه سمند مشکی رنگ به شماره انتظامی... م. ر. را به عنوان مظنون شناسائی و دستگیر می نمایند (ص ۴) و این اولین مطلبی است که در مورد شهادت شهید م. ر. پرونده با آن تشکیل شده کپی های دیگری در مورد گزارش کشف مقادیری مواد مخدر و یا دستگیری افرادی به اتهام فعالیت در زمینه های مختلف مواد مخدر نیز در پرونده است که همه ناقص و نیمه کاره است و ظاهرا پرونده های جداگانه ای داشته و مرتبط با پرونده حاضر نیست در ادامه گزارش صفحه ۴ آمده است و متعاقبا در ساعت۱/۳۰ بامداد ۱۳۸۹/۶/۲۶ راکب و ترک نشین یک دستگاه موتورسیکلت ایژ، اولی به هویت ب. م. ر. و ح. در همان محل دستگیر و به ف. ر. اعزام و پس از انتقال نامبردگان و با بررسی پیام های واصله با تلفن م. م. ر. تماس شخصی به هویت ع. و با انجام یک سلسه اقدامات فنی و اطلاعاتی مشخص می شود که دستگیرشدگان با شخصی به نام ع. و ع. با هم در ارتباط بوده و همان شب محموله مواد مخدر را تحویل گرفته و خیال جابجائی داشته اند که پس از برخورد و درگیری مامورین با یک گروه قاچاقیان نامبردگان با اختفاء محموله قصد مراجعت به منازل خویش واقع در روستای ا. و قریه ا. را داشتند که توسط مامورین دستگیر شده اند از گزارش معلوم می شود که از متهمین دستگیر شده یعنی م. م. ر. ، ب. م. ر. ، ح. و ع. و ع. ف. درباره قتل شهید م. ر. فرمانده اکیپ شب ۱۳۸۹/۶/۲۵ تحقیق و در مظان اتهام بوده اند حسب کپی گزارش پلیس مبارزه با مواد مخدر استان ک. به بازپرس ششم دادسرای عمومی و انقلاب اسلامی ک. آمده است با توجه به اهمیت درگیری مورخ ۱۳۸۹/۶/۲۵ مامورین ف .ا بخش ر. منجر به شهادت استوار م. ر. پیرو مذاکرات حضوری و تلفنی با بکارگیری عوامل محلی محرز گردید محکوم متواری ا. م. ت. در جریان درگیری یاد شده نقش مثبت و موثری داشته (ص ۱۳) از ا. م. ت. تحقیق شده و در رابطه با نسبتش با ع. م. ت. سئوال شده که پاسخ داده برادرم است و از وی سئوال شده در تاریخ ۱۳۸۹/۶/۲۵ کجا سکونت داشته اید و با چه کسی همراه بوده اید که پاسخ داده یادم نیست روی ماشین بنز تک متعلق به م. ا. کار می کردم (ص۱۶ ) از ع. م. نیز تحقیق شده و نسبت وی با غ. ح. م. که مخبر از منزل وی و حضور ع. و ا. م. در آنجا و صحبت های آن ها گزارش کرده بود سئوال می کند که می گوید شوهر عمه ام است و اسم همسرش هم گ. م. است اما جالب است که پس از آنکه گفته غ. ح. م. شوهر عمه ام است و آدرس منزل و نام همسر وی را هم اعلام کرده مجددا از وی سئوال شده چه نسبتی با گ. م. و شوهر وی دارید اظهار داشته نسبتی ندارم برای آن ها کار می کنم و بعد می گوید این ها پول کشتن گوسفند ندارند و به هر حال در ارتباط با گزارش مخبر سئوالات بسیار ریزی می شود تا بلکه ارتباط وی با قتل شهید استوار م. ر. معلوم شود که چیز به دردخوری عاید نشده از مأمورینی که در شب ۱۳۸۹/۶/۲۵ همراه شهید استوار م. ر. بوده اند نیز تحقیقاتی شده و کپی آن ها پیوست پرونده شده است (ص ۳۵-۳۶) از افسر نگهبان وقت (۱۳۸۹/۶/۲۵) نیز تحقیق شده (ص ۳۹-۴۰) که کپی آن پیوست است. بازپرس شعبه ششم دادسرای ک. به حفاظت و اطلاعات فرماندهی انتظامی استان ک. نوشته است چنانچه در خصوص شهادت آقای م. ر. مطلبی در مورد تخلف مأمورین کلانتری ر. وجود دارد سریعا اعلام شود. ضمنا بررسی شود آیا آقای م. غ. (سرباز وظیفه به عنوان راننده دائمی گشت کلانتری بوده است یا در روز شهادت به عللی به عنوان راننده انتخاب گردیده (ص ۴۱) در پاسخ حفاظت و اطلاعات اعلام نموده به نظر نمی آید تخلفی صورت پذیرفته باشد م. غ. هم راننده دائمی گشت کلانتری ر. بوده (ص ۴۲) در مورد متهمین به اتهام حمل مواد مخدر قرار مجرمیت صادر و نسبت به مشارکت در باند قاچاق مسلحانه مواد مخدر قرار منع تعقیب صادر کرده است درباره ا. و ع. م. و پرسنل نیروی انتظامی دائر بر نقش داشتن در شهادت آقای م. ر. نیز قرار منع تعقیب صادر می شود (کپی مضبوط در صفحات ۴۳-۴۴-۴۵) نامه ای به بازپرس شعبه ششم دادسرای عمومی و انقلاب ک. از سوی شخصی ناشناس نوشته شده که عنوان شده ظاهرا همان شب اطلاعات نیروی انتظامی در تعقیب این بار مزدا بوده است و به وسیله بی سیم به نامبرده اعلام نموده که خودرو مزدا را داشته باشید گشت به تعقیب وی پرداخته و نامبرده را شناسائی نمودند و ایشان را به قتل رساندند (ص ۴۹) بازپرس شعبه ششم دادسرای ک. رونوشتی از این نامه را به عنوان نامه خانواده شهید م. ر. به پلیس مبارزه با مواد مخدر ارسال و دستور می دهد دقیقا بررسی شود آیا در خصوص خودرو حامل مواد که با مامورین درگیر شده است خبر قبلی و عامل خبری وجود داشته است یا خیر (ص ۵۰) فتوکپی ضبط شده در صفحه ۶۰ پرونده از نامه ای است که پدر شهید م. ر. اعلام داشته از آقایان ا. ق. ، ا. ک. ، س. ک. ، ا. م. ، م. ت. ، ظ. و سه سرباز همراه شهید در حین درگیری اعلام شکایت نموده که این اشخاص همگی از مامورین و مسئولین کلانتری ر. بوده اند عین نامه نیز در صفحه ۶۱ موجود است در صفحه ۸۷ پرونده مرکز تشخیص هویت پلیس آگاهی ناجا به ریاست پلیس آگاهی ف.ا. ک.- ۱۹ گزارش داده (آثار و اطلاعات مربوط به برخی از پوکه های جنائی ارسالی از محل تیراندازی ا. م. در جلو منزل ع. س. با آثار موجود بر روی تعداد ۵ عدد از پوکه های جنائی ارسالی از صحنه درگیر اشرار با مامورین کلانتری بخش ر. در مورخ ۱۳۸۹/۶/۲۵ منجر به شهادت استوار یکم م. ر. مشابه است) (ص ۸۷ ) بنابراین به نظر می رسد باید با بیش از یک اسلحه به مرحوم م. ر. تیراندازی شده باشد که از ۱۹ پوکه ۵ عدد از آن ها با پوکه کشف شده در صحنه دیگری مشابه می باشد چون از تیراندازی مامورین گزارشی نشده تا گفته من که ممکن است بقیه پوکه ها مربوط به سلاح های نیروی انتظامی بوده و اگر تیراندازی کرده باشند هم عدم گزارش آن و هم به هدف اصابت نکردند هیچ یک از آن ها جای سئوال است پلیس مبارزه با مواد مخدر نامه مرکز تشخیص هویت پلیس آگاهی را برای شعبه ششم بازپرسی ارسال نموده (ص۸۹) بازپرس شعبه ششم به دادستان عمومی و انقلاب ر. نیابت داده تا م. س. را احضار و به وی اتهام مشارکت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر تفهیم و قرار بازداشت موقت برای وی صادر و از طریق مامورین اعزامی از پلیس مبارزه با مواد مخدر استان ک. به آن شعبه اعزام شود (ص ۹۰) در تاریخ ۱۳۹۰/۸/۱۱ آقای ت. م. را که با یک دستگاه پژو ۴۰۵ در مسیر ر. به ک. در حرکت بوده است توسط مامورین ایست و بازرسی شناسائی و بر اساس اطلاعات مامورین مذکور وی در حال هدایت یک گروه موتوری بوده که در حال حمل محموله ای از ب. به ک. بوده اند که این گروه مرکب بودند از الف. د. ، ح. ر. ، ر. ، ه. و ج. که همزمان با حرکت ت. از جاده اسفالته گروه موتور سوار حامل مواد مخدر از مسیر ارتفاعات گ. حرکت و در ساعت ۱۷ مورخه ۱۳۹۰/۸/۱۲ به روستای ر. وارد و در حالیکه ت. مورد مراقبت مامورین بوده آنان را به سمت دهانه ر. واقع در ده کیلومتری شمال غربی شهر م. عزیمت و در مورخ ۱۳۹۳/۸/۱۲ گروه موتوری را به سمت روستای ع. هدایت که با توجه به اشرار محور و برابر مستندات موجود اعضائ گروه از حرکت به سمت ک. بازمانده و مامورین شب را در ارتفاعات بیتوته کرده و فردا صبح به محض روشن شدن هوا مامورین به سمت روستا حرکت کرده و قاچیان متوجه حضور آنان شده و به سمت ارتفاعات متواری شده که پس از به کارگیری یک واحد تکاوری ... ک. و قریب سه ساعت تعقیب و گریز در نهایت ت. م. را دستگیر و دستگیری و ادامه تعقیب سایر اعضاء گروه به سبب وضعیت خاص محل مسیر نبوده در نتیجه پاکسازی محیط یک دستگاه پژو ۴۰۵ به شماره ... متعلق به ت. م. و دو دستگاه موتورسیکلت هوندا و یک دستگاه موتورسیکلت ایژ و در فاصله ۲۰۰ متری کشف موتورها سه کوله بار حاوی ۱۴ بسته تریاک به وزن تقریبی ۱۰۰/۵۰۰ کیلوگرم نیز کشف و ضبط می شود متهم دستگیر شده ابتدا خود را ع. ر. معرفی می نماید که پس از ارائه مستند هویت واقعی خود را ابراز و خود را ت. م. معرفی می کند و می گوید که محموله را بیست روز قبل در شهر ب. از شخصی به نام ر. ش. تحویل گرفته از منزل ت. م. بازرسی به عمل آمده که هیچ چیز ممنوعه ای کشف نشده و این نخستین برگ از پرونده است درباره متهمین و تاریخ تنظیم آن تقریبا بیش از یکسال و یک ماه نیم از تاریخ شهادت استوار م. ر. می باشد(ص۹۲-۹۳-۹۴) مواد مخدر مکشوفه توزین و آزمایش و نوع آن تریاک و وزن خالص بدون لفاف آن ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم مشخص می شود (ص ۹۷) در تاریخ ۱۳۹۰/۸/۱۳ در پلیس مبارزه با مواد مخدر از ت. م. تحقیق و از وی خواسته شده چگونگی دستگیری خود را شرح دهد جواب داده حدود ساعت ۷ صبح امروز ۱۳۹۰/۸/۱۳ توسط مامورین در اطراف م. به اتهام خرید و فروش و حمل و نگهداری ۱۰۰/۵۰۰ کیلوگرم تریاک دستگیر شدم و ادامه داده (ظاهرا با خط خودش و خودکار قرمز) صاحب جنس ر. ش. است داده بده بیارم ک. زنگ زده به الف. د. گفتم یک نفر ۱۰۰ تا داده گفتن از کی هستن گفتم از ر. ش. گفت باشه میارمشان، دوم ر. سوم ح. ر. چهارم ج. که اینها داشتن میاوردن ک. بعدا این اتفاق افتاد ح. رفیقم رفت تحویل گرفت از دوست ر. ش. داد به دست الف. د. سئوال شده با ر. ش. چه نسبتی داری جواب داده با هم دوست هستیم (ص ۱۰۰-۱۰۲) از ر. ش. هم ۱۳۹۳/۹/۱۳ تحقیق اظهار داشته در ساعت ۱۰ صبح امروز ۱۳۹۳/۹/۱۳ در پی اعتراف آقای ت. م. مبنی بر اینکه مقدار یکصد ۱۰۰ کیلوگرم تریاک مکشوفه از وی متعلق به من هستند و در پاسخ این سئوال که تریاک های مکشوفه را از کجا تهیه نموده ای جواب داده است مال من نیستند من خبر ندارم و ت. م. از روی خصومت روی من اعتراف نموده مواجهه حضوری بین ت. م. و ر. ش. داده شده ت. م. اصرار دارد که تریاک های مکشوفه متعلق به آقای ر. ش. می باشد و آقای ر. ش. منکر گردیده است (ص ۱۰۳) در تاریخ ۱۳۹۰/۸/۱۴ از ت. م. تحقیق شده و سئوال شده حسب اطلاعات موثق از اشرار تأمینی هستی اقدام به تحویل سلاح خود و اخذ امان نامه نموده ای این موضوع صحت دارد ؟ جواب داده بعد از سابقه مشارکت در قتل عمد که با سلاح گرم بوده که من نقشی هم نداشتم و زندانی و بعدا با سپردن سند متواری شدم پارسال با تحویل یک قبضه سلاح کلاشینکف نمی دانم فشنگ هم داشت یا نه به اطلاعات نیروی انتظامی ر. درخواست امان نامه کردم ولی هنوز امان نامه نگرفتم (ص ۱۰۶) آقای ر. ش. تعلق تریاک ها را به خود پذیرفته و اظهار داشته ۱۰۰ کیلو تریاک در ر. کیلوئی ۹۰۰/۰۰۰ تومان از شخصی به نام ع. ب. است خریده ام مبلغ ۲۶/۰۰۰/۰۰۰ تومان فعلا به وی داده ام و قرار شده مابقی پول وی ۶۴/۰۰۰/۰۰۰ تومان است بدهکارم و گفته است هیچ شریکی نداشته و قصد داشته مشتری مناسبی پیدا کرده و نهایتا کیلویی ۱/۰۰۰/۰۰۰ تومان بفروش در تاریخ ۱۳۹۰/۸/۱۵ شعبه ششم دادیاری دادسرای عمومی و انقلاب ک. از ت. م. تحقیق بیان داشته سابقه کیفری بخاطر دعوا داشتم به وی اتهام مشارکت در حمل نود و هشت کیلو و پنجاه گرم تریاک تفهیم شده که در دفاع از خود اظهار داشته این مواد از ر. ش. هستند از ر. تحویل ح. داده الف. برایش بیاورند ک. ح. تحویل ه. و ج. که تا ر. آوردند و از ر. تحویل الف. داده که تا ک. بیارند و تحویل ر. ش. بدهند که این اتفاق افتاده و آن ها از همان لحظه متواری شدند و مرا گرفتند و سپس ر. ش. را گرفتند (ص۲۲-۱۱۳) درباره ت. م. قرار بازداشت موقت صادر شد (ص۲۵-۱۱۵) از ر. ش. هم تحقیق شده اظهار داشته به اتهام تریاک یک هفته زندانی بودم اتهامش دائر بر مشارکت در حمل نود هشت کیلو و پنجاه گرم تریاک به وی تفهیم می شود که در دفاع از خود اظهار داشته مواد از من نیستند و قبول ندارم و در مواد مخدر (منظور پلیس مبارزه با مواد مخدر است) از ترسم گفتم و مال این آقائی که الان حضور دارند به نام ت. م. می باشد (ص ۲۵و ۱۱۶) درباره آقای ر. ش. نیز قرار بازداشت موقت صادر شده (ص ۲۷ یا۱۱۸) دادیار شعبه ششم دادسرای ک. به دادسرای ب. نیابت داده که با راهنمائی متهم اعزامی ت. م. و همکاری مامورین اعزامی از مواد مخدر ک. نسبت به جلب و دستگیری الف. ش. و شرکاء وی به آدرس ر. با اذن ورود به مخفیگاه و بازرسی منزل وفق مقررات قانونی اقدام و اتهام آنان دائر بر مشارکت در حمل و نگهداری نود و هشت کیلو و پنجاه گرم تریاک تفهیم و قرار بازداشت موقت صادر و به این شعبه اعزام گردند (ص ۲۹ یا ۱۲۰) پلیس مبارزه با مواد مخدر ک. از فرمانده انتظامی شهرستان ر. در خصوص وضعیت تحویل سلاح توسط متهم ت. م. و دریافت امان نامه استعلام شده که فتوکپی پاسخ فرماندهی انتظامی ر. به پلیس مبارزه با مواد مخدر ک. حاکی است متهم فوق الذکر دو قبضه سلاح های کلاش و کلت را با وساطت سران یکی از طوائف تحویل داده است و تاریخ تحویل ظاهرا ۱۳۹۰/۱۱/۳ قید شده که با خودکار مخدوش شده و تلاش شده ۹۰ به ۸۹ تبدیل شود (ص۳۰ یا ۱۲۱ و ۳۱ یا ۱۲۲ ) فتوکپی نامه شماره ۵۵۴/۰۵۰۰/۸۸/۷۰۱ مورخ ۱۳۹۰/۸/۲۵ فرماندهی انتظامی شهرستان ب. به پلیس مبارزه با مواد مخدر ک. حاکی است ت. م. در ارتباط با درگیری مسلحانه منجر به کشف ۴۴۰ کیلوگرم تریاک در تاریخ۱۳۸۸/۱۰/۲۷ تحت تعقیب بوده و پرونده اتهامی وی تحت کلاسه ۸۸۰۹۹۸۳۴۳۰۰۰۰۸۵۴ در دادسرای عمومی و انقلاب ب. مفتوح است (ص۳۲ یا ۱۲۳) آقای ج. ر. طی وکالت نامه شماره ... مورخ ۱۳۹۰/۸/۱۸ از آقای ر. ش. اعلام وکالت نموده (ص ۳۶ یا ۱۲۷) پلیس مبارزه با مواد مخدر ک. از ت. م. در اتهامش در رابطه با درگیری مسلحانه منجر به کشف ۴۴۰ کیلو تریاک در ب. تحقیق شده اظهار داشته من هیچ نقشی نداشتم شنیدم چنین جنسی کشف و گرفته شده ولی مسلح نبوده و اینطور که من شنیدم جنس مال ع. ساکن ب. بوده (ص ۳۸ یا ۱۲۹) در تاریخ ۱۳۹۰/۸/۲۸ با راهنمائی ت. م. الف. د. دستگیر می شود (ص ۴۱ یا ۱۳۲) الف. د. اتهام مشارکت در حمل ۱۰۰ یک دوم کیلوگرم تریاک را پذیرفته و توضیح داده که یک سوم این مقدار تریاک در کوله پشتی بوده که ترک نشین وی به نام ح. الف. آن را بر دوشش حمل می کرده (ص ۴۲ الی۴۴ یا ۱۳۳ الی ۱۳۵) همراهان خود و نقش هر یک را نیز نامبرده، از نامبرده در تاریخ ۱۳۹۰/۸/۳۰ در دادسرا تحقیق اتهام الف. د.ت. مبنی بر مشارکت در حمل و نگهداری نود و هشت کیلو و پنجاه گرم تریاک و نگهداری چهار گرم تریاک و استعمال تریاک به وی تفهیم شده ضمن پذیرش اتهام اظهار داشته نود و هشت کیلو و پنجاه گرم تریاک مواد از ح. الف. بودند مواد را در باغ علفی که من کار می کردم بردیم پنهان کردیم و خودش و سه نفر دیگر آمدند من هم همراه آن ها به زور و دویست هزار تومان بود و من با موتور خودم با ح. الف. که ترک نشین من بود حمل کردیم (ص ۲۹ یا ۱۴۰) برای وی نیز قرار بازداشت موقت صادر شده (ص۵۲ یا ۱۴۳) دادیار شعبه ششم به دادسرای ب. نیابت داده تا با راهنمائی ت. م. ح. الف. را جلب همچنین رابطین وی به اسامی ج. و ه. و سایر شرکاء احتمالی و اتهام ایشان را دائر بر مشارکت در حمل نود هشت کیلو و پنجاه گرم تریاک تفهیم و بازداشت موقت صادر و به آن شعبه اعزام شوند (ص۵۳ یا ۱۴۴) کپی صورت جلسه بازرسی از منزل ح. الف. حکایت دارد که وی ساکن محل نبوده و برادرش گفته که ح. در ر. ازدواج نموده و شش ماه است که به ن. نیامده و در ر. است (ص۴۰ یا۱۵۱) آقای ج. ر. وکیل ر. ش. نسبت به ابقاء قرار بازداشت موقت وی اعتراض نموده (ص۶۸یا۱۵۹) اعتراض وی توسط دادگاه رد شده (ص ۷۲ یا ۱۶۳) فتوکپی نامه خانم ف. م. ر. خواهر شهید م. ر. که حاوی کلایه وی از عدم شناسائی عامل قتل برادرش می باشد و در ضمن اعلام داشته برابر اطلاع دقیق مطلع شدیم که فردی به نام ت. م. اهل و ساکن ب. قاتل و عامل شهادت است (ص۷۳ تا۱۴۴) آقای ج. ر. وکیل ر. ش. طی لایحه ای موکل خود را بی گناه دانسته و علت اظهارات ت. م. (ز.) درباره موکلش را اختلاف ناشی از فروش یک دستگاه خودرو از سوی ر. ش. به مادر ت. م. به نام خانم ز. ز. اعلام نموده (۷۵ یا ۱۶۶) آقای دکتر م. س. به وکالت از ت. م. طی وکالتنامه شماره ... مورخ ۱۳۹۰/۹/۲۳ اعلام وکالت می نماید (ص۷۶ یا ۱۶۷) لایحه ای نیز نوشته و به نقل قول از موکلش درباره ماجرا و علت و نحوه دستگیریش و بی اطلاعی از حمل مواد توسط ح. الف. و همراهان وی پرداخته و موکل خود را بی گناه دانسته است (ص ۷۷ یا ۱۶۹) آقای ا. س. نیز به وکالت از ت. م. طی وکالت نامه شماره ... مورخ ۱۳۹۰/۱۰/۱۴ اعلام وکالت نموده (ص ۹۶و۹۷ یا ۱۸۸و۱۸۹) به دادسرای ب. نیابت داده شده تا ج. و ه. م. ت. فرزندان م. را جلب و اتهامش دائر بر مشارکت در حمل ۹۸/۰۵۰ کیلو تریاک به ایشان تفهیم و قرار بازداشت موقت برایشان صادر و به آن شعبه اعزام شوند (ص ۱۹۴ یا ۱۰۲) پلیس مبارزه با مواد مخدر ک. در گزارشی به ریاست دادسرای ک. اعلام کرده است در پی دستگیری متهمین ت. م. و ج. و ه. م. و الف. د.ت. که پرونده اتهامی ایشان در شعبه ششم دادیاری مطرح است به قتل شهید استوارم. ر. اعتراف کرده اند که در ظهر همان گزارش به شعبه ششم بازپرسی ارجاع و شعبه ششم دادیاری هم دستور داده پرونده مواد مخدر را جهت رسیدگی توام به شعبه ششم بازپرسی ارسال کند که دادیار هم در تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۱۳ پرونده را از آمار کسر و به شعبه ششم بازپرسی فرستاده است (ص ۱۰۳ یا ۱۹۵) صورت جلسه کشف چهار تیغه خشاب کلاشینکف و شصت تیر جنگی هنگام دستگیری ه. م. و دستگیری ج. م. در ت. در تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۱۰ به پیوست است (ص ۱۰۷ یا ۱۹۹) در شعبه چهارم دادیاری دادسرای ب. ج. م. مشارکت در حمل نود و هشت کیلو و پنجاه گرم تریاک را پذیرفته است (ص۱۱۰) ه. م. نیز نگهداری غیرمجاز مهمات جنگی و مشارکت در حمل نود و هشت کیلو و پنجاه گرم تریاک را پذیرفته و گفته خشاب فشنگ ها متعلق به ت. م. است (ص۲۰۳ یا ۱۱۱) قرار بازداشت ج. و ه. م. صادر می شود و در ظهر آن دستور اعزام متهمین به مرجع معطی نیابت داده می شود که ظاهرا دراختیار مامورین اعزامی قرار می گیرند (ص ۱۱۲ یا ۲۰۴) پلیس مبارزه با مواد مخدر از الف. توکلی پیرامون قتل شهید م. ر. تحقیق می کند او اظهار می دارد او و ج. و ه. م. راه پاک کن بودند و حدودا بیست کیسه ده کیلوئی هم در یک وانت مزدا تقریبا سبز رنگ به رانندگی ت. م. و همراهی و سرنشینی ح. الف. پشت سرما حرکت می کردند یک قبضه کلاش دست ح. الف. بود که طبق گفته خودشان ح. الف. تیراندازی کرده و مامور را به شهادت رسانده بود و توضیحات مفصلی راجع به وقایع منتهی به شهادت شهید م. ر. طی صفحات ۲۰۵ یا ۱۱۳ تا ۲۱۲ یا ۱۲۰ ) داده از ه. م. ت. درباره قتل شهید م. ر. تحقیق شده اظهار داشته الف. د. دائی من است که تاکنون در دو مرحله با وی راه پاک کنی کرده ام بار اول سال ۸۹ بود که من به همراه ج. م. راه پاک کن دوم بودم و راه پاک اول الف. د.ت. بود که برای ت. راه پاک کنی کردیم ت. با ماشین وانت مزدا به همراه ح. الف. بودند تریاک ها داخل مزدا بود حدود فکر کنم سیصد کیلو بودند ما از ن. راه پاک کن شدیم از مسیر ته رودخانه آمدیم ساعت ۶ بعد از ظهر حرکت کردیم ساعت ۷ شب رسیدیم به منزل الف. رفتیم وقتی حرکت کردیم در مسیر نرسیده به آسفالت جلو وانت مزدا در حرکت بودیم که دیدیم ماشین گشت با چراغ گردان به طرف ماموین آمد من همان جلوتر زیر درخت های گز ایستادم و صدای دو تیر شنیدم و به همراه ج. فرار کردیم راننده وانت ت. بود و از همان سمت راننده به سمت ماشین گشت تیراندازی شده است دیگر اطلاعی ندارم (ص ۱۲۲ یا ۲۱۴ تا ۱۲۳ یا ۲۱۵ ) از ج. م. ن. تحقیق شده اظهار داشته در تاریخ ۱۳۸۹/۶/۲۵ الف. بعد از ظهر زنگ زد گفت بیا تا ر. برویم راه پاک کنیم و یک ماشین مزدا است جنس دارد رد کنیم و قرار بود سیصدهزار تومان کرایه به من بدهد ما از ت. حرکت کردیم الف. جلو بود مزدا پشت سرما می آمد من به همراه ه. م. بودیم و الف. د. هم دائی ه. است که نزدیک ر. ت. زنگ زد گفت درگیر شدیم که ما هم به ر. رفتیم به ت. برگشتیم خبری نشد و اسلحه به دست ت. بود راننده هم خودش بود خودش به طرف مامورین تیراندازی کرده (ص ۱۲۴ یا ۲۱۶) از ت. م. در خصوص شهادت مرحوم م. ر. تحقیق شده با خط ظاهرا خودش و با خودکار قرمز رنگ و آشفته مطالبی که به نظر ضد و نقیض هم می رسد بیان داشته ابتداء در پاسخ سئوال اول که از او می خواست جریان شهادت را توضیح دهد نوشته رفتم آنجا ماشین ص. را گرفتم با تریاک آمدم ب. با ۲۵ کیسه ده کیلوئی من همراه ح. الف. با وانت ماشین مزدا بعد ظهر حرکت کردیم راه پاکن الف. د. و ه. و ج. م. با موتورسیکلت راه پاکن بودند اول خاکی ماشین سمند گشت نیروی انتظامی رسید که با چراغ گردان و آژیرکشان دستور ایست داد راننده خودرو من بودم ح. الف. سرنشین ماشین بود و اسلحه به دست ح. الف. بود از طرف خودش به طرف ماشین گشت تیراندازی کرد به وی تفهیم می شود طبق کلیه شواهد موجود از سمت راننده به طرف ماشین گشت تیراندازی شده است چرا کتمان حقیقت می کنید گفته من از این جریان روحم خبر ندارد سئوال شده دقیقا چند قبضه اسلحه داشتید و اسلحه ها را کجا مخفی کردید جواب نامفهومی داده و به اتان یا استان دادم یک کلت یک کلاش سئوال شده اسلحه ای که منجر به شهادت شهید م. ر. شده را به چه کسی تحویل دادید جواب داده بخدا از این جریان هیچی خبر ندارم پرسیدند تریاک ها را به چه کسی تحویل دادید جواب داده تریاک اصلا نبود در این مورد (صفحه ۱۲۶ یا ۲۱۸) صورت جلسه مورخ ۱۳۹۰/۱۱/۱۰ حاکی است راس ساعت ۱۱ مورخ ۱۳۹۰/۱۱/۱۰ متهم ت. م. در حین تحقیقات بیان داشت که در زمان شهادت شهید م. ر. ح. الف. راننده وانت مزدا بود و من هم با اسلحه کلاش اقدام به تیراندازی به طرف خودرو سمند (ماشین گشت) به صورت رگباری نمودم که پس از تیراندازی اقدام به فرارکردیم و ماشین ما حامل دویست و پنجاه کیلوگرم تریاک بوده است ت. صورت مجلس را امضاء و انگشت زده هشت نفر از مقامات و مامورین نیروی انتظامی به عنوان شاهد اظهارات وی ذیل صورت جلسه را امضاء کرده اند (ص ۱۲۹ یا ۲۲۱) بین ج. م. و الف. د. مواجهه حضوری داده شده الف. د. اظهار داشته من با فاصله هزار متر جلوتر از وانت حرکت می کردم. ج. م. گفته من همراه ه. م. بودم و با فاصله حدودا چهارصد متر جلو وانت حرکت می کردم و صحنه درگیری را دیدم حدودا صدای شلیک دو تیر شنیدم زمانی که ماشین مامورین سمند گشت با چراغ گردان و آژیرکشان آمد به طرف راننده خودرو وانت ایستاد یعنی با سرعت کم حرکت می کرد که با هم درگیر شدند من فرار کردم و الف. د. بیان داشته دور بودم ولی صدای آژیر گشت را شنیدم (ص۱۳۰یا۲۲۲ ) در تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۱۵ بازپرس از متهمین تحقیق کرده الف. د.