نظریه شماره 460/96/7 مورخ 1396/02/27 اداره کل حقوقی قوه قضاییه

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
نظریه مشورتی 460/96/7
شماره نظریه۴۶۰/۹۶/۷
شماره پرونده۶۹-۶۸۱/۱-۳۶۲
تاریخ نظریه۱۳۹۶/۰۲/۲۷

استعلام: رسیدگی به جرائم تعزیری درجه ۷ و۸ فی مابین مقامات دادسرا و دادگاه کیفری با مشروحه ذیل الذکر بیان فرمائید آیا دادسرا حق صدور قرار عدم صلاحیت شایستگی دادگاه را دارد؟

قانونگذار در ماده ۲۲ و به نوعی در ماده ۶۴ قانون آئین دادرسی کیفری با یک حکم کلی و قاعده عام دادسرا را مقام تعقیب جرم کشف جرم و انجام تحقیقات قرارداده است اما بر این استثنائاتی و ارد گردیده از جمله حکم مندرج درماده ۳۴۰ همین قانون که در آنجا در جرائم درجه ۷ و ۸ مقام تعقیب و تحقیق را به دادگاه کیفری۲ محول و براین عام تخصیص وارد نموده است و دادگاه در اینجا جانشین دادسرا در مقام تعقیب و تحقیق قرار گرفته است و نکته جالب آنکه در ابتدای بند الف ماده ۳۴۰ قانونگذار به صراحت دادگاه را مکلف نموده که پس از انجام تحقیقات در صورتی که خود را صالح به رسیدگی نداند قرار عدم صلاحیت صادر نماید وقانونگذار به صورت عام این لفظ را به کاربرده حال چه صلاحیت محلی مطرح باشد باصلاحیت ذاتی و پرونده را به اینجا متبادر به ذهن گردد این است که طبق قاعده کلی دادسرا چون میت دادگاه و تحت تعلیمات آن انجام وظیفه می نماید پس بنا به این قاعده دادسرا الزام به تبعیت از نظرات دادگاه را داشته و حق مخالفت ندارد که بر این قاعده هم استثنائاتی وارد می باشد .

اولا: حکم الزام و تبعیت دادسرا مندرج در مواد ۲۷۴ و۳۴۱ قانون آئین دادرسی در دو یا به عبارتی یا به عبارتی سه مورد مصرحه و خاص می باشد.

۱ و۲: رسیدگی به اعتراض شاکی به قرار منع تعقیب با موقوفی تعقیب

۳: نقص در تحقیقات آن هم پس از صدور قرار نهایی توسط دادسرا و ارسال پرونده به دادگاه پس از حکم مندرج در ماده ۳۴۰ از این سه مورد خروج موضوعی داشته و دادسرا می تواند به جز سه مورد مصرحه قانونی از نظر دادگاه تبعیت ننموده و یا با دادگاه اختلاف در صلاحیت نماید.

ثانیا: طبق بند پ ماده ۴۳۳ قانون آئین دادرسی این حق به دادستان اعطاء که با عدم تبعیت از حکم صادره به حکم دادگاه بدوی اعتراض نماید.

و نکته جالب تر آنکه طبق بند پ ماده ۴۷۵ قانون آئین دادرسی کیفری با عدم پذیرش احکام صادره از دادگاه تجدیدنظر و دیوان عالی کشور اعاده دادرسی را درخواست نماید.

ثالثا: طبق تبصره ذیل ماده ۹۲ قانون آئین دادرسی کیفری در صورت عدم حضور بازپرس در جرائم موضوع ماده ۳۰۲ دادس دادگاه وظیفه بازپرس را انجام خواهد داد و باید قرارهای صادره در اجرای مواد ۱۲۱-۲۴۰-۲۴۱-۲۴۲ -۲۶۵-۲۶۶ را به تایید دادستان برساند در حالی که در شرایط معمول دادسرا باید از نظر دادگاه تبعیت نماید ولی دادرس دادگاه به استناد قاعده کلی الزام دادسرا از نظر دادگاه نمی تواند قرار خود را در این خصوص بی نیاز از موافقت دادستان تلقی نماید و به عبارتی این بند دلالتی است بر هم طراز شدن مقامات تحقیق در دادسرا و دادگاه در شرایط ویژه و عدول از اصل تبعیت دادسرا از دادگاه و جمع بندی آنکه در جرائم تعزیری در جه ۷ -۸ دادگاه در مقام تحقیقات و تعقیب جانشین هم طراز دادسرا است و اگر دادگاه خود را صالح نداند باید قرار عدم صلاحیت صادر نماید و از سوی دیگر بر قاعده عام الزام دادسرا به تبعیت از دادگاه تخصیص وارد گردیده است.

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

با عنایت به این که حسب تصریح ذیل ماده ۲۲ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، درحوزه قضایی هر شهرستان در معیت دادگاه های آن حوزه، دادسرای عمومی و انقلاب تشکیل می گردد و صدور قرار عدم صلاحیت از سوی دادگاه به شایستگی دادسرایی که در معیت آن است و برعکس، موضوعیت ندارد؛ لذا اختلاف در صلاحیت نیز بین دادسرا و دادگاه یک حوزه قضایی منتفی است. درخصوص جرایم تعزیری درجه ۷ و ۸، چنانچه پرونده در دادسرا مطرح باشد، بدون دخالت دادسرا و صرفا طی دستوری پرونده به دادگاه ذیصلاح ارسال می گردد و مورد از موارد صدور قرار عدم صلاحیت نیست. همچنین درصورتی که دادگاه پرونده ای را از جمله جرایمی تشخیص دهد که رسیدگی به آن، باید در مرحله مقدماتی در دادسرا صورت پذیرد، در این صورت به دستور دادگاه، پرونده به دادسرا ارسال می گردد و دادسرا باید طبق نظر دادگاه اقدام نماید.