ماده 367 قانون امور حسبی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''ماده 367 قانون امور حسبی''': در کلیه مواردی که [[دادستان]] تشخیص دهد که متوفی بلاوارث بوده و درخواست اشخاص برای صدور تصدیق بی ‌اساس است می تواند به درخواست تصدیق وراثت اعتراض نماید و نیز می تواند در صورتی که متوفی را بلاوارث بداند به تصدیق انحصار وراثت در موردی هم که تصدیق‌ مسبوق به آگهی نبوده است اعتراض کند و در هر حال دادستان حق دارد از [[رای دادگاه]] [[تجدیدنظر خواهی|پژوهش]] و [[فرجام]] بخواهد.
'''ماده 367 قانون امور حسبی''': در کلیه مواردی که [[دادستان]] تشخیص دهد که متوفی بلاوارث بوده و [[درخواست]] اشخاص برای صدور تصدیق بی ‌اساس است می تواند به درخواست تصدیق وراثت اعتراض نماید و نیز می تواند در صورتی که متوفی را بلاوارث بداند به تصدیق انحصار وراثت در موردی هم که تصدیق‌ مسبوق به آگهی نبوده است اعتراض کند و در هر حال دادستان حق دارد از [[رای دادگاه]] [[تجدیدنظر خواهی|پژوهش]] و [[فرجام]] بخواهد.


== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
خط ۱۱: خط ۱۱:


فرجام: رسیدگی در دیوان کشور را فرجام گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی حقوق نوین (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=کیان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6650200|صفحه=|نام۱=منصور|نام خانوادگی۱=اباذری فومشی|چاپ=1}}</ref>
فرجام: رسیدگی در دیوان کشور را فرجام گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی حقوق نوین (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=کیان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6650200|صفحه=|نام۱=منصور|نام خانوادگی۱=اباذری فومشی|چاپ=1}}</ref>
== فلسفه و مبانی نظری ماده ==
در صورتی که به واسطه معلوم نبودن [[ورثه]] یا برای [[تصفیه ترکه]] و غیره قبلا برای معرفی ورثه آگهی شده باشد صدور تصدیق انحصار وراثت محتاج به انتشار آگهی جدید نیست اما در خصوص اعتراض در قبال آگهی درخواست حصر وراثت باید در نظر داشت که معمولا اعتراض از ناحیه اشخاص ذینفع می شود که در رواثت متوفی با درخواست کننده معارضه دارند یعنی با خود شریک در وراثت می دانند و یا این که منکر وراثت او بوده و درمقام اثبات حصر وراثت خود می باشند و معقول نیست که کسی فقط برای نفی وراثت درخواست کننده بدون اظهار حقی درباره خود در مقام اعتراض برآید ولی ممکن است که متوفی اصلا بلاوارث بوده و اشخاصی به طمع بردن ترکه او در صدد تحصیل گواهی نامه وراثت او برآیند و چون متوفی وارثی ندارد اعتراض نمی رسد و به مقصود غیر مشروع خود می رسند. این گونه موارد باعث شده است که قانون در سال 1313 اصلاح شده و به شکل کنونی در آید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی مدنی و بازرگانی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2356400|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=متین دفتری|چاپ=3}}</ref>
== نکات توضیحی ==
در این جا طرف دعوا کسانی هستند که به انتساب آن ها با متوفی و یانحوه انتساب آن ها اعتراض به عمل آمده است و همچنین کسانی که در نتیجه قبول اعتراض در نصیب آنان از [[سهم الارث]] نقصانی پدید می آید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد سوم) (در شفعه، وصایا، ارث) (با تجدیدنظر، تصحیح کامل اضافات)|ترجمه=|جلد=|سال=1376|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=16024|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=13}}</ref> 
== رویه های قضایی ==
[[رای دادگاه|رای]] شماره 1312 مورخ 1326/1/26 شعبه 1 [[دیوان عالی کشور]] این گونه مقرر می دارد که ماده 367 [[قانون امور حسبی]] اطلاق داشته باشد و شامل موردی هم که تصدیق انحصار وراثت صادره مسبوق به آگهی باشد خواهد بود و نباید حق اعتراض دادستان را فقط منحصر به موردی دانست که تصدیق صادره مسبوق به آگهی نباشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قضایی قانون امور حسبی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1999972|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=1}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==

منوی ناوبری