ت. پیرامون نحوه آشنائی با ت. م. و همکاریش با وی توضیح داده گفته ت. آمد پیش من در باغی که کار می کردم و گفت گوسفند می خواهم داری همین جوری که با هم صحبت می کردیم گفت من یه خورده ای جنس دارم می خواهم از ر. ببرم حاضری کمکم کنی من قبول نکردم رفت تا اینکه پارسال دوباره من را توی همون باغ دید البته چون قبلا تلفن من را گرفته بود زنگ زد به من گفت یه خورده ای تریاک دارم بیا جلو من راه پاک کن من اول قبول نکردم ولی چون یک دختر عقد کرده بودم می خواستیم عروسی بگیریم پول نداشتیم مجبور شدم قبول کردم آمدند باغ کشاورزی ماشین وانت مزدا بود یک نفر دیگر هم همراهش بود اسمش ح. الف. بود به من گفت تو با موتور جلو بشو ( برو ) یک موتور دیگر هم همراهش بود ج. م. و ه. م. که برادرند با اون موتور می آمدند من جلو شدم ماشین تریاک عقب بود ه. و ج. هم با موتور از عقب ماشین می آمدند آمدیم از بیراهه از وسط باغ ها آمدیم تا رسیدیم کنار جاده من رفتم روی آسفالت بعد از آسفالت رفتم پائین اون طرف جاده چون قرار بود از کنار ریل قطار و از بیراهه برویم من از آسفالت پائین آمدم صدای تیر شنیدم ح. الف. و ت. م. زنگ زدند به من گفتند مشکل شد من برگشتم من پرسیدم چطوری شد گفت با مامورها درگیر شدیم فکر کنم یارو کشته شده من هم دیگر برگشتم و ترسیدم رفتم خیلی آن طرف تر از زیر یک پل آمدم رفتم خونه سئوال شده شما چه موقع متوجه شدید که شهید م. ر. به شهادت رسیده اظهار داشته من اون شب برگشتم رفتم فردا صبح توی ر. شنیدم که م. ر. شهید شده است و اذعان کرده که ه. م. که خواهرزاده اش است و ج. م. که برادر ناتنی ه. است او به ت. معرفی کرده و به کار حمل مواد مخدر دعوت کرده است و این طور توضیح می دهد که ح. الف. به من زنگ زد گفت می خواهیم تریاک ببریم بیا به ما کمک کن جاده را پاک کن به من گفت آخر هفته تریاک ها را می آوریم از من خواست که کس دیگری را هم پیدا کنم که راه پاک کن باشد من هم زنگ زدم به خواهرزاده ام ه. گفتم ح. الف. دارد می آید تریاک دارد بیا راه پاکنش بشیم قبول گفت باشد من موتور ندارم برادرم ج. را هم می آورم چون ج. چوپان است موتورسواری بلد نیست قرارمان شد فردای آن روز آماده باشند ه. و ج. ت. بودند قرار شد ح. الف. بیاید ت. ه. و ج. را بردارد بیاید ر. پیش من از آنجا بیایم ک. دیگر اینها با هم حرکت کرده بودند به من هم زنگ زدند گفتند آماده باش من هم آماده شدم آمدند که اون اتفاق افتاد سئوال شده چند نفر در وانت مزدا بودند جواب داده دو نفر ح. الف. و ت. م. سئوال شده آیا اسلحه هم داشتند جواب داده همون ح. یک اسلحه دستش بود و با توجه به اظهاراتش و گزارش مرجع انتظامی علاوه بر اتهام قبلی اتهام مشارکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر و معاونت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر منجر به شهادت آقای م. ر. به وی تفهیم می شود که در دفاع اظهار داشته حاجی هر چی خودت می دونی تو جانشین حضرت علی هستی من پنج تا بچه دارم نفهم شدم اینکار کردم، همکاری هم کردم باز هم می کنم من از بدبختی این کار را کردم شما بخاطر بچه هایم رحم کنید باز از این سئوال می شود کاملا مشخص است خیلی زیاد تریاک حمل و نگهداری کرد ه اید واقعیت را بیان کنید که گفته حقیقتا سه بار تریاک آوردیم دفعه اول همان اوایل بوده که با هم آشنا شدیم یک بار ۳۰ کیلو تریاک آورد که من خودم به تنهائی با موتور آوردم نزدیک دو راهی ر. تحویل دادم سئوال شده این ۳۰ کیلو تریاک را کجا و از چه کسی تحویل گرفتید جواب داده خود ت. با یک پژو آورد داد به من و من هم با همین موتور ایژم آوردم و تحویلش دادم سئوال شده شبی که م. ر. شهید شد چه مقدار تریاک داشتید ؟ جواب داده می گفت دویست کیلو دارم بالای ماشین مزدا بودند که چادر هم کشیده بودند روشون مجددا به وی تفهیم شده علاوه بر اتهامات قبلی متهمید به مشارکت در حمل ۳۰ کیلو تریاک دیگر چه دفاعی داری جواب داده دیگر اشتباه کردم هر چی خودت می نویسی بنویس من کور و بی سوادم (ص۱۴۳ یا ۲۳۵ – ۱۴۹ یا ۲۶۰) در ادامه از ه. م. تحقیق شده از وی خواسته شده دقیقا در خصوص تریاک هائی که حمل می کردید توضیح دهید اظهار داشته این تریاک ها مال ت. م. هستند خودش از ب. آورد ر. از ر. ما داشتیم می آوردیم که دستگیر شدیم خواسته شده جریان حمل مواد را توضیح دهید اظهار داشته الف. د. دائی من است یک روز زنگ زد به من گفت یک خورده ای تریاک است که ما ببریم تا بعد از پلیس راه من هم قبول کردم دیگر من به ج. گفتم و دو تائی با موتور هوندا که مال ج. است که آمدیم ر. پیش الف. ساعت ۶/۵ رسیدیم توی خونه الف. که دیدم ت. و ح. و الف. و یک نفر که اسمش م. بود اونجا بودند تریاک ها هم تو خونه الف. بودند من با ج. برادرم چهار تا کیسه برداشتیم بقیه اش را الف. با موتور ایژ برداشت اون م. هم راه پاک کن شد ح. الف. با ماشین جلوتر آمدند به طرف ک. قرار شد ما بیاوریم تو باغ پشت پلیس راه تحویل ت. بدهیم همین جوری تریاک ها را آوردیم رسیدیم به باغ مامورها آمدند ما موتورها و تریاک ها را انداختیم فرار کردیم به وی تفهیم شده که الف. د. اظهار داشته که ج. با او ۳۰ کیلو تریاک داشته اند شما و ح. الف. ۴۰ کیلو داشته اید و م. گ. بقیه تریاک ها را آورده است آیا حقیقت دارد جواب داده نه دروغ می گوید الف. ۶۰ کیلو با موتور ایژ برداشته که با برادرم بودیم خودش ۶۰ کیلو داشت م. راه پاک کن بود ت. و ح. جلوتر آمده بودند ک. سئوال شده جریان درگیری که منجر به شهادت آقای م. ر. شد را توضیح دهید جواب داده من از وزن تریاک ها دقیق خبر ندارم ۳۰۰ یا ۴۰۰ تا بودند ت. یک روز به من گفت می خواهیم تریاک ببریم بیا راه پاک کن باش آمد خودش توی خونه ما تریاک کشید ح. الف. هم همراهش بود یک هفته بعد گفت داریم می آئیم قرار شد من از ت. راه پاک او بشوم تا ر. من هم به ج. گفتم آماده باشد ج. آمد توی خونه ما تا اینکه ح. و ت. هم آمدند ماشین را آوردند توی خونه ما تریاک ها هم توی ماشین مزدا بود دو ساعتی توی خونه ما بودیم اونها تریاک کشیدند اسلحه هم داشتند توی ماشین بود بعد از دو ساعت من و ج. با موتور هوندای ج. جلوتر حرکت کردیم اونها هم پشت سرما آمدند تا اینکه رسیدیم ر. رفتیم توی خونه الف. ماشین هم آوردند تو سه چهار ساعت ماندیم بعد الف. با ایژ حرکت کرد من و ج. هم با هوندا من و ج. جلو شدیم الف. هم عقب مزدا می آمدیم آمدیم از وسط باغ ها بیراهه آمدیم تا رسیدیم به آسفالت ما حدود پانصد متر جلوتر می رفتیم من عقب موتور نشسته بودم دیدم یک ماشین کشید جلوی مزدا یک دفعه من صدای تیر شنیدم بعد ما ترسیدیم رفتیم جلوتر از پل رد شدیم از توی بیابون زدیم رفتیم الف. زنگ زد گفت ت. تیراندازی کرده به طرف مامورها شما برید خونتون ما هم از توی بیابون رفتیم ق. از آنجا رفتیم ت. سئوال شده سرنشینان مزدای حامل مواد چه کسانی بودند جواب داده دو نفر یکی ت. بوده و یکی ح. راننده ت. بود ح. بغل دستش بود دو تا اسلحه داشتند من اسلحه نمی شناسم ولی دیدم تفنگ داشتند سئوال شده تاکنون چند مرتبه با این افراد مواد مخدر حمل کرده اید ؟ جواب داده به قرآن دروغ نمی گویم یک بار که درگیری شد و یک بار هم ایندفعه دستگیر شدیم خواسته شده درباره مهماتی که از منزلتان کشف شده توضیح دهید جواب داده حدود چهار ماه پیش ت. آمد خونه ما گوسفندی خرید اینها را آورد گفت اینجا باشند من می آیم می برم دیگر دستگیر شد نیامد سئوال شده مجددا توضیح دهید شب درگیری منجر به شهادت آقای م. ر. آیا ماشین حامل مواد به منزل آقای الف. د. برده شد یا خیر ؟ جواب داده بله ت. راننده آن ماشین بود ماشین را آورد توی خونه الف. سه چهار ساعتی توی خونه الف. بود بعد حرکت کردیم سئوال شده شما از کجا متوجه شدید آقای م. ر. شهید شده است پاسخ داده روز بعد از درگیری الف. رنگ زد گفت ت. تیراندازی کرده م. ر. شهید شده مجددا از الف. د. سئوال می شود اظهارات آقای ه. م. را شنیدید چه می گوئید ؟ تریاک هائی که از شما کشف شده را چگونه حمل می کردید ؟ جواب داده بله درست می گوید چهار تا کیسه ه. و ج. داشتند من هم بقیه را داشتم م. هم راه پاک کن بود ح. هم همراهمون نبود اون با م. رفته بودند اون موقع قاطی کرده بودم سئوال شده آیا خودرو حامل مواد (مزدا) که باعث درگیری و شهادت م. ر. خ شد آیا داخل منزل شما آورده یا خیر ؟ جواب داده بله درست می گوید حدود ربع ساعتی آمدند تو استراحتی کردیم و بعد حرکت کردیم. سئوال شده ت. م. و ح. الف. چند قبضه اسلحه داشتند جواب داده قرآنی من فقط یک کلاش دیدم که دست ح. الف. بود سپس اتهام ه. م. را دائر بر معاونت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر منجر به شهادت شهید م. ر. و شرکت در باند زنجیره ای مواد مخدر تفهیم گردیده جواب داده من مجبور شدم از بدبختی این ت. هی زنگ می زد من هم یک آدم چوپان بودم هیچ سرم نمی شد (ص ۱۵۰ یا ۲۴۱ – ۱۵۳ یا ۲۴۴) سپس در همان جلسه از ج. م. خواسته شده در مورد تریاک هائی که از شما کشف شده توضیح دهید اظهار داشته (ظاهرا با خط خودش نوشته) الف. زنگ زد به ه. بیاید ر. کاری دارم ه. گفت به من بیا تا ر. بریم ما رفتیم آنجا گفت باید این جنس ببریم به طرف با موتور ۴۰ کیلو ج. و ه. ۶۰ کیلو الف. بار کرد سئوال شده تریاک ها را کجا و از چه کسی تحویل گرفتید جواب داده تریاک ها توی خانه الف. د. بودند که ۴۰ کیلو من و ه. با موتور هوندا برداشتیم و ۶۰ کیلو هم الف. خودش با موتور ایژ برداشت یک موتور دیگر هم بود که راه بلد بود جلو جلو می رفت من نمی دونم کی بود الف. خودش آورده بود اسمش م. بود البته توی خونه الف. صاحب جنس ها (تریاک ها) ت. هم بود یک نفر دیگر هم بود اسمش ح. بود سئوال شده تریاک ها را از چه مسیری بردید و چه اتفاقی افتاد جواب داده از خونه الف. حرکت کردیم یک نفر به نام م. راه پاک کن (بلد) بود رفتیم تا رسیدیم به یک باغ مامورها آمدند ما تریاک ها و موتورها را گذاشتیم و فرار کردیم خواسته شد جریان حمل موادی که منجر به شهادت م. ر. شد توضیح دهد اظهار داشته همه کاره الف. د. بود زنگ زده بود به ه. گفته بود یک ماشین هست که تریاک دارد از ن. جلویش بیائید ه. به من زنگ زد گفت بیا بریم من هم قبول کردم از ت. حرکت کردیم تا رسیدیم توی خونه الف. حدود نیم ساعتی توی خونه الف. موندیم من و ه. ح. و ت. هم بودند با