نظریه شماره 7/1400/923 مورخ 1400/10/12 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره اعلام نقص تحقیقات توسط دیوان عالی کشور: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
نگارش چکیده
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/1400/923|شماره پرونده=1400-168-923 ک|تاریخ نظریه=1400/10/12}} '''استعلام''': در برخی پرونده های دادگاه انقلاب که با فرجام خواهی به دیوان عالی کشور ارسال شده است، دیوان عالی مواردی را به عنوان نقص تحقیقات اعلام نموده که...» ایجاد کرد)
 
(نگارش چکیده)
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/1400/923|شماره پرونده=1400-168-923 ک|تاریخ نظریه=1400/10/12}}
{{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/1400/923|شماره پرونده=1400-168-923 ک|تاریخ نظریه=1400/10/12|موضوع نظریه=[[آیین دادرسی کیفری]]|محور نظریه=[[کیفیت رسیدگی دیوان عالی کشور]]}}


'''استعلام''': در برخی پرونده های دادگاه انقلاب که با فرجام خواهی به دیوان عالی کشور ارسال شده است، دیوان عالی مواردی را به عنوان نقص تحقیقات اعلام نموده که به نوعی نقص محسوب نشده و ایراد در تشخیص ماهوی دادگاه تلقی می شود. به عنوان مثال، به دلیل عدم اعمال تخفیف در مجازات محکوم علیه، دیوان دادنامه را نقض و با تلقی موضوع به نقص، پرونده را به دادگاه بدوی اعاده کرده است تا همان دادگاه مجدد اتخاذ تصمیم کند یا در مورد مشابه، با ورود در ماهیت امر، دادگاه صادرکننده رای بدوی را به صدور رای ماهوی برائت به جای محکومیت دلالت داده است؛ حال آن که این موضوع به هیچ عنوان نقص تلقی نشده و اگر هم باشد، باید پرونده به شعبه هم عرض ارجاع شود؛ زیرا نقص مفهوما امری مقدماتی بوده که مقدمه ای برای تشخیص دادگاه و اتخاذ تصمیم ماهوی محسوب می شود؛ در حالی که ایرادهای دیوان عالی کشور فاقد این وصف بوده و دادگاه مجالی برای تغییر تصمیم خود ندارد. به بیانی دیگر، بر اساس اصول و مقررات، پس از اجرای نقص دادگاه باید بتواند نسبت به صدور حکم محکومیت یا برائت به انحاء آن تصمیم گیری کند؛ حال آن که با نواقصی که دیوان عالی کشور اعلام می کند، چنین اختیار و مجالی از دادگاه بدوی سلب شده و همانند دادیاری که قرارهایش را به تایید دادستان می رساند، باید طبق نظر دیوان عالی کشور مبادرت به صدور رای کند. در مواردی که درخواست دیوان عالی کشور غیر قانونی است، دادگاه بدوی چه اقدامی باید انجام دهد؟ آیا لازم است بر خلاف علم و استدلال خود وفق نظر دیوان عمل کند یا این که می تواند وفق نظر خویش عمل کرده و نظر دیوان را با استدلال رد کند؟
'''چکیده نظریه شماره 7/1400/923 مورخ 1400/10/12 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره اعلام نقص تحقیقات توسط دیوان عالی کشور:''' در مواردی که [[دیوان عالی کشور]] [[رای دادگاه|رأی]] را به علت نقص تحقیقات [[نقض]] می کند، مکلف است تمام موارد نقص تحقیقات را به تفصیل ذکر کند؛ [[دادگاه|مرجع رسیدگی]] نیز باید تحقیقات مورد نظر را انجام داده  و رای را صادر کند. اگر در تحقیقات مورد نظر دیوان عالی کشور ابهامی باشد، مرجع مذکور پس از استعلام به منظور رفع ابهام و بعد از انجام کامل تحقیقات خواسته شده، به تشخیص خود رأی مقتضی صادر می کند.
 
