۱۱٬۹۹۳
ویرایش
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
== در حقوق تطبیقی == | == در حقوق تطبیقی == | ||
برخی از حقوقدانان، منشأ الهام ماده ۱۰ قانون مدنی را از ماده ۱۱۳۴ [[کد ناپلئون|قانون مدنی فرانسه]] میدانند اما برخی دیگر با توجه به سابقه آن در [[فقه]]، ماده ۱۱۳۴ قانون مدنی فرانسه را به عنوان تأییدی بر قانون مدنی ایران تلقی کردهاند نه منشأ الهام آن.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=صفایی|نام=سید حسین|پیوند نویسنده=سید حسین صفایی|عنوان=قواعد عمومی قراردادها|ترجمه=|جلد=2|سال=1384|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|صفحه=47|پیوند=}}</ref> | برخی از حقوقدانان، منشأ الهام ماده ۱۰ قانون مدنی را از ماده ۱۱۳۴ [[کد ناپلئون|قانون مدنی فرانسه]] میدانند اما برخی دیگر با توجه به سابقه آن در [[فقه]]، ماده ۱۱۳۴ قانون مدنی فرانسه را به عنوان تأییدی بر قانون مدنی ایران تلقی کردهاند نه منشأ الهام آن.<ref>{{یادکرد کتاب|نام خانوادگی=صفایی|نام=سید حسین|پیوند نویسنده=سید حسین صفایی|عنوان=قواعد عمومی قراردادها|ترجمه=|جلد=2|سال=1384|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|صفحه=47|پیوند=}}</ref> اصل آزادی قراردادی در ماده 1102 قانون مدنی جدید فرانسه چنین بیان شده است که؛ «هرکس در انعقاد یا عدم انعقاد قرارداد، انتخاب طرف قرارداد خود و تعیین مفاد و شکل قرارداد خود در حدود تعیین شده توسط قانون، آزاد می باشد. آزادی قراردادی، اجازه نقض قواعد مربوط به نظم عمومی را نمی دهد.»<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی فرانسه|ترجمه=|جلد=|سال=1401|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6670284|صفحه=|نام۱=سیامک|نام خانوادگی۱=پاکباز|چاپ=1}}</ref> | ||
با تعریف فوق 4 وجه اساسی از اصل آزادی قراردادی استنباط می گردد؛ | |||
* اولاً آزادی قراردادی به مفهوم آزادی در انعقاد یا عدم انعقاد قرارداد | |||
* ثانیاً آزادی قراردادی به مفهوم آزادی در انتخاب طرف قرارداد | |||
* ثالثاً آزادی قراردادی به مفهوم آزادی در تعیین محتوای قرارداد | |||
* رابعاً آزادی قراردادی به مفهوم آزادی در تعیین قالب قرارداد<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی فرانسه|ترجمه=|جلد=|سال=1401|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6670288|صفحه=|نام۱=سیامک|نام خانوادگی۱=پاکباز|چاپ=1}}</ref> | |||
تاریخچه آزادی قراردادی در فرانسه با انقلاب فرانسه و تأثیر قانون مدنی 1804 شکل گرفت. این قانون، که در زمانی بود که فردگرایی و اقتصاد آزاد در اوج بود، اصول برابری، آزادی، و نفی صورتگرایی را به دنبال داشت. ابزارهای مورد استفاده در این زمان مذاکره و چانه زنی متعاملین بود. اگرچه مخالفتها وجود داشت، اما اصل آزادی قراردادی هنوز هم بنیان بسیاری از آموزهها و قوانین مدنی فرانسه است. حقوقدانان معتبر مانند دوما و کاربونیه به استحکام این اصل پرداختهاند. طبق نظریه کاربونیه، آزادی قراردادی به طرفین اجازه میدهد که از نظام قوانین پیش ساخته فرار کنند. در