مزدا بعد از نیم ساعت حرکت کردیم الف. با موتور خودش آمد هم ایژ دارد هم هوندا ولی فکر کنم اون شب با موتور هوندا حرکت کرد من و ه. با موتور خودمون حرکت کردیم الف. د. جلو شد ما پشت سرش بعد هم ماشین مزدا آمد از وسط باغ ها رفتیم رسیدیم روی آسفالت ماشین گشت آمد انداخت پشت سر ماشین مزدا همین طور ماشین گشت آژیر می زد می رفت رسیدند به هم ما خیلی ترسیدیم ما ۵۰۰ – ۶۰۰ متر جلوتر بودیم صدای تیر شنیدیم دیگر الف. زنگ زد به ه. گفت تیراندازی شده ت. اینها درگیر شده اند شما فرار کنید ما هم از زیر پل راه آهن توی خاکی ها رفتیم تا رسیدیم به ت. دیگر بعدا گفتند که آقای م. ر. شهید شده تلویزیون هم اعلام کرد پرسیده تاکنون چند مرتبه برای این افراد مواد مخدر حمل کرده اید جواب داده بخدا همه کاره همین الف. و ه. هستند من فقط همین دو بار همراه اینها بودم دیگر خبر ندارم به ج. م. اتهام مشارکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر و معاونت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر منجر به شهادت آقای م. ر. تفهیم شده پاسخ داده به من الف. و ه. گفتند و من اشتباه کردم سئوال شده چند قبضه اسلحه داشتید و چه کسانی سرنشین خودرو مزدا بودند جواب داده ت. و ح. سرنشین بودند اسلحه داشتند ولی من نمی دونم چه بود من فقط قرار بود راه پاک کن باشم سئوال شده چه کسی راننده مزدا بود و چه کسی تیراندازی می کرد جواب داده ت. خودش راننده بود و نمی دونم ولی آن ها توی خودش می گفتند ح. تیراندازی کرده است (ص ۱۵۴ یا ۲۴۵ – ۱۵۶ یا ۲۴۷) بازپرس شعبه ششم طی شرحی به پلیس مبارزه با مواد مخدر استان ک. دستور داده ۱- متهمین ج. و ه. م. به مدت دو هفته در بازداشتگاه آن یگان بازداشت باشند ایشان به صورت جدای از هم نگهداری شوند و به لحاظ اهمیت موضوع تا اطلاع ثانوی ممنوع الملاقات و ممنوع التماس می باشند. ۲- سلاح هایی که از آقای ت. م. به اطلاعات شهرستان ب. تحویل داده است به وسیله نیابت پیوست اخذ و جهت بررسی های بعدی و اینکه آیا از آن ها در درگیری منجر به شهادت آقای م. ر. استفاده شده است به کارشناسی ارجاع و نتیجه ارسال گردد نظر به اهمیت موضوع این بند فورا انجام شود ۳- نسبت به شناسائی و جلب متهمین فراری م. گ. و ح. الف. اقدام شود چنانچه ... به مامورینی که در درگیری منجر به شهادت آقای م. ر. حضور داشتند احضار بین آن ها و متهمین مواجهه حضوری داده شود ۵- شخص جناب سرهنگ ق. به پرونده و تحقیقات آن نظارت داشته باشد (ص ۱۵۷ یا ۲۴۸) نیابت لازم جهت اخذ سلاح ها به دادسرای ب. داده شده است (ص ۱۵۸ یا ۲۴۹) در ساعت ۱۲ مورخ ۱۳۹۰/۱۱/۲۶ بین ت. م. و الف. د. مواجهه حضوری داده شده ت. م. اظهار داشته قبول دارم آن شب من به همراه ح. الف. که برادر زن پسر خاله ام است حامل مقدار ۲۵۰ کیلو تریاک بودیم الف. د. راه پاک کن اول و ه. و ج. م. هر دو راه پاک کن دوم بودند که ماشین سمند مامورین رسید و ح. الف. اقدام به تیراندازی به سمت مامورین نموده است و ما فرار کردیم بعدا متوجه شهادت استوار م. ر. شدم و الف. د. نیز اظهارات وی را تائید کرده است (ص ۲۵۱) در ساعت ۱۱ مورخ ۱۳۹۰/۱۱/۲۳ بین وظیفه ح. غ. و متهمین دستگیر شده مواجهه حضور داده شده وظیفه غ. از شناسائی ت. م. الف. د.ت. و ه. و ج. م. به عنوان کسانی که در درگیر مسلحانه مورخ ۱۳۸۹/۶/۲۵ حضور داشته اند اظهار عجز نموده و بیان داشته تصویر دقیقی از متهمین در ذهنم نمی باشد (ص ۲۵۲) صحنه درگیری و شهادت استوارم. ر. با حضور بازپرس و مقامات نیروی انتظامی بازسازی شده و اظهارات هر یک از متهمین به صورت تکرار در دو مرتبه صورت جلسه شده است که الف. د. اظهار داشته از طرف ت. به سمت تلمبه آمدیم من راه پاک کن بودم با موتورسیکلت حدود چهارصد متر بالاتر بودم ج. و ه. م. راه پاک کن دوم بودند که من صدای شلیک تیر شنیدم ت. زنگ زد گفت ما درگیر شدیم من هم برگشتم ابتدا به طرف ریل می گرفتم که بعد از تماس ت. به طرف ر. برگشتم ج. م. گفته ما از تلمبه به همراه ه. با موتور هوندا راه پاک کن بودیم من راه را دقیق بلد نیستم الف. راه پاک کن اول بود که ماشین مزدا جلو بود ماشین گشت سمند با چراغ گردان رسید راننده مزدا ت. بود و سرنشین ح. الف. بود ماشین گشت که رسید ما عقب ایستادیم ماشین مزدا روی آسفالت بود ماشین گشت رسید کنار ماشین مزدا مسافتی با هم رفتند و بعد صدای تیر شد بعد از تیراندازی به طرف تلمبه رفتیم ماشین گشت به سمت راننده مزدا حرکت می کرد ه. م. اظهار داشته من از این طرف (سمت تلمبه الف.) آمدیم رفتیم به منزل الف. از آنجا و من ج. راه پاک بودیم داخل مزدا هم ت. و ح. که با یک اسلحه راه پاک کن بود جلوتر بودیم الف. هم با یک موتور جلوتر بود صدای دو تیر شنیدم ما ترسیدیم به طرف ت. رفتیم ت. م. اظهار داشته من اطلاع ندارم الف. د. مجددا بیانات سابق خود را تکرار کرده است ج. و ه. م. مجددا مطالب قبلی را تکرار کرده اند و ت. م. خطاب به ه. م. بیان داشته خدائی بگو راننده چه کسی بود که ه. م. بیان داشت راننده خودت بودی آنگاه ت. م. لب به سخن گشوده بیان داشته از ب. تریاک ها را گرفتیم به همراه ح. الف. با ماشین مزدا به ت. آمدیم از ت. به ر. آمدیم حدود نیم ساعت در تلمبه الف. بودیم بعد از خاکی به طرف اسفالت آمدیم ه. و ج. م. راه پاک کن دوم بودند الف. د. راه پاک کن اول بود روی اسفالت در حرکت بودیم که ماشین گشت مامورین رسید به طرف ما که ح. الف. از سمت راننده به طرف ماشین گشت تیراندازی کرد پنج تیر شلیک کرد که بعد از تیراندازی حرکت کردیم به ب. رفتیم و تریاک ها را به منزل بردیم روز بعد ص. ش. آمد ماشین و تریاک ها و اسلحه را هم برد ح. الف. خودش تیراندازی کرده است حاضرم با ح. روبرو شوم اسلحه را از شیشه ماشین به طرف بیرون کرد و تیراندازی کرد سرعت ماشین حدودا پنجاه کیلومتر بود اصلا متوجه نشدیم که ماشین گشت آمده خودرو پراید کرایه ای از ب. تا ت. به عنوان راه پاک کن بود راه پاک کن اول الف. بود راه پاک کن دوم ج. و ه. بودند اول به منزل الف. آمدیم نیم ساعت آنجا بودیم حرکت کردیم اسلحه به دست ح. بود من راننده بودم که یک ماشین گشت رسید ح. تیراندازی کرد از سمت راننده شیشه پائین بود بعد از تیراندازی به سمت ب. رفتیم تریاک ها و اسلحه و ماشین را به منزل بردیم روز بعد به ص. تحویل دادیم بعد از چند روز ح. الف. گفت ماموری شهید شده است و دست آخر هم ت. م. ضمن نشان دادن مسیر حرکت خود بیان داشته از سر تلمبه به طرف خاکی رفتیم به آسفالت که رسیدیم ماشین گشت به ما رسید بغل ماشین مزدا که رسید متوجه شدیم که با سرعت پنجاه کیلومتر در حرکت بودیم ح. می گفت لاستیک ماشین گشت را می زنیم شیشه پائین بود ح. به این شکل آمد جلو و تیراندازی کرد ح. می گفت لاستیک ماشین گشت را می زنیم که بعد از تیراندازی حدودا صد متر رفتیم دور زدیم از یک خاکی به طرف ب. رفتیم (ص۲۵۳ – ۲۵۶) سپس در ادامه از ت. م. تحقیق شده که اظهار داشته از ر. حرکت کردیم آمدیم ب. از ب. هم حرکت کردیم آمدیم ت. خانه ه. از اینجا هم رفتیم طرف ر. با الف. و ه. و ج. رفتیم خانه الف. و از خانه الف. حرکت کردیم در ضمن ح. الف. با پراید جلو شد از ر. آمدیم ب. خانه پدرم تریاک ها را گذاشتیم تو حیاط خلوت استراحت کردیم بعد حرکت کردیم آمدیم دقیقا ۲۵ کیسه تریاک بود به وزن ۲۵۰ کیلو و یک قبضه اسلحه کلاش که از ص. ش. در ر. با خودرو وانت مزدا تحویل گرفتیم از ر. تا ب. خودم راننده مزدا بودم و ح. الف. با یک پراید کرایه ای راه پاک کن بود به همراه ح. با مزدا به منزل ه. در ت. آمدیم بعد از نیم ساعت من و ح. با مزدا حرکت کردیم ج. و ه. با موتور به منزل الف. د. رفتیم و از آنجا الف. با موتور به عنوان راه پاک کن اول و ه. و ج. به عنوان راه پاک کن دوم و همان مطالب قبلی را تکرار کرده است (ص۲۵۷-۲۵۹) در تاریخ ۱۳۹۰/۱۱/۳۰ بازپرس محترم از آقای ت. م. تحقیق نموده اظهارات وی مشابه اظهارات قبلی است و حاوی مطلب جدید نیست جز اینکه از وی در مورد ۶۰ تیرکلاش و دو تیغه خشاب مکشوفه از ه. م. که مدعی شده متعلق به ت. م. است نپذیرفته و گفته ه. دروغ می گوید (ص ۲۶۱-۲۶۴) آقای دکتر م. س. وکیل آقای ت. م. طی لایحه ای اعلام داشته موکل وی دچار عارضه و بیماری عصبی و روانی سخت است و در حالت عادی و سلامتی خود را در پرونده متشکله بی گناه می داند و قرار گرفتن او در محیط بسته و محدود همچون زندان برایش بسیار زیانبار است و موجب تشدید مریضی وی می گردد و تقاضای فک قرار بازداشت موقت وی و تبدیل آن به قرار دیگری را نموده (ص۲۷۲) بازپرس این درخواست را رد کرده است و در جهت احراز صحت و سقم ادعای وکیل اقدامی ننموده (ص ۲۷۵) معاون دادستان هم در تاریخ ۱۳۹۰/۱۲/۶ با تصمیم بازپرس موافقت کرده است ج. م. انگشت نگاری و فاقد سابقه کیفری بوده ولی ه. م. دارای یک فقره سابقه شرکت در سرقت بوده است در تاریخ ۱۳۹۰/۱۲/۱۴ قرار بازداشت موقت ت. م. و ر. ش. و الف. د.ت. ابقاء شده است (ص ۲۸۱) فتوکپی گواهی حصر وراثت شهید م. ر. ضمیمه پرونده شده و حاکی است وارث حین الفوت وی عبارتند از پسر متوفی و پدر شهید و مادر متوفی و همسر شهید می باشند و وارث دیگری ندارد (ص۲۸۴) در تاریخ ۱۳۹۰/۱۲/۲۱ پدر شهید اصالتا و ولایتا بر الف. م. ر. از کلیه مسبین شهادت فرزندش اعلام شکایت نموده ولی از شخص خاصی نام نبرده مادر شهید اظهار داشته از کسانیکه بچه ام را شهید کردند شاکی هستم شنیده ام که آقای ت. م. و دار و دسته اش بودند از همه آن ها شاکی هستم تقاضا دارم اعدامشون کنید همسر شهید نیز از عوامل شهادت شوهرش شکایت و تقاضای اشد مجازات را کرده است (ص ۲۹۱-۲۹۳) گزارشاتی از زندان در پرونده موجود است الف. د.ت. با پاره کردن پتو و تهیه طناب از آن قصد خودکشی داشته (ص ۳۰۳) یا ت. م. متهم دیگری که نام وی خوانا نیست و ظاهرا از اهل تسنن است درگیر شده و به یکدیگر فحاشی کرده اند و ت. م. به اهل تسنن فحاشی کرده است (ص ۳۱۳) همچنین گزارش کرده اند ت. م. هم چندین بار اقدام به خودکشی با پتوهای داخل سلول نموده که با هوشیاری پرسنل زندان از اقدام وی جلوگیری شده و احتمال اینکه باز هم دست به چنین اقدامی بزند هست و با الف. د. هم درگیری داشته اند لذا تقاضای انتقال ایشان از زندان را نموده اند ظاهرا این اتفاقات در تحت نظرگاه پلیس مواد مخدر که متهمین حسب دستور بازپرس در آنجا نگهداری می شدند حادث شده (ص۳۱۵-۳۱۶) با وجود این بازپرس دستور داده یک هفته دیگر متهمین در پلیس مبارزه با مواد مخدر بازداشت بمانند در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۵ آقای ر. ظ. به اتهام مشارکت در قتل شهید م. ر. دستگیر می شود (ص ۳۳۱) از ر. ظ. در نیروی انتظامی تحقیق شده سئوال شده الف. د. چه نسبتی دارید جواب داده هم دامادم است سئوال شده در جریان حمل یکصد کیلوگرم تریاک چه مبلغ کرایه از ت. م. گرفتید جواب داده من نبودم و خلاص اتهام را انکار کرده است (ص ۳۳۶) در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۷ بازپرس از ر. ظ. تحقیق کرده و اتهام مشارکت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر (۲۵۰ کیلوگرم تریاک) که منجر به شهادت آقای م. ر. شده است تفهیم شده است پاسخ داده من هیچ چیزی از شهادت م. ر. خبر ندارم و هیچ نوع قاچاقی هم نکردم و من شغل اولم چاه کنی بوده روزی که شهادت م. ر. بوده من برای آقای ش. چاه می زدم بعد برای ر. ر. برای دادگستری چاه می زدم پس تا به حال هیچ نوع قاچاق حمل نکرده ام و شرکت در هیچ کاری هم نداشته ام شغلم کشاورزی است پرسیده الف. د. و ت. م. چه نسبتی با شما دارند ؟ جواب داده الف. د. هم ریشم (باجناق) هست و با ت. نسبتی ندارم و او را نمی شناسم (ص۳۴۱) برای وی قرار بازداشت موقت صادر شده و به وی ابلاغ اظهار داشته اعتراضی ندارم که البته نوشته احتراز ندارم (ص۳۴۲) در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۱۴ ح. الف. در منزل آقای ر. ز. واقع در شهرک ع. از توابع ر. حین استعمال تریاک همراه افرادی دیگر دستگیر می شود (ص ۱ جلد ۲ پرونده) بین ت. م. و ر. ظ. مواجهه حضوری داده شده ت. م. گفت در جریان حمل ۱۰۰ کیلو تریاک مرحله اخیر وی به همراه ح. الف. و ر. ظ. از ک. حرکت کردیم موقعی که نزدیک پلیس راه ماهان رسیدیم متوجه شدیم یک پژوی نقره ای ما را تعقیب می کند حدودا ۸-۷ کیلومتر بعد از پلیس راه م. دور زدیم و مجددا به طرف ک. برگشتیم در این مدت زمان که ر. ظ. همراه ما بود چون با متهمین الف. د.ت. و ج. و ه. م. قوم و خویش می باشند در ارتباط و در تماس بود و ما را در اطراف روستاهای م. منطقه را خوب نمی شناختم ایشون با ما همکاری کرد تا ۱۰۰ کیلوگرم تریاک را به ک. برسانیم و در حقیقت مسیر عبور و حمل تریاک های کشف شده را با ارتباطی که با حمل کنندگان داشت به ما نشان می داد و با حاملین محموله مشارکت و همکاری داشت و متهم ر. ظ. اظهار داشته من اصلا ت. م. را نمی شناسم ایشان دروغ می گوید من باجناق الف. د.ت. هستم ولی تریاکی با ایشون حمل و در این رابطه با کسی همکاری نکرده ام (ص ۳ جلد ۲) در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۱۵ بین ت. م. و ح. الف. مواجهه حضوری داده شده ت. م. اظهار داشته من راننده مزدا حامل تریاک بودم و ح. الف. به عنوان سرنشین کنارم نشسته بود اسلحه کلاش دست ح. بود من اسلحه را از دست ح. گرفتم ح. با دستش فرمون ماشین را گرفت با اسلحه که فکر کنم تک تیر بوده حدود ۵ تا تیر به طرف مأمورین نیروی انتظامی شلیک کردم و مأمور را کشتم و خودمون با خودروی حامل تریاک ها فرار کردیم و ح. الف. هم ضمن تشریح چگونگی حادثه اظهارات ت. م. را تأئید کرده است (ص ۴ جلد ۲) در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۱۵ بین ح. الف. و ر. ظ. مواجهه حضوری داده شده ح. الف. اظهار داشته من به همراه ت. م. و ر. ظ. با یک دستگاه پژو ۴۰۵ جهت تحویل گرفتن مواد مخدر توسط آقایان الف. د.ت. ج. و ه. م. ت. با سه دستگاه موتورسیکلت هوندا به دهانه ر. ارتفاعات چ. و ک. حمل و انتقال شده بود رفتیم و موقعی که متوجه حضور مامورین شدیم فرار کردیم و فقط ت. م. دستگیر شد و مواد را هم مامورین گرفتند و ر. ظ. اظهار داشته قبول دارم وقتی که مامورین را دیدم خیلی ترسیدم من تا الان از این کارها نکرده بودم فرار کردم بعد از اینکه مامورها رفتند با مامورین شکاربانی به م. برگشتم من و الف. د.ت. و ح. الف. با هم بودیم با مامورین شکاربانی به م. آمدیم (ص ۵ جلد ۲) در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۱۵ از ح. الف. در نیروی انتظامی تحقیق شده و اظهار داشته دیروز عصر به اتهام حمل مسلحانه مواد مخدر و قتل شهید م. ر دستگیر شدم و شرح داده که در ابتدا من و ت. رفتیم خونه ص. و ماشین و ۲۵۰ کیلو تریاک داخل آن گرفتیم و یک اسلحه از آن تحویل گرفتیم و ت. راننده مزدا شد و من با یک ماشین پراید راه پاک کن شدم و آمدیم ب. تا اوضاع آرام شد حرکت کردیم به خونه ه. و الف. هم آمد آنجا و دوباره به راه افتادیم و ه. و ج. اول حرکت کردند و بعد الف. حرکت کرد و سپس ما حرکت کردیم تا رسیدیم به ر. و در باغ ر. که باغ الف. باشد استراحت کردیم سپس حرکت کردم وقتی از سنجدها رد شدیم به آسفالت رسیدیم ماشین مامورها را دیدیم سرش را از ماشین بیرون آورد و یک چیزی به ما گفت سپس ت. به من گفت که بزنمش و چون گفت فرمان را بگیر و من گرفتم ت. به او شلیک کرد و حدودا پنج تیر ما شلیک کردیم و چون ماشین مامورین از قسمت راننده آمد ما از سمت راننده به او شلیک کردیم و زمانی که ما وارد آسفالت شدیم ماشین مامورین سمت من بود از پشت سر به ما نزدیک شد و شل کرد ما هم شل کردیم که از ما رد کند که نکرد و به ما ایست داد بخاطر همین ما او را زدیم خودرو مزدا متعلق به ص. بود و از خانه ص. نیز چند کیسه خرما روی تریاک ها ریختیم اسلحه را نیز ص. هنگام بار تحویل ما می داد پول کرایه تریاک ها به مبلغ ده میلیون تومان از ص. ش. می گرفتیم و پول را ت. از ص. دریافت می کرد و همه کاره ت. بود و پول کرایه را هم خودش می گرفت و جنس ها را که از ر. حمل کردیم راننده ت. بود من هم با خودروی پراید کرایه ای تا ب. اسکورت بودم رفتیم توی خانه پدر ت. حدودا پنج الی شش ساعت ماندیم بعد حرکت کردیم به طرف ت. و راه پاک کن مادر ت. و برادر ت. به نام م. و زن برادرش بود تا ت. آن ها راه پاک کن بودند از ت. به بعد ج. و ه. با یک موتور و الف. هم با یک موتور دیگر راه پاک کن بودند بعد از اینکه از ت. حرکت کردیم رفتیم به ر. و در باغ استراحت کردیم و سپس از باغ الف. حرکت کردیم و دوبار الف. و ه. و ج. راه پاک کن بودند و ما حرکت کردیم از سنجدها رد شدیم به آسفالت رسیدیم و ماشین مامورها از پشت سر به ما رسید و ما شل کردیم و او هم شل کرد و بعد به ما ایست داد ما واینستادیم و من فرمان را گرفتم ت. به او شلیک کرد بعد از آن ما دوباره برگشتیم خرماها را در خانه ه. پیاده کردیم برای گوسفندان ه. و تریاک ها را دوباره به خانه ص. انتقال دادیم اسلحه را نیز ت. برد به خانه اش بعد از اینکه ۲۵۰ کیلو تریاک را به ص. تحویل دادیم بعد از چند وقت دوباره ۱۰۰ کیلو تریاک از ر. تحویل گرفتیم که مامورین نیروی انتظامی ما را با آن صد کیلو گیر انداختند صد کیلو را من و ت. از ر. تحویل گرفتیم و ما شب رفتیم با ماشین پژو آن ها را تحویل گرفتیم و برادرش و مادرش راه پاک کن شدند و من و ت. هم با ماشین وسیله ها بودیم و تریاک ها را آوردیم ب. و از آنجا انتقالشان دادیم به ر. و سپس از ر. آن ها را به الف. و ه. و ج. دادیم و آن ها را با موتور به داخل کوه های م. آوردند و من و ر. ز. (ظ.) و ت. با پژو رفتیم ک. و از انجا آمدیم که آن ها را تحویل بگیرم و شب اول که آمدیم مامورین ما را دنبال کردند و ما نیز فرار کردیم و روز بعد که آمدیم آن ها را تحویل بگیریم روز نشد و به شب خوردیم و شب ما در خانه متروکه ای را به صبح گذاردیم و نزدیک صبح مامورین نیروی انتظامی ما را محاصره کردند و ت. را گرفتند و سپس من و الف. و ر. ز. به یک طرف و ج. و ه. نیز به طرف دیگر فرار کردیم و عصرش هم با ماشین محیط زیست به م. آمدیم و هرکسی به خانه هایمان رفتیم و من هم به خانه مادر زنم رفتم و مدتی در آنجا مخفی بودم و در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۱۴ دستگیر شدم (ص۶-۱۰ جلد ۲) در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۱۶ در بازپرسی از وی تحقیق شد و به وی اتهام مشارکت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر منجر به شهادت شهید م. ر. و مشارکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر و مشارکت در حمل جمعا ۳۴۸/۰۵۰ کیلوگرم تریاک تفهیم و سوال شده چه دفاعی دارید. که در دفاع تقریبا همان جریانی را که در نیروی انتظامی شرح داده بود را بیان می کند و اتهام را می پذیرد (ص۱۶-۱۹ جلد دو) برای وی قرار بازداشت موقت صادر می شود که اظهار داشته اعتراضی ندارم (ص۲۰ جلد۲) در تاریخ ۱۳۹۱/۳/۲۳ در وقت فوق العاده از متهمین از جمله ر. ش. تحقیق شده و از وی خواسته شده که در خصوص تریاک هائی که از شما کشف شده است ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم توضیح دهید جواب داده این تریاک ها مال من نیست و اظهارات ت. م. را نیز مبنی بر اینکه به همراه ح. الف. ۹۸/۰۵۰ کیلو تریاک را از ر. ش. تحویل گرفتیم و قرار بود در ک.به او تحویل بدهیم نیز رد کرده است و پاسخ این سئوال ارتباطات تلفنی متعدد شما با ت. م. حاکی از صحت اظهارات ت. می باشد چه می گوئید گفته ت. به من زنگ می زد و می گفت برای من استخاره بگیر من هم استخاره می گرفتم ... سپس از ت. م. تحقیق شده او توضیح داده که ر. ش. با من فامیل زن برادرم میشه تریاک ها را از ر. داده به ما بیاریم خودش تا ب. آوردشان از ب. ما رفتیم لب جاده تحویل ه. ، ج. و الف. دادیم بیارن ک... از ح. الف. نیز تحقیق شده او هم توضیح داده ما تریاک ها را با ت. م. ب. از ر. ش. تحویل گرفتیم و مقدار آن صد کیلو بود با ت. هماهنگ کرده بود و ما با ماشین پژو رفتیم و تریاک ها را از ر. ش. که او هم ماشین پژو داشت تحویل گرفتیم و تکرار همان مطالبی که در نیروی انتظامی بیان کرده بود از ر. ظ. یا ظ. نیز پس از اینکه ح. الف. حضور وی را در تیم حمل ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم تریاک تائید کرده و ت. م. هم پس از انکار مجددا حضور او را بعد از ح. الف. تائید کرده بود تحقیق می شود جواب داده من دنبال این کار نمی رفتم و یک شخصی که نامش را بلد نیستم به من پیشنهاد این کار به من داده و من به او گفتم که من نمی آیم کار من نیست به من ۱۰ مرتبه قسم قرآن داده و من هم یک آدم چاه کنی بودم و حیرانی چون بخاطر قرآن آمدم ولی جاده را بلد نبودم خودشان زنگ زدن به یکی از طرفشان و آن آمد بردشان و به من گفتن که با موتور ما را بیاورید با یکی از خودشان که جاده را بلد بود و من از ترس جانم بردم و صبح مامورین ریختن و ما را گرفتند و به من گفتن فرار کن و من از ترس جانم فرار کردم با آن ها و گفته ت. به او پیشنهاد کرده که در گروه حاملین مواد مخدر باشد مجددا از ر. ش. سئوال شد اظهارات ح. الف. را شنیدید چه می گوید که باز هم گفته قبول ندارم به ر. ش. اتهام مشارکت در باند زنجیره ای مواد مخدر تفهیم شد و جواب داده قبول ندارم آخرین دفاع نیز اخذ شده و گفته به هیچ وجه قبول ندارم از ه. م. نیز تحقیق شده توضیح داده که ۶۰ تیر فشنگ و خشاب های کشف شده از منزل وی متعلق به ت. م. بوده که وی داده تا برایش نگه دارد و ت. م. این ادعا را رد کرده است و گفته دروغ می گوید مال من نیست بوی مشارکت در نگهداری شصت تیر فشنگ جنگی کلاش و چهار تیغه خشاب تفهیم شده گفته من ندادم دفاعی ندارم در مورد ۹۸/۰۵۰ کیلو تریاک توضیح داده این تریاک ها را ت. و ح. با ماشین پژو سربی آوردند خونه الف. د. بعد من و ج. و الف. آن ها را تا دهنه ر. آنجا مامورین