== استعلام ==
در برخی پرونده های [[دادگاه انقلاب]] که با [[فرجام خواهی]] به دیوان عالی کشور ارسال شده است، دیوان عالی مواردی را به عنوان نقص تحقیقات اعلام نموده که به نوعی نقص محسوب نشده و ایراد در تشخیص ماهوی [[دادگاه]] تلقی می شود. به عنوان مثال، به دلیل عدم اعمال [[تخفیف مجازات|تخفیف در مجازات]] [[محکوم علیه]]، دیوان [[دادنامه]] را نقض و با تلقی موضوع به نقص، پرونده را به دادگاه بدوی اعاده کرده است تا همان دادگاه مجدد اتخاذ تصمیم کند یا در مورد مشابه، با ورود در ماهیت امر، دادگاه صادرکننده رای بدوی را به صدور رای ماهوی برائت به جای محکومیت دلالت داده است؛ حال آن که این موضوع به هیچ عنوان نقص تلقی نشده و اگر هم باشد، باید پرونده به شعبه هم عرض ارجاع شود؛ زیرا نقص مفهوما امری مقدماتی بوده که مقدمه ای برای تشخیص دادگاه و اتخاذ تصمیم ماهوی محسوب می شود؛ در حالی که ایرادهای دیوان عالی کشور فاقد این وصف بوده و دادگاه مجالی برای تغییر تصمیم خود ندارد. به بیانی دیگر، بر اساس اصول و مقررات، پس از اجرای نقص دادگاه باید بتواند نسبت به صدور حکم محکومیت یا برائت به انحاء آن تصمیم گیری کند؛ حال آن که با نواقصی که دیوان عالی کشور اعلام می کند، چنین اختیار و مجالی از دادگاه بدوی سلب شده و همانند دادیاری که قرارهایش را به تایید دادستان می رساند، باید طبق نظر دیوان عالی کشور مبادرت به صدور رای کند. در مواردی که درخواست دیوان عالی کشور غیر قانونی است، دادگاه بدوی چه اقدامی باید انجام دهد؟ آیا لازم است بر خلاف علم و استدلال خود وفق نظر دیوان عمل کند یا این که می تواند وفق نظر خویش عمل کرده و نظر دیوان را با استدلال رد کند؟


== نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه ==
== نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه ==
مطابق تبصره ماده ۴۶۹ و بند الف ماده ۴۷۰ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲، در مواردی که دیوان عالی کشور رأی را به علت نقص تحقیقات نقض می کند، مکلف است تمام موارد نقص تحقیقات را به تفصیل ذکر کند؛ مرجع رسیدگی نیز پس از آن باید تحقیقات مورد نظر دیوان عالی کشور را انجام دهد و سپس مبادرت به صدور رأی کند؛ بنابراین اگر مرجع رسیدگی در تحقیقات مورد نظر دیوان عالی کشور ابهامی بیابد، به منظور رفع ابهام مراتب را از دیوان عالی کشور استعلام و بعد از انجام کامل تحقیقات خواسته شده، به تشخیص خود رأی مقتضی صادر می کند.
مطابق تبصره [[ماده ۴۶۹ قانون آیین دادرسی کیفری|ماده ۴۶۹]] و [[ماده ۴۷۰ قانون آیین دادرسی کیفری|بند الف ماده ۴۷۰ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲]]، در مواردی که دیوان عالی کشور رأی را به علت نقص تحقیقات نقض می کند، مکلف است تمام موارد نقص تحقیقات را به تفصیل ذکر کند؛ مرجع رسیدگی نیز پس از آن باید تحقیقات مورد نظر دیوان عالی کشور را انجام دهد و سپس مبادرت به صدور رأی کند؛ بنابراین اگر مرجع رسیدگی در تحقیقات مورد نظر دیوان عالی کشور ابهامی بیابد، به منظور رفع ابهام مراتب را از دیوان عالی کشور استعلام و بعد از انجام کامل تحقیقات خواسته شده، به تشخیص خود رأی مقتضی صادر می کند.
 
== مواد مرتبط ==
 
* [[ماده ۴۶۹ قانون آیین دادرسی کیفری]]
* [[ماده ۴۷۰ قانون آیین دادرسی کیفری]]
 
== جستارهای وابسته ==
 
* [[دیوان عالی کشور]]
* [[نقص تحقیقات]]


[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه سال ۱۴۰۰]]
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه سال ۱۴۰۰]]
۱٬۵۳۰

ویرایش

منوی ناوبری