ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
ابرابزار
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
'''ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی الحاقی 1370/8/14''': کافر از مسلم ارث نمی‌برد و اگر در بین ورثه‌ی متوفای کافری، مسلم باشد وراث کافر ارث نمی‌برند اگر چه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند.
'''ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی الحاقی ۱۳۷۰/۸/۱۴''': کافر از مسلم ارث نمی‌برد و اگر در بین ورثهٔ متوفای کافری، مسلم باشد وراث کافر ارث نمی‌برند اگر چه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند.
 
* [[ماده ۸۸۱ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]
* [[ماده ۸۸۱ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]
* [[ماده ۸۸۲ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]
* [[ماده ۸۸۲ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
حجب به وصف، یعنی عاملی که به دلیل وجود در شخص وارث، او را از ارث محروم می نماید.(81962)
حجب به وصف، یعنی عاملی که به دلیل وجود در شخص وارث، او را از ارث محروم می‌نماید. (۸۱۹۶۲)


به کسی که والدین او کافر بوده؛ و خود او نیز پس از بلوغ، به کیش آنان بوده و سپس مسلمان شده؛ و بعد، از اسلام خارج شده است؛ مرتد ملی گویند.(1105852) و مرتد ملی، کسی است که در زمان انعقاد نطفه وی، پدر و مادرش کافر بوده؛ و خود او نیز، پس از بلوغ، اظهار به کفر نموده؛ و سپس اسلام آورده؛ و دوباره کافر گردیده است. (267958)
به کسی که والدین او کافر بوده؛ و خود او نیز پس از بلوغ، به کیش آنان بوده و سپس مسلمان شده؛ و بعد، از اسلام خارج شده‌است؛ مرتد ملی گویند. (۱۱۰۵۸۵۲) و مرتد ملی، کسی است که در زمان انعقاد نطفه وی، پدر و مادرش کافر بوده؛ و خود او نیز، پس از بلوغ، اظهار به کفر نموده؛ و سپس اسلام آورده؛ و دوباره کافر گردیده‌است. (۲۶۷۹۵۸)


کفر در لغت، یعنی بی دین بودن. و در حقوق به کسی که به توحید یا پیامبری حضرت محمد، و یا یکی از ضروریات دین، اعتقاد نداشته باشد؛ کافر گویند.(111319)  
کفر در لغت، یعنی بی‌دین بودن. و در حقوق به کسی که به توحید یا پیامبری حضرت محمد، یا یکی از ضروریات دین، اعتقاد نداشته باشد؛ کافر گویند. (۱۱۱۳۱۹)


کافر اصلی به کسی گویند که از کودکی، به تبع پدر و مادر خود، کافر بوده است.(267958)
کافر اصلی به کسی گویند که از کودکی، به تبع پدر و مادر خود، کافر بوده‌است. (۲۶۷۹۵۸)


مرتد کسی است که مسلمان بوده؛ اما پس از بلوغ، با عقل و اختیار کامل، از دین خارج شده است.(267958)
مرتد کسی است که مسلمان بوده؛ اما پس از بلوغ، با عقل و اختیار کامل، از دین خارج شده‌است. (۲۶۷۹۵۸)


مرتد فطری کسی است که در وقت انعقاد نطفه وی، یکی از والدین او مسلمان بوده؛ و خود او نیز پس از بلوغ، اسلام را اختیار نموده؛ و سپس از دین خارج شده است. (267958)
مرتد فطری کسی است که در وقت انعقاد نطفه وی، یکی از والدین او مسلمان بوده؛ و خود او نیز پس از بلوغ، اسلام را اختیار نموده؛ و سپس از دین خارج شده‌است. (۲۶۷۹۵۸)


== پیشینه ==
== پیشینه ==
برخلاف دین یهود، در آیین های زرتشتی و مسیحی، خروج از دین، از موانع ارث است.(767559) (767557)
برخلاف دین یهود، در آیین‌های زرتشتی و مسیحی، خروج از دین، از موانع ارث است. (۷۶۷۵۵۹) (۷۶۷۵۵۷)


پیش از انقلاب، کفر به عنوان یکی از موانع ارث محسوب نمی شد؛ لیکن قانونگذار پس از پیروزی انقلاب، به جهت لزوم انطباق قوانین موضوعه با شرع اسلام و فقه شیعه، مبادرت به تصویب این ماده نمود.(268011)
پیش از انقلاب، کفر به عنوان یکی از موانع ارث محسوب نمی‌شد؛ لیکن قانونگذار پس از پیروزی انقلاب، به جهت لزوم انطباق قوانین موضوعه با شرع اسلام و فقه شیعه، مبادرت به تصویب این ماده نمود. (۲۶۸۰۱۱)