آمدند و ما فرار کردیم بعد ت. که دستگیر شده بود ما را لو داد و ما را گرفتند و در مورد شهادت استوار م. ر. نیز توضیح داده ت. و ح. آمدند ت. پیش من گفت بیا تا ر. جلو ما راه پاک کن به ج. هم زنگ زدم گفتم بیا بریم تا ر. راه پاک کن ت. بشیم دیگه من و ج. با یک موتور حرکت کردیم پشت سرمون ت. و ح. با ماشین می آمدند رفتیم توی خونه الف. د. حدود ربع ساعت یا ۱۰ دقیقه موندیم بعد دوباره من و ج. با یک موتور جلو شدیم الف. هم با یک موتور پشت سر ما بودند آمدیم تا رسیدیم به آسفالت آمدیم روی آسفالت چند متری که آمدیم یک دفعه من دیدم صدای تیر می آید من و ج. خیلی ترسیدیم یکدفعه الف. زنگ زد گفت ت. اینا درگیر شده اند دیگر نمی آیند شما بروید خونه ما هم برگشتیم رفتیم خونه بعد از دو روز الف. زنگ زد گفت ت. اینا تیز زده اند م. ر. کشته شده اتهام مشارکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر، مشارکت در حمل ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم تریاک، مشارکت در نگهداری غیرمجاز مهمات (۶۰ تیر فشنگ کلاش و ۴ تیغه خشاب) و معاونت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر منجر به شهادت یکی از پرسنل نیروی انتظامی مجددا تفهیم شده و آخرین دفاع اخذ گردیده که گفته آخرین دفاع چی بگم بی سوادم چی بگم از روی خریت و نفهمی این کار را کردم الف. د. ما را گول زد ما از این کارها نمی کردیم از ج. م. خواسته شده در مورد شهادت م. ر. توضیح دهد که ایشان هم همان مطالبی را که قبلا گفته بود تکرار کرده است سپس اتهام مشارکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر مشارکت در حمل ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم تریاک و معاونت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر منجر به شهادت یکی از پرسنل نیروی انتظامی مجددا به وی تفهیم و آخرین دفاع از وی اخذ شده پاسخ داده هیچی هرچه خدا بخواهد نیم دونم چی بگم من چوپون بی سواد خداشاهد همه چیز هست از شما می خواهم که به این پرونده خوب رسیدگی کنید از الف. د. خواسته می شود مجددا در مورد آشنائی خود با ت. م. و ح. الف. توضیح دهد اظهار داشته من سر تلمبه کار می کردم اینها آمدند از من گوسفند خریدند از همین طریق با آن ها آشنا شدم. ت. یک روز آمد پیش من گفت من صد تا وسیله دارم می خوام ببرمشون ک. خیلی التماس کرد من قبول کردم که دیگر با هم شروع کردیم یک دفعه آورد ت. خودش تنها بود من قبول نکردم گفتم کار دارم خودش برو یک دفعه دیگر هم سی کیلو آورد تریاک بودند به من داد تا آوردم شرکت ساندیس نزدیک دو راهی ر. تحویل خودش دادم بعدش یک سری هم آمدند ک موادشون توی وانت مزدا بود من نفهمیدم چقدر هستند من تنهائی با یک موتور جلو شدم ه. و ج. هم با یک موتور بودند پشت سر من و پشت سر ما ت. و ح. بودند اون درگیری شد ما رفتیم بعد از چند وقت ت. و ح. رفته بودند پیش ج. و ه. و با هم اومدند پیش ما توی خونه من من و م. گ. با یک موتور بودیم و ه. و ج. هم یک موتورسوار را برداشتیم آوردیم نزدیک م. ح. و ت. و ر. با ماشین جلو شدن که کنار باغ مواد را تحویل بگیرند وقتی رسیدیم من زنگ زدم به ت. گفتم بیا تحویل بگیر ت. با ح. و ر. آمدند که مواد را بگیرند مامورها آمدند همه فرار کردیم فقط ت. گیر افتاد سئوال شده منظور شما از ر. چه کسی است جواب داده ر. ظ. که هم دوماد من است سئوال شده آیا در حمل محموله سی کیلوئی و آن محموله ای که شما قبول نکردید کسی هم همراه ت. م. بود ؟ جواب داد هیچ کس همراهش نبود خودش تنها بود با ماشین پژو قهوه ای داشت و در نهایت به وی اتهام مشارکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر مشارکت در حمل ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم تریاک و مشارکت در حمل سی کیلوگرم تریاک و معاونت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر به شهادت یکی از پرسنل نیروی انتظامی مجددا تفهیم و آخرین دفاع اخذ شده بیان داشته آخرین دفاع دست خودت من سواد ندارم نمی دونم چی بگم اشتباه کردم دو تا دختر دم بخت داشتم کرایه نشین هم هستم این اشتباه را کردم سپس به ح. الف. اتهام مشارکت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر منجر به شهادت یکی از پرسنل نیروی انتظامی مشارکت در حمل مجموعا ۳۸۴/۰۵۰ کیلوگرم تریاک و مشارکت در باند زنجیره ای قاچاق مجددا تفهیم می گردد و از وی آخرین دفاع اخذ می شود در دفاع گفته است من با خانواده ام ر. دعوا کردم و آمدم ک. و ت. را دید و چون ر. ش. با ت. زنگ زده بود به خاطر مواد مخدر و ت. هم به من پیشنهاد داد که چنین کاری بکنیم و من هم گول خوردم و از خدای بزرگ متعال می خواهم مرا ببخشد و دیگر هیچ گناهی من مرتکب نمی شوم و در مورد ۱۰۰ کیلو تریاک فقط من یک حمل آن را با ت. و بقیه انجام دادیم را قبول دارم واله مواد از ما نیست از ر. ش. است من اشتباه کردم و خیلی خیلی هم پشیمانم و دیگر هیچ جرمی را مرتکب نمی شوم و این بار به من کمک کنید چون زن و بچه من در به در و به غیر از من هیچ کسی را ندارند و اگر دیگر من از زندان رفتم بیرون و مرتکب کوچکترین گناهی شدم اشد مجازات را قبول دارم و سپس به آقای ت. م. اتهام مشارکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر و مشارکت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر منجر به شهادت یکی از پرسنل نیروی انتظامی، مشارکت در حمل مجموعا ۳۸۴/۰۵۰ کیلوگرم تریاک و مشارکت در نگهداری شصت تیر فشنگ جنگی و چهار تیغه خشاب کلاش مجددا تفهیم شده و آخرین دفاع اخذ شده پاسخ داده من که ر. ش. زنگ زد گفت بیا کارت دارم رفتم خانه اش گفت تریاک دارم هیچ کسی نیست ببره گفت نه دو باره یک کاری بکن بدهکارم من از وضع مالی نداشتم دگه بخاطر زن و بچه ام هیچی نداشتم بخورن گول ر. ش. را خوردم و یک پدر مریض روانی دارم بجز من پدر و مادرم هیچ کس ندارم طلب بخشش دارم (ص ۳۸-۵۵ جلد ۲) آقای دکتر م. س. بار دیگر طی لایحه ای و تقاضای تبدیل قرار بازداشت موقت موکلش به قراری دیگر و رفع ممنوعیت ملاقات وی شده است (ص ۶۱-۶۰ جلد ۲) آقای ن. الف. مقدم طی وکالتنامه شماره ... مورخ ۱۳۹۳/۳/۱۱ و لایحه ثبت شده به شماره ۹۱۱۰۰۹۳۴۱۷۰۰۳۲۶ مورخ ۱۳۹۱/۴/۲۰ ازآقای ح. الف. اعلام وکالت نموده است و ضمن لایحه خود مدعی شده موکلش از تاریخ ۱۳۸۹/۶/۲۱ لغایت ۱۳۸۹/۶/۳۱ در شهرستان ع. استان گرگان جهت انجام مراسم عروسی و ازدواج با خانم ف. حضور داشته است و حتی در تاریخ ۱۳۸۹/۶/۲۳ و ۱۳۸۹/۶/۲۵ در دو نوبت در آزمایشگاه دولتی امام علی (ع) شهرستان کتول جهت آزمایش عدم اعتیاد مراجعه و آزمایش داده است و تقاضای اعطاء نیابت به دادگستری ع. جهت استعلام از آزمایشگاه امام علی را نموده است بازپرس در ظهر لایحه دستور داده است تلفنی به وکیل متهم تذکر داده شود که سریعا اسناد ازدواج موکلش را به شعبه ارائه دهد که طی لایحه ای دیگر کپی سند ازدواج دوشیزه ف. ج. را با ح. الف. ثبت شده به تاریخ ۱۳۸۹/۶/۳۱ را ارائه نموده که در حوزه ب. به ثبت رسیده است (ص ۹۸-۱۰۰ جلد ۲) طی نامه شماره ...۲۱۷۸ مورخ ۱۳۹۲/۲/۱۸ بخش اسلحه شناسی اداره تشخیص هویت پلیس اگاهی ف ۱۱ ک. نتیجه آزمایش روی سلاح کلاش تحویل شده به پلیس امنیت ر. توسط ت. م. اعلام شده و اظهارنظر کرده اند با مقایسه ۶ عدد پوکه ای که از اسلحه کلاشینکف به شماره قبضه ۱۷۰۲ شلیک آزمایشی شده با ۵ عدد پوکه به دست آمده از محل شهادت مرحوم شهید م. ر. دارای تشابه نبوده و منفی است (ص ۲۱۹ جلد ۲) بازپرس برای متهم با اتهامات ۱- ت. م. به اتهام مشارکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر مشارکت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر منجر به شهادت شهید م. م. ر. مشارکت در حمل مجموعا ۳۸۴/۰۵۰ کیلوگرم تریاک که مقدار ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم آن کشف شده است و مشارکت در نگهداری ۶۰ تیر فشنگ کلاش و چهار تیغه خشاب غیرمجاز ۲- ح. الف. به اتهام مشارکت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر منجر به شهادت مشارکت در حمل مجموعا ۳۸۴/۰۵۰ کیلوگرم تریاک و شرکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر ۳- الف. د.ت. به اتهام مشارکت در حمل۱۲۸/۰۵۰ کیلوگرم تریاک که مقدار ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم کشف شده اس و معاونت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر منجر به شهادت و شرکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر و نگهداری سه گرم تریاک (بدون لفاف) و استعمال تریاک ۴- ه. م. به اتهام مشارکت در حمل ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم تریاک و مشارکت در نگهداری ۶۰ تیر فشنگ کلاش و ۴ تیغه خشاب غیرمجاز ۵- ج. م. به اتهام شرکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر، شرکت در حمل ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم تریاک و معاونت در قاچاق مسلحانه منجر به شهادت ۶- ر. ش. متهم است به شرکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر و شرکت در حمل ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم تریاک ۷- ر. ظ. به اتهام معاونت در حمل ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم تریاک بنا به ادله احضائی قرار اعلام مجرمیت صادر نموده و در مورد اتهام الف. د.ت. و ج. و ه. م. دائر بر شرکت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر و اتهام ر. ظ. دائر بر مشارکت حمل ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم تریاک به لحاظ عدم کفایت ادله اثباتی قرار منع تعقیب صادر کرده است و در مورد سه دستگاه موتورسیکلت حامل مواد نیز به ضبط آنها به نفع دولت اظهار عقیده و تعیین تکلیف مواد مخدر کشف شده را نیز از دادگاه تقاضا کرده است و به رفع توقیف از موتورسیلکت آقای ر. ظ. نیز نظر داده (ص۲۸۲ تا ۲۸۴ جلد ۳) بر اساس قرار مجرمیت برای متهمین کیفرخواست صادر شده و به استناد بند ۶ ماده ۵ و ماده ۱۱ قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر برای ایشان تقاضای کیفر کرده است (ص ۲۸۷-۲۸۸ جلد۳) پرونده در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۳ به دادگاه انقلاب ک. ارسال شده (ص۲۹۶ جلد۳) در تاریخ ۱۳۹۲/۶/۲۳ دادگاه به الف. د.