عدالت به عنوان اصلی مستقل؛ پذیرش یا انکار؟
عدالت به عنوان اصلی مستقل؛ پذیرش یا انکار؟ نام مقاله ای از خدیجه شیروانی و علیرضا آبین است که در شماره دوم (فروردین ۱۳۹۸) فصلنامه علمی دانشنامه های حقوقی منتشر شده است.
چکیده
بیتردید عدالت به عنوان هدف والای علم حقوق محسوب میشود که تمامی آموزههای حقوقی در جهت دستیابی به این هدف سامان داده میشوند. اما پرسش این است که آیا اندیشه عدالت میتواند خود به عنوان اصلی مستقل در جهت قانونگذاری، نسخ، تغییر و تفسیر سایر قوانین موضوعه مورد استفاده قرار گیرد؟ آنچه از بررسی کتب فقهی و حقوقی قابل استنباط به نظر میرسد این است که در این زمینه سه دیدگاه قابلیت طرح دارد. در یک نظریه عدالت هیچگاه به عنوان اصلی مستقل محسوب نشده و معیار سنجش قوانین، تطابق با وحی است. در گرایش دیگر عدالت میتواند به عنوان اصلی مستقل برای استنباط، جرح و تعدیل قوانین مورد استفاده قرار گیرد و دیدگاه سوم که منطقیتر به نظر میرسد، این است که رویکردی معتدل نسبت به عدالت باید در پیش گرفت؛ به این معنا که در پارهای موارد میتوان از عدالت به عنوان اصل و منبعی مستقل استمداد جست. در نوشتار حاضر، ضمن نقد و تحلیل این سه رویکرد و بررسی آثار حقوقی مترتب بر آنها، در نهایت دیدگاه برگزیده خویش را ارائه میدهیم.
کلیدواژه ها
- عدالت
- وحی
- موضوعشناسی
- قاعده
- فقه