ماده ۶۱۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲): تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Wikihagh admin صفحهٔ ماده 611 قانون مجازات اسلامی (1392) را به ماده ۶۱۱ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲) منتقل کرد: فارسی سازی نویسه ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
قطع و یا از بین ‌بردن تمام زبان گویا موجب دیه کامل است و دیه از بین ‌بردن قسمتی از آن به نسبت گویایی از بین رفته است که با تقسیم تمام دیه به حروف محاسبه می‌ شود. تبصره 1 ـ دیه از بین ‌بردن ادای هر حرف با توجه به حروف زبان تکلم مجنی‌‌ علیه تعیین می‌ شود مانند اینکه از بین ‌بردن قدرت اداء یک حرف شخص فارسی زبان، یک ‌سی ‌و دوم دیه کامل است. تبصره 2 ـ شخصی که دارای لکنت زبان است و یا به کندی یا تندی سخن می‌ گوید یا برخی از حروف را نمی‌ تواند تلفظ کند، گویا محسوب می‌ شود.
قطع و یا از بین ‌بردن تمام زبان گویا موجب [[دیه]] کامل است و دیه از بین ‌بردن قسمتی از آن به نسبت گویایی از بین رفته است که با تقسیم تمام [[دیه]] به حروف محاسبه می‌ شود. تبصره 1 ـ دیه از بین ‌بردن ادای هر حرف با توجه به حروف زبان تکلم مجنی‌‌ علیه تعیین می‌ شود مانند اینکه از بین ‌بردن قدرت اداء یک حرف شخص فارسی زبان، یک ‌سی ‌و دوم [[دیه]] کامل است. تبصره 2 ـ شخصی که دارای لکنت زبان است و یا به کندی یا تندی سخن می‌ گوید یا برخی از حروف را نمی‌ تواند تلفظ کند، گویا محسوب می‌ شود.
 
== پیشینه ==
ماده 397 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370) سابقاً در این خصوص وضع شده بود.712860
 
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
به نظر می رسد جنایتی که موجب از میان رفتن بخشی از زبان لال شود، [[دیه]] همان مقدار از زبان را به دنبال دارد. این مقدار با رعایت تناسب تمام زبان است . همچنین دیه بخشی از زبان سالم نیز به نسبت از دست دادن توانایی در ادای حروف محاسبه  می گردد.712848 لذا تعیین دیه را باید به اعتبار از بین رفتن حروف دانست نه مساحت زبان.671268بنابراین قاعده کلی که به موجب آن ملاک تعیین دیه در قطع شدن بخشی از عضو مساحت آن عضو است، در این خصوص تخصیص خورده است.2815964 در باب قطع بخشی از زبان که آسیبی به قدرت تکلم نرساند نیز گروهی معتقد به ثبوت دیه همان نسبت خواهند بود. زیرا قاعده آن است که دیه قطع مقداری از عضوی که دارای دیه مقدر است، به همان نسبت خواهد بود.836472
 
در خصوص حالتی که جنایت بر زبان موجب ایجاد نقص در تلفظ شود، حکمی در قانون وجود ندارد. اما برخی از حقوقدانان در این خصوص قائل به دو نظر شده اند:1-ناقص شدن را باید مساوی با از بین رفتن قدرت ادای حروف دانست. 2-باید قائل به پرداخت [[ارش]] بود.712868زیرا  اصل آن است که اگر شرعاً یا قانوناً برای جنایتی دیه ای معین نشده باشد، باید ارش پرداخت شود.1425924
 
ظاهر ماده بیانگر این نظر است که لال کردن زبان دیگری موجب دیه کامل و قطع کردن زبان لال موجب یک سوم دیه است.712836 لذا دیه از بین بردن زبان سالم و نیز لال کردن آن معادل هزار دینار و دیه بریدن زبان لال معادل 333/33 دینار است.671264 به عبارت دیگر از بین بردن زبان سالم یا لال کردن زبان دیگری موجب 100 نفر شتر می شود.1928276
 
== مستندات فقهی ==
مستند شرعی ماده فوق را پاره ای از روایات دانسته اند.2358028 در خصوص دیه کامل زبان، میتوان به روایتی از امام صادق (ع) استناد نمود.2430612
 
== سوابق فقهی ==
به نظر می رسد در دیدگاه فقها، بریدن و قطع زبان فردی که لال نیست موجب دیه کامل است.836460 گروهی نیز دیه کندن بخشی از زبان را که منجر به ناتوانی در تلفظ تمام حروف گردد نیز موجب همین مقدار دیه دانسته اند.4062456فقهای عامه به استناد روایتی، دیه زبان را معادل دیه کامل می دانند.836556
۳٬۵۰۱

ویرایش

منوی ناوبری