ت. ۲- ه. م. ۳- ج. م. ۴- ر. ش. ۵- ر. ظ. تفهیم شده که آیا قادر است وکیل معرفی نماید یا خیر و ایشان نیز از معرفی وکیل اظهار عجز نموده و لذا دادگاه برای ایشان وکیل تسخیر انتخاب نموده است و تمامی وکلای تسخیری و تعیین را جهت رسیدگی در ساعت ۱۰ صبح ۱۳۹۲/۸/۷ دعوت نموده که اکثرا طبق ماده ۷۰ ابلاغ شده و مجددا اخطاریه دیگر ارسال شده وقت رسیدگی ساعت ۸ صبح ۱۳۹۲/۹/۱۰ تعیین شده آقای دکتر م. س. طی لایحه مفصلی با اشاره به وقت رسیدگی ۱۳۹۲/۸/۷ ساعت ۹ صبح به دفاع از موکل خود آقای ت. م. پرداخته و موکل خود را بی گناه اعلام می نماید (ص ۳۳۵ تا ۳۴۷ جلد سوم) آقای ن. الف. مقدم نیز طی لایحه ای به پیوست کپی عقدنامه و برگ گواهی ولادت فرزند موکلش ح. الف. به دفاع از وی پرداخته (ص۳۴۸ تا ۳۵۴ جلد سوم) جلسه دادگاه در تاریخ ۱۳۹۲/۹/۱۰ با حضور نماینده دادستان و متهمین و وکلای تعیینی و تسخیری ایشان تشکیل و برحسب کیفرخواست نخست اتهام ت. م. را به وی تفهیم نموده و وی در دفاع اظهار داشته بنده فقط مشارکت در حمل ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم تریاک را قبول دارم ولی سایر اتهامات را قبول ندارم بنده مدت پنج ماه در شکنجه قرار گرفتم بخاطر شکنجه مجبور شدم به اموری که انجام نداده ام اعتراف و اقرار نمایم وکیل بنده دفاعیات لازم از اینجانب به عمل خواهند آورد و آقای س. وکیل ت. م. اظهار داشته دفاعیات خود را طی لایحه ای مکتوب نموده ام که به دادگاه بیان خواهم کرد و لایحه مکتوب را در جلسه دادگاه به صورت شفاهی قرائت خواهم نمود و قرائت کرده است که موجب اتمام وقت جلسه شده لذا دادگاه دستور تعیین وقت دیگر و دعوت جهت رسیدگی داده است (ص ۳۵۵ تا ۳۵۶ جلد سوم) وقت جلسه ۱۳۹۲/۱۰/۱۵ نیز به جهت عدم حضور دو تن از وکلای متهمین تجدید شده است (ص ۳۶۰) و برای ۱۳۹۲/۱۱/۱۶ ساعت ۹ صبح دعوت مجدد صورت گرفته آقای ا. س. در دفاع از موکل خود لایحه ای تقدیم نموده و اقاریر موکلش در مرجع انتظامی را ناشی از شکنجه ها طاقت فرسا دانسته تا جانی برای موکل وی چاره ای جز خودکشی نمانیده بود و دست به خودکشی زده لذا آن اقاریر اعتباری ندارد و اصلا درگیری با مامورین و قاچاق مسلحانه وجود نداشته و از قول موکل خود نقل می کند که در مورد حمل مسلحانه مواد مخدر منجر به شهادت شهید م. م. ر. عندالحاکم اظهار و اقراری نداشته آن را قبول ندارد و در مورد مواد مکشوفه هم مدعی می شود موکلش قصد همکاری با مامورین را داشته و اگر از مبادی قانونی و قضائی در جهت همکاری و کشف مواد وارد نشده به علت عدم اطلاع از مسائل حقوقی بوده و تقاضای برائت موکلش را داشته(ص ۳۶۸-۳۶۹ جلد سوم) در تاریخ ۱۳۹۲/۱۱/۱۶ به لحاظ مرخصی بودن رئیس دادگاه وقت رسیدگی به ۱۳۹۲/۱۲/۲۵ موکول شده (ص ۳۷۰ جلد سوم) آقای دکتر م. س. با توجه به اینکه در زمان رسیدگی در خارج از کشور است عذر حضور خواسته و تقاضای تجدید وقت را کرده است در تاریخ ۱۳۹۲/۱۲/۲۴ آقای مدیر دفتر با توجه به بلاتصدی بودن شعبه وقت رسیدگی به ۱۳۹۳/۲/۱۵ ساعت ۹ صبح موکول شده است آقای ن. اله الف. وکیل آقای ح. الف. در دفاع از موکل خود لایحه ای داده و اظهار داشته از موکل وی هیچگونه موادی کشف نشده و هنگام دستگیری در ر. بوده و علت دستگیری وی اظهارات فاقد دلیل بینه شرعی از سوی سایر متهمان می باشد که با توجه به متهم بودن خودشان قابلیت استماع ندارد و در تاریخ شهادت شهید م. ر. بنا به شهادت شهود و محتویات سند رسمی ازدواج در شهرستان ع. بوده است و در تاریخ ۱۳۸۹/۶/۲۳ از سوی دفتر رسمی ازدواج شماره ۱۸ ع. به آزمایشگاه مرکز بهداشت معرفی شده است که به علت مثبت بودن تست مرفین مجبور می شود چند روزی مواد استعمال ننماید و مجددا در تاریخ ۱۳۸۹/۶/۲۹ به آزمایشگاه برود لذا نمی توانسته در تاریخ ۱۳۸۹/۶/۲۵ در شهرستان ر. و در محل درگیری اشرار با مامورین باشد و به دلائلی که آورده تقاضای برائت موکل خود را کرده است (ص ۳۸۰-۳۸۳ جلد سوم) آقای ر. م. وکیل تسخیری آقای ر. ظ. نیز لایحه ای داده و تقاضای تبدیل قرار بازداشت موقت وی که پیش از دو سال طول کشیده را به قرار دیگری کرده است (ص۳۸۹ جلد سوم) در تاریخ ۱۳۹۳/۲/۱۵ جلسه دادگاه با حضور نماینده دادستان و کلیه متهمین و وکلای تشکیل گردید در این جلسه به ح. الف. بر اساس کیفرخواست تفهیم اتهام می شود متهم اظهار داشته مشارکت در حمل ۹۸ کیلو تریاک را قبول دارم سایر اتهامات را قبول ندارم اقرار بنده نزد مرجع انتظامی و بازپرس محترم در اثر شدت شکنجه بوده است و از ماجرای شهادت شهید م. م. ر. هیچگونه اطلاعی ندارم سپس وکیل وی به نام آقای ن. الف. به دفاع از موکل خود پرداخته و اظهار داشته دفاعیات خود را طی لایحه ای که تقدیم نموده ام بیان کرده ام تقاضای عنایت به مطالب معروضه را دارم. سپس اتهام آقای الف. د.ت. مبنی بر مشارکت در حمل ۱۲۸/۰۵ کیلوگرم تریاک که مقدار ۹۸ کیلوگرم آن کشف گردیده است و معاونت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر و نگهداری سه گرم تریاک و استعمال تریاک به وی تفهیم و ایشان در دفاع اظهار می دارد بنده فقط حمل ۵۸ کیلوگرم تریاک قبول دارم آقای م. مواد را نزدیک ر. به من تحویل داد و چهل کیلوگرم دیگر به ج. و ه. م. داد که سه نفری مواد را حمل نمائیم وقتی به محل رسیدیم متوجه مامورین شدیم در نتیجه اقدام به فرار نمودیم ضمنا سه گرم تریاک نیز از منزل بنده کشف گردیده است بنده هیچگونه گناه دیگری ندارم وکیل تسخیری ایشان نیز اظهار داشته دفاعیات خود را طی لایحه ای تقدیم دادگاه می نمایم آنگاه به آقای ه. م. اتهامات مشارکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر و مشارکت در حمل ۹۸ کیلو تریاک و مشارکت در نگهداری ۶ تیر فشنگ کلاش و چهار تیغه خشاب غیرمجاز به وی تفهیم شده و اتهام معاونت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر به وی تفهیم نشده است در دفاع بیان داشته بنده به اتفاق برادرم اقدام به حمل چهل کیلو تریاک کردیم و اتهام را به این میزان قبول دارم و سایر اتهامات را قبول ندارم وکیل تسخیری وی نیز اعلام داشته دفاعیات خود را طی لایحه ای تقدیم دادگاه می نمایم اتهام ج. م. مبنی بر مشارکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر و مشارکت در حمل ۹۸ کیلوگرم تریاک و معاونت در قاچاق مسلحانه تفهیم می شود اظهار داشته از ۹۸ کیلو تریاک را ۴۰ کیلوگرم آن به اتفاق برادرم حمل کردیم و سایر اتهامات را قبول ندارم وکیل وی نیز اعلام داشته دفاعیاتش را طی لایحه ای تقدیم دادگاه می نماید پس از آن اتهام آقای ر. ش. دائر بر مشارکت در حمل ۹۸ کیلو تریاک و شرکت در باند زنجیره ای قاچاق تفهیم شده اظهار داشته بنده بی گناه هستم هیچکدام از اتهامات را قبول ندارم وکیل وی نیز اظهار داشته دفاعیات خود را طی لایحه ای تقدیم دادگاه می نماید آنگاه اتهام آقای ظ. دائر بر معاونت در حمل ۹۸ کیلو تریاک قرائت و به وی تفهیم می شود اظهار می دارد قبول ندارم بی گناه هستم وکیل وی نیز اظهار داشته لایحه خواهد داد (ص ۳۸۴-۳۸۸ جلد سوم) قرار بازداشت موقت آقای ر. ظ. فک و قرار وثیقه به مبلغ پانصد میلیون ریال برای وی صادر می شود (ص ۳۹۰ جلد سوم) آقای ا. خ. وکیل ج. م. لایحه دفاعیه خود را تقدیم نموده (ص۳۹۱) وثیقه آزادی آقای ر. ظ. تودیع و قرار قبولی وثیقه صادر و دستور آزادی وی داده شده وکیل تسخیری آقای ر. ش. به نام م. ن. نیز لایحه دفاعی خود را تقدیم نموده (ص۴۰۳ جلد سوم) دادگاه دستور اعزام ت. م. ۲- ح. الف. ۳- الف. د.ت. ۴- ه. م. ۵- ج. م. و ۶- ر. ش. را به زندان داده است آقای ت. م. م. م. را به عنوان وکیل طی وکالتنامه شماره ... معرفی نموده و ا. س. را عزل کرده است مجددا در برگ جداگانه در تاریخ ۱۳۹۳/۸/۲۴ به ج. م. اتهام معاونت در قاچاق مسلحانه منجر به شهادت آقای م. ر. و شرکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر و شرکت در حمل ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم تریاک تفهیم شده و اظهار داشته فقط ۹۸ کیلو تریاک را به صورت غیرمسلحانه قبول دارم و بقیه را قبول ندارم و اظهارات قبلی خودم را قبول ندارد چون در اثر شکنجه بوده است و در آخرین دفاع نیز گفته اشتباه کردم شرکت در حمل ۹۸ کیلو تریاک داشته نماینده دادستان نیز ظاهرا حضور نداشته و امضاء نکرده وکیل هم نبوده (ص۴۲۲ جلدسوم) به ت. م. در حضور وکیل متهم و بدون حضور نماینده دادستان اتهام مشارکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر و مشارکت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر منجر به شهادت م. ر. و مشارکت در حمل مجموعا ۳۸۴/۰۵۰ کیلوگرم تریاک که ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم آن کشف گردیده تفهیم شده اظهار داشته فقط مشارکت در حمل ۹۸ کیلوگرم تریاک را قبول دارم بقیه را قبول ندارم اظهارات قبلی خود را قبول ندارم چون زیر شکنجه بوده است و اظهارات همه متهمین دیگر را قبول دارم هر استعلامی از مجازات قبول دارم اگر تماس گرفته باشد و به آقای ر. ظ. اتهام معاونت در حمل ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم تریاک تفهیم می شود اظهار می دارد قبول ندارم اصلا متهمین دیگر را نمی شناسم فقط الف. د. باجناق من است دو سال من را کشانده بودند به دادگاه آقای د. شاگرد من است با هم چاه می کنیم پولش را نتوانستیم بدهیم با هم بحث کردیم او هم روی من اعتراف کرده در همان تاریخ ۱۳۹۳/۸/۲۴ به ر. ش. نیز اتهام شرکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر و شرکت در حمل ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم تفهیم می گوید هیچی قبول ندارم من را در منزل دستگیر کرده اند اظهارات قبلی خود را در مرجع قضائی قبول دارم در مرجع انتظامی قبول ندارم و به عنوان آخرین دفاع تقاضای کمک کرده است به ح. الف. هم اتهامات مشارکت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر منجر به شهادت آقای م. ر. و مشارکت در حمل ۳۸۴/۰۵۰ کیلوگرم تریاک و شرکت در باند زنجیره ای مواد مخدر تفهیم و اظهار داشته مشارکت در حمل غیرمسلحانه ۹۸ کیلو تریاک را قبول دارم و باند زنجیره ای وجود ندارد و مسلحانه بودن را هم قبول ندارم اظهارات قبلی را قبول ندارم زیر شکنجه بوده است اظهارات بقیه متهمین را قبول دارم و به عنوان آخرین دفاع گفته خدا و قرآن می داند که آن موقع شمال بودم مدرک قانونی دارم تحقیق کنید در صورت جلسه قید شده وکیل متهم حضور دارد لیکن ذیل صورت جلسه را امضاء نکرده است از الف. د.