تفسیر کلاسیک، اصل آزادی قراردادی در زمان تشکیل قرارداد به اوج میرسد و در مرحله اجرا، به منظور امنیت قراردادی، فروکش میکند و اصل لزوم حاکم میشود. به عبارت دیگر، آزادی در اینجا به معنای ورود به قرارداد است نه خروج از آن. در دورهای معین در کامن لا، تنها بخشی از قراردادها شناخته شده بود و در نظام سنتی، محدویتهایی در این زمینه وجود داشت. اما با گذر از قرون وسطی و با جنبش "از قانون به قرارداد"، آزادی قراردادی در قرن 19 به اوج خود رسید. در ایالات متحده، اصل آزادی قراردادی در قانون اساسی جذور دارد و به همین دلیل، دیوانعالی فدرال امریکا بسیاری از مقررات مخالف این اصل را نقض کرده است. اکنون، دادگاهها و حقوقدانان امریکایی با توجه به محدودیتهایی به این نکته پذیرفتهاند که طرفین میتوانند قانون حاکم بر قرارداد را انتخاب کنند. ماده 187 اصلاحیه دومین قانون تعارض قوانین آمریکا (1971) اصل حاکمیت اراده را به عنوان یک عامل اساسی در تعیین قانون حاکم بر معاملات چند ایالتی تأیید کرده است. همچنین، قانون متحدالشکل تجاری امریکا نیز در بخش 150-1 فلسفه اصل حاکمیت اراده را دنبال میکند، با این حال راهکاری یکسان را در پیش نگرفته است.<ref name=":0" /> | تاریخچه آزادی قراردادی در فرانسه با انقلاب فرانسه و تأثیر قانون مدنی 1804 شکل گرفت. این قانون، که در زمانی بود که فردگرایی و اقتصاد آزاد در اوج بود، اصول برابری، آزادی، و نفی صورتگرایی را به دنبال داشت. ابزارهای مورد استفاده در این زمان مذاکره و چانه زنی متعاملین بود. اگرچه مخالفتها وجود داشت، اما اصل آزادی قراردادی هنوز هم بنیان بسیاری از آموزهها و قوانین مدنی فرانسه است. حقوقدانان معتبر مانند دوما و کاربونیه به استحکام این اصل پرداختهاند. طبق نظریه کاربونیه، آزادی قراردادی به طرفین اجازه میدهد که از نظام قوانین پیش ساخته فرار کنند. در تفسیر کلاسیک، اصل آزادی قراردادی در زمان تشکیل قرارداد به اوج میرسد و در مرحله اجرا، به منظور امنیت قراردادی، فروکش میکند و اصل لزوم حاکم میشود. به عبارت دیگر، آزادی در اینجا به معنای ورود به قرارداد است نه خروج از آن. در دورهای معین در کامن لا، تنها بخشی از قراردادها شناخته شده بود و در نظام سنتی، محدویتهایی در این زمینه وجود داشت. اما با گذر از قرون وسطی و با جنبش "از قانون به قرارداد"، آزادی قراردادی در قرن 19 به اوج خود رسید. در ایالات متحده، اصل آزادی قراردادی در قانون اساسی جذور دارد و به همین دلیل، دیوانعالی فدرال امریکا بسیاری از مقررات مخالف این اصل را نقض کرده است. اکنون، دادگاهها و حقوقدانان امریکایی با توجه به محدودیتهایی به این نکته پذیرفتهاند که طرفین میتوانند قانون حاکم بر قرارداد را انتخاب کنند. ماده 187 اصلاحیه دومین قانون تعارض قوانین آمریکا (1971) اصل حاکمیت اراده را به عنوان یک عامل اساسی در تعیین قانون حاکم بر معاملات چند ایالتی تأیید کرده است. همچنین، قانون متحدالشکل تجاری امریکا نیز در بخش 150-1 فلسفه اصل حاکمیت اراده را دنبال میکند، با این حال راهکاری یکسان را در پیش نگرفته است.<ref name=":0" /> |
ویرایش