ماده ۱۲۳۱ قانون مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
'''ماده ۱۲۳۱ قانون مدنی''': اشخاص ذیل نباید به سمت قیمومت معین شوند:
'''ماده ۱۲۳۱ قانون مدنی''': اشخاص ذیل نباید به سمت [[قیمومت]] معین شوند:


# کسانی که خود تحت ولایت یا قیمومت هستند.
# کسانی که خود تحت [[ولایت]] یا قیمومت هستند.
# کسانی که به علت ارتکاب جنایت یا یکی از جنحه‌های ذیل به موجب حکم قطعی محکوم شده باشند:
# کسانی که به علت ارتکاب [[جنایت]] یا یکی از [[جنحه|جنحه‌]]<nowiki/>های ذیل به موجب [[رأی قطعی|حکم قطعی]] محکوم شده باشند: [[سرقت]]، [[خیانت در امانت]]، [[کلاهبرداری]]، [[اختلاس]]، هتک ناموس یا [[جرائم منافی عفت|منافیات عفت]]، جنحه نسبت به [[طفل|اطفال]]، [[ورشکستگی به تقصیر]].
سرقت، خیانت در امانت، کلاهبرداری، اختلاس، هتک ناموس یا منافیات عفت، جنحه نسبت به اطفال، ورشکستگی به تقصیر.
# کسانی که حکم [[ورشکستگی]] آن‌ها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آن‌ها [[تصفیه امور ورشکستگی|تصفیه]] نشده‌ است.
 
# کسانی که معروف به [[فساد]] اخلاق باشند.
# کسانی که حکم ورشکستگی آن‌ها صادر و هنوز عمل ورشکستگی آن‌ها تصفیه نشده‌است.
# کسی که خود یا [[اقربا|اقربای]] [[وراث طبقه اول|طبقهٔ اول]] او [[دعوی|دعوایی]] بر [[محجور]] داشته باشد.
# کسانی که معروف به فساد اخلاق باشند.
# کسی که خود یا اقربای طبقهٔ اول او دعوایی بر محجور داشته باشد.
* {{زیتونی|[[ماده ۱۲۳۰ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۱۲۳۰ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۱۲۳۲ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
* {{زیتونی|[[ماده ۱۲۳۲ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}}
خط ۱۵: خط ۱۳:


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
به کسی که به سفارش دادستان، برای حمایت از محجور، و نگهداری از او، و اداره اموال وی، تعیین می‌گردد؛ قیم گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد اول) (شخصیت و اهلیت در حقوق مدنی)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1270836|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=ساکت|چاپ=1}}</ref>
منظور از «قیمومت» در '''ماده ۱۲۳۱ قانون مدنی'''، [[سمت|سمتی]] است که [[قیم]]، بر عهده دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=339360|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>


به سمتی که قیم، بر عهده دارد؛ قیمومت گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=339360|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
== فلسفه و مبانی نظری ماده ==
کسانی که خود، تحت ولایت یا قیمومت هستند؛ نمی‌توانند به سمت قیم تعیین گردند؛ زیرا [[تصرف|تصرفات]] آنان، نسبت امور [[مال|مالی]] خود و دیگران، [[نفوذ|نافذ]] نیست،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=213516|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> همچنین کسانی که حکم ورشکستگی آن‌ها، صادر گردیده؛ و هنوز عمل ورشکستگی آنها، تصفیه نشده‌است را نمی‌توان به سمت قیمومت تعیین نمود؛ زیرا نمی‌توان از [[تاجر|تاجری]] که به [[تعهد|تعهدات]] خود، عمل ننموده؛ انتظار داشت که امور دیگران را معلق نگذارد، و چنین شخصی قابل اعتماد نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (ورشکستگی و تصفیه امور ورشکسته)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2268248|صفحه=|نام۱=ربیعا|نام خانوادگی۱=اسکینی|چاپ=13}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
کسانی که خود، تحت ولایت یا قیمومت هستند؛ نمی‌توانند به سمت قیم تعیین گردند؛ زیرا تصرفات آنان، نسبت امور مالی خود و دیگران، نافذ نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=213516|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref>
مفاد '''ماده ۱۲۳۱ قانون مدنی'''، قابل تسری به موارد تعیین [[نظارت بر قیم|ناظر]]، بر اعمال قیم است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد اول) (شخصیت و اهلیت در حقوق مدنی)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1268540|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=ساکت|چاپ=1}}</ref>