ت. تحقیق و اتهامات مشارکت در حمل ۱۲۸/۰۵۰ کیلو تریاک که ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم آن کشف و معاونت در حمل ۱۲۸/۰۵۰ کیلو تریاک به صورت مسلحانه منجر به شهادت آقای م. ر. و شرکت در باند زنجیره ای مواد مخدر و نگهداری سه گرم تریاک و استعمال تریاک تفهیم در دفاع اظهار داشته کلا ۹۸ کیلو از ما گرفته اند بقیه را خودشان نوشته آن سه گرم تریاک و استعمال تریاک را قبول دارم بقیه را قبول ندارم ناحق است زیر شکنجه بوده است و به عنوان آخرین دفاع نیز گفته فقط ۹۸ کیلو بوده است سپس از وکیل متهم ه. م. خواسته شده با توجه به دفاعیات و آخرین دفاع متهم از وی دفاع نماید وی نیز بر اساس همان اظهارات و تکرار آن ها گفته موکلش شرکت در باند زنجیره ای را قبول ندارد و جز مشارکت در حمل ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم چیز دیگری را قبول ندارد و تقاضای اقدام شایسته نموده از ه. م. تحقیق و اظهارات مشارکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر منجر به شهادت آقای م. ر. خانی و مشارکت در حمل ۹۸/۰۵۰ کیلو تریاک تفهیم شده در دفاع بیان داشته فقط ۹۸ کیلو تریاک را قبول دارم بقیه را قبول ندارم اظهارات قبلی خودم زیر شکنجه بوده است و به عنوان آخرین دفاع نیز اظهار داشته فقط ۹۸ کیلو تریاک را قبول دارم بقیه را قبول ندارم آقایان دکتر م. س. و م. م. وکلای ت. م. طی لوایحی مفصلا به دفاع از موکل خود پرداخته و به تناقضات در گفتار متهمین در خصوص تشریح وقایع درگیری مسلحانه و شهادت شهید م. ر. و نظریه کارشناس اسلحه شناسی مبنی بر شلیک نشدن تیرهائی که پوکه آن ها در صحنه درگیری یافت شده از اسلحه ت. و عدم بررسی خودرو سمندی که شهید در آن مورد اصابت گلوله قرار گرفته و اینکه آثاری از تیراندازی روی آن موجود است یا خیر و موارد دیگری در لایحه آقای م. ت. به آن اشاره شده استناد جسته و موکل خود را از اتهام قاچاق مسلحانه و درگیری با مامورین منجر به شهادت شهید م. ر. خ. مبری دانسته است (ص ۴۳۰-۴۴۰ جلد سوم) شفاها نیز و یکی از وکلای ت. م. که هر چند هر دو حضور داشته اند اما معلوم نیست کدام مطالب را درج کرده اند به دفاع مکتوب در صورت جلسه پرداخته و اتهامات شرکت در باند زنجیره ای مواد مخدر و شرکت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر را مطلقا رد کرده و پرونده را در این موارد فاقد دلیل ثبت شده دانسته و فقط مشارکت در حمل ۹۸/۰۵۰ کیلو تریاک را پذیرفته و در آن مورد هم تقاضای صدور حکم عادلانه را نموده است از انتهای صورت جلسه معلوم می شود ظاهرا اظهارات مربوط به آقای دکتر م. س. است و آقای م. م. اظهار داشته چون اخیرا وکیل متهم شده ام و پرونده قطور است و هنوز پرونده را کامل مطالعه نکرده ام تقاضای مهلت یک هفته ای دارم تا پس از مطالعه لایحه تقدیم نمایم و در مورد ۹۸ کیلو نیز جرم موکل را چون قبل از رسیدن و تحویل مواد دستگیر شده شروع به جرم دانسته است از وکیل ر. ظ. نیز خواسته شده با توجه به دفاع و آخرین دفاع موکلش چنانچه در دفاع از وی مطلبی دارد بیان نماید که اظهار داشته موکل وی فردی است کارگر و شغلش چاه کنی است و همانطوری که در جلسه دادگاه اظهار و اعلام داشته بی گناه است و هیچ گونه جرمی مرتکب نشده است و بی گناهی وی برای دادگاه نیز محرز است و تقاضای برائت وی را نموده و از آقای ن. ب. وکیل آقای ر. ش. خواسته شده با توجه به دفاع و آخرین دفاع موکلش چنانچه دفاعی دارد بیان کند او نیز اتهام وارد به موکل خود را ناروا دانسته و گفته است موکل او با باند زنجیره ای ارتباطی ندارد و اصولا باندی نبوده و قتلی را ندیده و خبر ندارد و منحصرا در همان خصوص ۹۸ کیلو نقش داشته است (که البته موکلش همین را هم منکر است و اقرار وی در حق موکلش موثر نیست) و ادامه داده به هرحال موکل همان که در جلسه دادگاه گفته در جلسه دادگاه را قبول دارد ولاغیر و تقاضا نموده برابر موازین قانونی حکم شایسته صادر نمایند آنگاه خطاب به وکیل ح. الف. به نام آقای ن. الف. مقدم خطاب شده دفاعیات و آخرین دفاع موکل را شنیدید چنانچه دفاعی دارید دفاع کنید اظهار داشته دفاع از موکل به شرح لایحه تقدیمی است که در جلسه ۱۳۹۳/۲/۱۵ مضبوط در پرونده می باشد و خلاصتا معروض می دارم با توجه به اظهارات موکل در جلسات دادگاه صرفا مشارکت در ۹۸ کیلوگرم تریاک را قبول دارد و در تمامی جلسات دادگاه منکر مشارکت در حمل مسلحانه مواد منجر به شهادت مامور انتظامی و یا باند زنجیره ای مواد مخدر می باشد و با توجه به اینکه شهادت مأمور انتظامی در تاریخ ۱۳۸۹/۶/۲۵ واقع شده و موکل در همان تاریخ طبق اظهار خودش از تاریخ ۱۳۸۹/۶/۲۳ لغایت ۱۳۸۹/۶/۳۱ در شهرستان ع. گرگان جهت انجام مراسم عروسی حضور داشته که رونوشت سند ازدواج ۹۸ و ۹۹ و ۱۰۰ پرونده تقدیم شده و این دلیل و قرینه و اماره است در خصوص عدم حضور مشارالیه و هیچگونه موادی یا وانتی و یا اسلحه ای کشف نگردیده است استدعای عطف توجه به مطالب معنونه در لوایح قبلی و صدور حکم برائت موکل از اتهام بزه انتسابی حمل مسلحانه مواد مخدر و نیز مشارکت در باند زنجیره ای را دارم ضمنا هیچ دلیل و بینه و قرینه ای دال بر وقوع درگیری در ۱۳۸۹/۶/۲۵ بین موکل و مامورین وجود ندارد از وکیل ج. م. هم خواسته شده با توجه به آخرین دفاع متهم از موکل خود دفاع نماید که اظهار داشته در جلسه ۱۳۹۳/۲/۱۵ مفصلا دفاعیات خود را طی لایحه ای به عرض رسانده ام موکل این جانب در این جلسه هم فقط حمل ۹۸ کیلوگرم تریاک را به طور غیرمسلحانه قبول کرده و منکر معاونت در قاچاق مسلحانه می باشد و با توجه به همکاری موکلش در کشف حقیقت تقاضای تخفیف کرده است (ص۴۲۲-۴۴۶ جلد سوم ) در تاریخ ۱۳۹۳/۹/۲۰ دادگاه در وقت فوق العاده ختم رسیدگی و اعلام و مبادرت به انشاء رای کرده است به موجب دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۳۴۱۸۲۰۱۲۲۴ مورخ ۱۳۹۳/۱/۱ که مورد فرجام خواهی قرار گرفته ۱- آقای ت. م. را به اتهام مشارکت در باند زنجیره ای مواد و مشارکت در قاچاق مسلحانه مواد مخدر منجر به شهادت م. م. ر. و مشارکت در حمل مجموعا ۳۸۴/۰۵۰ کیلوگرم تریاک که ۹۸/۰۵۰ کیلوگرم آن کشف شده از حیث شرکت در باند زنجیره ای حمل مواد مخدر به اعدام و مصادره اموال ناشی از جرم و از حیث مشارکت در قاچاق مسلحانه به اعدام و آقای ح. الف. و از حیث شرکت در باند زنجیره ای مواد مخدر به اعدام و مصادره اموال و از حیث شرکت در قاچاق مسلحانه به اعدام و الف. د. توکیل را از حیث شرکت در باند زنجیره ای مواد مخدر به اعدام و مصادره اموال ناشی از جرم و از حیث استعمال مواد مخدر به پرداخت پنج میلیون ریال جریمه و تحمل ۵۰ ضربه شلاق و از حیث معاونت در قاچاق مسلحانه به تحمل بیست و پنج سال حبس و ه. م. را از حیث شرکت در باند زنجیره ای مواد مخدر به اعدام و مصادره اموال ناشی از جرم و ج. م. را از حیث شرکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر به اعدام و مصادره اموال ناشی از جرم و از حیث معاونت در قاچاق مسلحانه به تحمل ۲۵ سال حبس و در خصوص ر. ش. از حیث شرکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر به اعدام و مصادره اموال ناشی از جرم و ر. ظ. را اتهام معاونت در حمل۹۸/۰۵۰ کیلوگرم تریاک به تحمل ۵ سال حبس و پرداخت دویست میلیون ریال جزای نقدی و تحمل سی ضربه شلاق محکوم کرده است و یک دستگاه موتورسیکلت از دو دستگاه موتورسیکلت هوندا نیزو مواد مخدر مکشوفه را به نفع دولت ضبط کرده است از دادنامه مذکور آقایان ت. م. و ح. الف. و الف. د.ت. و ج. م. و ه. م. بر اساس ماده ۲۶ آئین نامه قانون اصلاح قانون مبارزه با مواد مخدر ناظر به ماده ۳۲ همان قانون تجدیدنظرخواهی و اعتراض که قبل از اظهارنظر ریاست محترم دیوان عالی کشور ماده ۳۲ نسخ و اعتراضات فرجام خواهی تلقی و پرونده به این شعبه ارجاع شده از آقای ر. ش. اعتراضی به نظر نرسیده. هیأت شعبه در تاریخ بالا تشکیل گردید پس از قرائت گزارش آقای علی محمد سازگارزاده عضو ممیز و ملاحظه اوراق پرونده و نظریه کتبی آقای مهرداد حبیبی دادیار دیوان عالی کشور اجمالا مبنی بر نقض دادنامه. در خصوص دادنامه شماره ۹۳۰۹۹۷۳۴۱۸۲۰۱۳۲۴ مورخ ۱۳۹۳/۱۰/۱ فرجام خواسته ختم رسیدگی را اعلام مشاوره نموده چنین رأی می دهد:

رأی شعبه دیوان عالی کشور

نظر به اینکه تحقیقات صورت گرفته در پرونده محاکماتی از جهات زیر ناقص است و با توجه به اینکه دلائل موجود در پرونده با عنایت به عدول متهمین در دادگاه از اقاریر خود در مرحله تحقیقات مقدماتی و دادسرا برای اثبات شرکت متهمین در باند قاچاق مسلحانه مواد مخدر منوط است به اثبات شهادت شهید م. م. ر. توسط ایشان و لازمه آن این است که ۱- گواهی فوت و صورت جلسه معاینه جسد و تشریح آن حاوی علت فوت و تعداد گلوله هائی که به شهید اصابت کرده و محل اصابت و احیانا خروج آن از بدن شهید و ضایعاتی که برجا گذاشته و اینکه آیا هیچ گلوله ای در بدن وی باقی مانده یا نه اخذ و ضمیمه پرونده شود و مورد توجه قرار گیرد و با اقاریر متهمین و گزارش مامورین و سایر قرائن و امارات مورد مقایسه قرار گیرد. ۲- اتومبیل گشت توسط کارشناس خبره مورد معاینه قرار گرفته و آثار و علائم بجا مانده از درگیری اعم از آثار برخورد گلوله روی بدنه خودرو و مسیر حرکت گلوله و ورود خروج آن و اینکه آیا امکان برخورد گلوله ها به سایر سرنشینان خودرو بوده است یا خیر و اینکه چند گلوله و به کجاهای آن برخورد کرده است توسط کارشناس بررسی و نظریه کتبی تشریحی وی اخذ و ضمیمه پرونده و مورد مداقه قرار گیرد. ۳- نسبت به شناسائی و دستگیری م. س. که گفته شده پوکه های کشف شده در صحنه شهادت شهید م. ر. با پوکه های تیراندازی وی جلو منزل ع. س. مطابقت دارد مورد بازجوئی و تحقیق قرار گرفته و اسلحه وی نیز کشف و ضبط شود (همان اسلحه ای جلو منزل ع. س. با آن تیراندازی کرده) ۴- از مأمورین همراه شهید تحقیق شود که آیا آن ها هم به سمت مهاجم شلیک کرده اند یا نه و اگر شلیک نکرده اند چرا و اگر شلیک کرده اند با توجه به فاصله نزدیک تیری به وانت مهاجم و یا سرنشینان آن اصابت کرده یا نه و چرا ۵- وانت مزدا حامل مهاجمین شناسائی و توقیف و توسط کارشناس مورد بررسی قرار گرفته چنانچه آثار درگیری و اصابت تیر روی بدنه آن وجود داشته باشد صورت مجلس و نظریه کتبی کارشناس اخذ و ضمیمه شود به علاوه رسیدگی به پرونده به قدری تحت الشعاع حادثه شهادت استوار م. ر. بوده که علیرغم اینکه همین بازپرس محترم در همین پرونده اشخاصی را که در همان شب حادثه شناسائی شده بودند و اتفاقا به همین شکل مبادرت به حمل و جابجائی مواد مخدر می نمودند را پس از رفع اتهام شرکت در شهادت شهید اتهام مشارکت در حمل مواد مخدر در همین حدود نزدیک به محموله مکشوفه از این متهمین تفهیم نموده لیکن در این مورد اتهام شرکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر تفهیم شده و قرار مجرمیت و کیفرخواست و به تبع آن حکم صادر شده است در حالیکه باند زنجیره ای باید متشکل افرادی باشد که به صورت شعبه در نقاط مختلف و در امور مختلف خرید و فروش و توزیع حمل با مدیریت واحد و ثابت همکاری می نمایند باشد. در حالیکه متهمین این پرونده فقط در ازاء مبلغی به عنوان اجرت حسب اقرارشان که دلیلی هم خلاف آن وجود ندارد مشترکا محموله ۹۸/۰۵۰ کیلوگرمی را حمل می کرده اند لذا اتهام شرکت در باند زنجیره ای قاچاق مواد مخدر درباره ایشان مصداق ندارد و شرکت در حمل مواد مخدر صادق تر است لذا با توجه به نقایص احصا شده در صدور رأی و مستندا به بند ۲ شق ب ماده ۴۶۹ قانون آئین دادرسی کیفری مصوب سال ۹۲ و اصلاحات سال ۹۴ دادنامه فرجام خواسته را نقض به شعبه صادرکننده رای فرجام خواسته اعاده می نماید. تا پس از رفع نقایص احصائی مجددا اتخاذ تصمیم فرمایند. این رأی قطعی است.

عضو معاون و عضو معاون شعبه ۴۴ دیوان عالی کشور

علی محمد سازگارزاده - علی اکبر یساقی