عدالت به عنوان اصلی مستقل؛ پذیرش یا انکار؟

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو

عدالت به عنوان اصلی مستقل؛ پذیرش یا انکار؟ نام مقاله ای از خدیجه شیروانی و علیرضا آبین است که در شماره دوم (فروردین ۱۳۹۸) فصلنامه علمی دانشنامه های حقوقی منتشر شده است.

چکیده

بی‌تردید عدالت به عنوان هدف والای علم حقوق محسوب می­شود که تمامی آموزه­های حقوقی در جهت دست­یابی به این هدف سامان داده می‌شوند. اما پرسش این است که آیا اندیشه عدالت می­تواند خود به عنوان اصلی مستقل در جهت قانون‌گذاری، نسخ، تغییر و تفسیر سایر قوانین موضوعه مورد استفاده قرار گیرد؟ آنچه از بررسی کتب فقهی و حقوقی قابل استنباط به نظر می‌رسد این است که در این زمینه سه دیدگاه قابلیت طرح دارد. در یک نظریه عدالت هیچ‌گاه به عنوان اصلی مستقل محسوب نشده و معیار سنجش قوانین، تطابق با وحی است. در گرایش دیگر عدالت می­تواند به عنوان اصلی مستقل برای استنباط، جرح و تعدیل قوانین مورد استفاده قرار گیرد و دیدگاه سوم که منطقی­تر به نظر می­رسد، این است که رویکردی معتدل نسبت به عدالت باید در پیش گرفت؛ به این معنا که در پاره­ای موارد می­توان از عدالت به عنوان اصل و منبعی مستقل استمداد جست. در نوشتار حاضر، ضمن نقد و تحلیل این سه رویکرد و بررسی آثار حقوقی مترتب بر آن­ها، در نهایت دیدگاه برگزیده خویش را ارائه می­دهیم.

کلیدواژه ها

  • عدالت
  • وحی
  • موضوع‌شناسی
  • قاعده
  • فقه