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
کفر وارث در زمان فوت مورث، از موانع ارث محسوب می گردد؛ لذا چنانچه شخصی پس از فوت مورث، کافر شود؛ از حصه خویش محروم نخواهدشد.(10811216) و ارتداد وارث، از موانع ارث است.(893637) و وارث مسلمان، حاجب وراث کافر است؛ حتی اگر قرابت او با میت، دورتر از سایر وراث باشد.(1081225) و چنانچه زن یا مرد مسلمان، پیش از فوت همسر خویش، کافر شود؛ دراینجا باید بین موردی که کفر، سبب انحلال نکاح است؛ با موردی که کفر، موجب زوال رابطه زوجیت نمی گردد؛ قائل به تفکیک شد. چراکه درمواردی نظیر ایمان آوردن زوج یا زوجه به ادیان غیر کتابی، درواقع رابطه نکاح، به طور کلی از بین رفته است؛ در چنین فرضی، انحلال نکاح، مقتضی ارث بری را از بین برده است؛ و ازآنجایی که مانع ظهور می یابد تا نفوذ مقتضی را بی اثر نماید، پس تا وقتی که مقتضی امری وجود نداشته باشد؛ مانعی هم قابل تصور نیست. اما در فرضی که کفر، موجب انحلال زوجیت نبوده؛ نظیر ایمان آوردن زن به یکی از ادیان کتابی، دراینصورت، کفر همچنان مانع ارث بری است؛ چون مقتضی ارث، که نکاح می باشد؛ هنوز به قوت خود باقی است.(272119)
کفر وارث در زمان فوت مورث، از موانع ارث محسوب می‌گردد؛ لذا چنانچه شخصی پس از فوت مورث، کافر شود؛ از حصه خویش محروم نخواهدشد. (۱۰۸۱۱۲۱۶) و ارتداد وارث، از موانع ارث است. (۸۹۳۶۳۷) و وارث مسلمان، حاجب وراث کافر است؛ حتی اگر قرابت او با میت، دورتر از سایر وراث باشد. (۱۰۸۱۲۲۵) و چنانچه زن یا مرد مسلمان، پیش از فوت همسر خویش، کافر شود؛ دراینجا باید بین موردی که کفر، سبب انحلال نکاح است؛ با موردی که کفر، موجب زوال رابطه زوجیت نمی‌گردد؛ قائل به تفکیک شد. چراکه درمواردی نظیر ایمان آوردن زوج یا زوجه به ادیان غیر کتابی، درواقع رابطه نکاح، به‌طور کلی از بین رفته‌است؛ در چنین فرضی، انحلال نکاح، مقتضی ارث بری را از بین برده‌است؛ و ازآنجایی که مانع ظهور می‌یابد تا نفوذ مقتضی را بی اثر نماید، پس تا وقتی که مقتضی امری وجود نداشته باشد؛ مانعی هم قابل تصور نیست. اما در فرضی که کفر، موجب انحلال زوجیت نبوده؛ نظیر ایمان آوردن زن به یکی از ادیان کتابی، دراینصورت، کفر همچنان مانع ارث بری است؛ چون مقتضی ارث، که نکاح می‌باشد؛ هنوز به قوت خود باقی است. (۲۷۲۱۱۹)


== مستندات فقهی ==
== مستندات فقهی ==
امام صادق، اموال مردی را که کافر بود؛ متعلق به ورثه مسلمان او دانست.(1250177)
امام صادق، اموال مردی را که کافر بود؛ متعلق به ورثه مسلمان او دانست. (۱۲۵۰۱۷۷)


== سوابق فقهی ==
== سوابق فقهی ==
انکار یکی از ضروریات دین، از موجبات کفر محسوب می گردد.(111319)
انکار یکی از ضروریات دین، از موجبات کفر محسوب می‌گردد. (۱۱۱۳۱۹)


رویه های قضایی
رویه‌های قضایی


به موجب نظریه 6772/مورخه 23/12/1374 اداره حقوقی قوه قضاییه، قبل از محکومیت به ارتداد در دادگاه صالح، نمی توان کسی را از ارث محروم نمود.(1399752)
به موجب نظریه ۶۷۷۲/۷ مورخه ۲۳/۱۲/۱۳۷۴ اداره حقوقی قوه قضاییه، قبل از محکومیت به ارتداد در دادگاه صالح، نمی‌توان کسی را از ارث محروم نمود. (۱۳۹۹۷۵۲)


== انتقادات ==
== انتقادات ==
با تصویب این ماده، امکان اعمال حیله و دسیسه، و سوءاستفاده برخی اشخاص، جهت طرح دعاوی ایذایی که در گذشته هم سابقه داشته، فراهم گردیده است.(129132)
با تصویب این ماده، امکان اعمال حیله و دسیسه، و سوءاستفاده برخی اشخاص، جهت طرح دعاوی ایذایی که در گذشته هم سابقه داشته، فراهم گردیده‌است. (۱۲۹۱۳۲)
 
== مصادیق و نمونه ها ==
 
* اگر وراث متوفی، منحصر به دو فرزند باشند؛ که یکی کافر و دیگری مسلمان است؛ همه ترکه او به وارث مسلمان می رسد.(1081225)


* اگر وارث متوفی، منحصر به یک خواهر بوده که کافر است ولی دارای فرزند مسلمان می باشد؛ فرزند مسلمان، حاجب مادر خویش خواهد شد. و چنانچه، متوفی فرزندی مرتد داشته باشد؛ ولی آن فرزند دارای اولاد مسلمان می باشد؛ اولاد مسلمان، جایگزین پدر خویش در ارث بری خواهندبود.(1081225
== مصادیق و نمونه‌ها ==
* اگر وراث متوفی، منحصر به دو فرزند باشند؛ که یکی کافر و دیگری مسلمان است؛ همه ترکه او به وارث مسلمان می‌رسد. (۱۰۸۱۲۲۵)
* اگر وارث متوفی، منحصر به یک خواهر بوده که کافر است ولی دارای فرزند مسلمان می‌باشد؛ فرزند مسلمان، حاجب مادر خویش خواهد شد. و چنانچه، متوفی فرزندی مرتد داشته باشد؛ ولی آن فرزند دارای اولاد مسلمان می‌باشد؛ اولاد مسلمان، جایگزین پدر خویش در ارث بری خواهندبود. (۱۰۸۱۲۲۵


[[رده:رفرنس]]
[[رده:رفرنس]]
۳۴٬۱۱۹

ویرایش

منوی ناوبری