زن، بدون اذن همسر خود، نمی‌تواند سمت قیمومت را، قبول نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=طه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=407500|صفحه=|نام۱=|نام خانوادگی۱=|چاپ=1}}</ref>
گفتنی است [[زوجه|زن]]، بدون [[اذن]] [[زوج|همسر]] خود، نمی‌تواند سمت قیمومت را قبول نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=طه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=407500|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=شایگان|چاپ=1}}</ref>


مفاد این ماده، قابل تسری به موارد تعیین ناظر، بر اعمال قیم است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد اول) (شخصیت و اهلیت در حقوق مدنی)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1268540|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=ساکت|چاپ=1}}</ref>
== رویه‌های قضایی ==
 
کسانی که حکم ورشکستگی آن‌ها، صادر گردیده؛ و هنوز عمل ورشکستگی آنها، تصفیه نشده‌است را؛ نمی‌توان به سمت قیمومت تعیین نمود؛ زیرا نمی‌توان از تاجری که به تعهدات خود، عمل ننموده؛ انتظار داشت که امور دیگران را معلق نگذارد. چنین شخصی قابل اعتماد نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق تجارت (ورشکستگی و تصفیه امور ورشکسته)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2268248|صفحه=|نام۱=ربیعا|نام خانوادگی۱=اسکینی|چاپ=13}}</ref>


== رویه‌های قضایی ==
* به موجب [[نظریه مشورتی]] شماره ۸۶۳۴/۷ مورخه ۱۳۸۵/۱۱/۱۵ [[اداره کل حقوقی قوه قضائیه|اداره حقوقی قوه قضاییه]]، لزومی ندارد که قیم [[محجور|محجورین]] ایرانی، خود نیز [[تابعیت|تبعه]] ایران باشد؛ لیکن می‌توان [[مادر|مادری]] را که خارجی بوده؛ به عنوان قیم [[ولد|فرزندان]] ایرانی اش منصوب نمود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه قانون مدنی (ویرایش ششم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=268672|صفحه=|نام۱=معاونت حقوقی ریاست جمهوری|نام خانوادگی۱=|چاپ=7}}</ref> البته تعیین قیم [[کافر]] برای اطفال [[مسلمان]] صحیح نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه قانون مدنی (ویرایش ششم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=268672|صفحه=|نام۱=معاونت حقوقی ریاست جمهوری|نام خانوادگی۱=|چاپ=7}}</ref>
به موجب نظریه مشورتی شماره ۸۶۳۴/۷ مورخه ۱۳۸۵/۱۱/۱۵ اداره حقوقی قوه قضاییه، لزومی ندارد که قیم محجورین ایرانی، خود نیز تبعه ایران باشد؛ لیکن می‌توان مادری را که خارجی بوده؛ به عنوان قیم فرزندان ایرانی اش، منصوب نمود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه قانون مدنی (ویرایش ششم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=268672|صفحه=|نام۱=معاونت حقوقی ریاست جمهوری|نام خانوادگی۱=|چاپ=7}}</ref> البته تعیین قیم کافر برای اطفال مسلمان، صحیح نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه قانون مدنی (ویرایش ششم)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=معاونت تدوین، تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=268672|صفحه=|نام۱=معاونت حقوقی ریاست جمهوری|نام خانوادگی۱=|چاپ=7}}</ref>


به موجب دادنامه شماره ۷/۷۲/۱۹ مورخه ۱۳۷۲/۷/۲۵ شعبه ۱۹ دیوان عالی کشور، متهم بودن زوجه به معاونت در قتل شوهر خود، مانع از نصب وی، به عنوان قیم خواهدبود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=موازین حقوقی امور حسبی در آرای دیوانعالی کشور (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5448760|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=1}}</ref>
* به موجب [[دادنامه]] شماره ۷/۷۲/۱۹ مورخه ۱۳۷۲/۷/۲۵ شعبه ۱۹ [[دیوان عالی کشور]]، [[متهم]] بودن زوجه به [[معاونت در قتل عمدی|معاونت در قتل]] شوهر خود، مانع از نصب وی، به عنوان قیم خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=موازین حقوقی امور حسبی در آرای دیوانعالی کشور (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=5448760|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=1}}</ref>


== مقالات مرتبط ==
== مقالات مرتبط ==
۳۴٬۲۰۹

ویرایش

منوی ناوبری