ماده 87 قانون امور حسبی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''ماده 87 قانون امور حسبی''': قیم باید بعد از رفع حجر اموال محجور را بتصرف او بدهد و اگر در مدت حجر سمت قیمومت از قیم سلب و بجای او شخص دیگری ‌معین شد اموال را بتصرف قیم بعدی بدهد.
'''ماده 87 قانون امور حسبی''': [[قیم]] باید بعد از رفع [[حجر]] اموال [[محجور]] را به تصرف او بدهد و اگر در مدت حجر سمت [[قیمومت]] از [[قیم]] سلب و به جای او شخص دیگری ‌معین شد اموال را به [[تصرف]] قیم بعدی بدهد.


== مواد مرتبط ==
* [[ماده 1253 قانون مدنی]]
== توضیح واژگان ==
محجور: به کسی که حق تصرف در اموالش را ندارد، محجور گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حجر و قیمومت|ترجمه=|جلد=|سال=|ناشر=مجموعه حقوقی، سال ششم، ش8، 1321|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5090872|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=داودی|چاپ=}}</ref>
قیم: به کسی که به سفارش [[دادستان]]، برای حمایت از محجور و نگهداری از او و اداره اموال وی تعیین می گردد؛ قیم گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی  (جلد اول) (شخصیت و اهلیت در حقوق مدنی)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1270836|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=ساکت|چاپ=1}}</ref>
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
تکلیف مقرر در ماده 87 [[قانون امور حسبی]] ناشی از نیابتی است که قیم در حفظ و اداره اموال محجور دارد. کسی که مال دیگری را در تصرف دارد، باید آن را به صاحب مال برگرداند خواه آغاز تصرف بدون اذن و از راه عدوان باشد یا با اذن. آنچه اهمیت دارد این است که ادامه [[تصرف]] بدون اذن نباشد وگرنه متصرف در حکم غاصب است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی خانواده (جلد دوم) (اولاد، روابط پدر و مادر و فرزندان نسب)|ترجمه=|جلد=|سال=1385|ناشر=شرکت سهامی انتشار|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4198336|صفحه=|نام۱=ناصر|نام خانوادگی۱=کاتوزیان|چاپ=7}}</ref>
== مطالعات فقهی ==
=== مستندات فقهی ===
آیه 6 سوره نساء مستند ماده 87 قانون امور حسبی است که می فرماید: «وَابْتَلُوا الْيَتَامَىٰ حَتَّىٰ إِذَا بَلَغُوا النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُمْ مِنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُوا إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ ۖ وَلَا تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَنْ يَكْبَرُوا ۚ وَمَنْ كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ ۖ وَمَنْ كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ ۚ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُوا عَلَيْهِمْ ۚ وَكَفَىٰ بِاللَّهِ حَسِيبًا» یعنی یتیمان را آزمایش کنید تا هنگامی که بالغ شده و قدرت بر نکاح پیدا کنند آن‌گاه اگر آن ها را دانا به درک مصالح زندگی خود یافتید اموالشان را به آن ها باز دهید، و به اسراف و عجله مال آن ها را حیف و میل مکنید بدین اندیشه که مبادا بزرگ شوند و اموالشان را از شما بگیرند. و هر کس از اولیاء یتیم داراست از تصرف در مال او خودداری کند، و هر که فقیر است در مقابل نگهبانی او از مال یتیم به قدر متعارف ارتزاق کند، پس آن‌گاه که مالشان را به آن ها رد کردید باید بر رد مال بر آن ها گواه گیرید، و گواهی خدا برای محاسبه خلق کافی است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تحلیل فقهی-حقوقی قانون امور حسبی و تأثیر آن در رویه قضایی|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3454540|صفحه=|نام۱=عبداله|نام خانوادگی۱=خدابخشی|چاپ=2}}</ref>
== منابع ==
{{پانویس}}
[[رده:مواد قانون امور حسبی]]
[[رده:مواد قانون امور حسبی]]
[[رده:اداره اموال محجور]]
[[رده:اداره اموال محجور]]

منوی ناوبری