۱۹۹٬۶۴۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
* {{زیتونی|[[ماده ۸۱۶ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}} | * {{زیتونی|[[ماده ۸۱۶ قانون مدنی|مشاهده ماده قبلی]]}} | ||
* {{زیتونی|[[ماده ۸۱۸ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}} | * {{زیتونی|[[ماده ۸۱۸ قانون مدنی|مشاهده ماده بعدی]]}} | ||
== مواد مرتبط == | == مواد مرتبط == | ||
* [[ماده ۸۱۶ قانون مدنی]] | * [[ماده ۸۱۶ قانون مدنی]] | ||
خط ۹: | خط ۷: | ||
== مطالعات تطبیقی == | == مطالعات تطبیقی == | ||
برخلاف ایران، در حقوق مصر، اگر [[مبیع]] [[مستحق للغیر|مستحقٌ للغیر]] درآید؛ شفیع فقط میتواند به فروشنده مراجعه نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1566264|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=ره پیک|چاپ=2}}</ref> | برخلاف ایران، در حقوق مصر، اگر [[مبیع]] [[مستحق للغیر|مستحقٌ للغیر]] درآید؛ شفیع فقط میتواند به فروشنده مراجعه نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1566264|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=ره پیک|چاپ=2}}</ref> | ||
== فلسفه و مبانی نظری == | == فلسفه و مبانی نظری == | ||
در مقابل شریکی که به حق شفعه تملک میکند؛ مشتری ضامن درک است نه بایع؛ زیرا شفیع، [[مورد معامله]] را از خریدار تحویل گرفتهاست؛ نه از فروشنده، در واقع با وقوع [[بیع]]، رابطه بایع با مبیع قطع گردیده؛ و رابطه جدیدی بین خریدار و مبیع برقرار میگردد و شفیعی که مبیع را از خریدار دریافت مینماید؛ در صورت مستحقٌ للغیر بودن آن، باید به کسی مراجعه نماید که در هنگام اخذ به شفعه، به عنوان [[مالکیت|مالک]] مال شناخته میشدهاست،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1566200|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=ره پیک|چاپ=2}}</ref> به عبارت دیگر در مقابل شریکی که به حق شفعه تملک میکند؛ مشتری ضامن درک است؛ زیرا اوست که به عنوان فروشنده، [[مال]] مزبور را به شفیع فروختهاست، همان طور که در سایر اقسام بیع مرسوم است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=206032|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> | در مقابل شریکی که به حق شفعه تملک میکند؛ مشتری ضامن درک است نه بایع؛ زیرا شفیع، [[مورد معامله]] را از خریدار تحویل گرفتهاست؛ نه از فروشنده، در واقع با وقوع [[بیع]]، رابطه بایع با مبیع قطع گردیده؛ و رابطه جدیدی بین خریدار و مبیع برقرار میگردد و شفیعی که مبیع را از خریدار دریافت مینماید؛ در صورت مستحقٌ للغیر بودن آن، باید به کسی مراجعه نماید که در هنگام اخذ به شفعه، به عنوان [[مالکیت|مالک]] مال شناخته میشدهاست،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1566200|صفحه=|نام۱=حسن|نام خانوادگی۱=ره پیک|چاپ=2}}</ref> به عبارت دیگر در مقابل شریکی که به حق شفعه تملک میکند؛ مشتری ضامن درک است؛ زیرا اوست که به عنوان فروشنده، [[مال]] مزبور را به شفیع فروختهاست، همان طور که در سایر اقسام بیع مرسوم است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=206032|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> | ||
== سوابق و مستندات فقهی == | == سوابق و مستندات فقهی == | ||
=== سوابق و مستندات فقهی === | === سوابق و مستندات فقهی === | ||
در مقابل شریکی که به حق شفعه تملک میکند؛ مشتری ضامن درک است نه بایع، حتی اگر هنوز مبیع را، از فروشنده تحویل نگرفته باشد؛ زیرا [[انتقال]] مبیع به شفیع، از ملک مشتری صورت پذیرفتهاست؛ نه از ملک فروشنده، و [[قبض]] شفیع، جایگزین قبض خریدار گردیدهاست و ضمان درک بر عهده کسی است که مورد معامله را، به خریدار [[تسلیم]] مینماید، و این مشتری است که با [[بیع فاسد]]، در [[ثمن]] شفیع تصرف نموده؛ و آن را به مالکش رد نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ایقاع (اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=64556|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=1}}</ref> | در مقابل شریکی که به حق شفعه تملک میکند؛ مشتری ضامن درک است نه بایع، حتی اگر هنوز مبیع را، از فروشنده تحویل نگرفته باشد؛ زیرا [[انتقال]] مبیع به شفیع، از ملک مشتری صورت پذیرفتهاست؛ نه از ملک فروشنده، و [[قبض]] شفیع، جایگزین قبض خریدار گردیدهاست و ضمان درک بر عهده کسی است که مورد معامله را، به خریدار [[تسلیم]] مینماید، و این مشتری است که با [[بیع فاسد]]، در [[ثمن]] شفیع تصرف نموده؛ و آن را به مالکش رد نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ایقاع (اخذ به شفعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مرکز نشر علوم اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=64556|صفحه=|نام۱=سیدمصطفی|نام خانوادگی۱=محقق داماد|چاپ=1}}</ref> | ||
== مصادیق و نمونه ها == | == مصادیق و نمونه ها == | ||
* اگر زید، [[حصه]] [[مشاع]] خود را به عمرو فروخت؛ و بکر به عنوان شفیع، اخذ به شفعه نمود؛ و بهای زمین را به عمرو پرداخت، و سپس معلوم گردید که مبیع، متعلق به هشام بوده؛ و زید آن را به نحو [[معامله فضولی|فضولی]]، به عمرو فروختهاست؛ و هشام نیز بیع مزبور را [[رد معامله فضولی|رد]] نمود؛ در این صورت عمرو در برابر بکر، [[ضمان درک ثمن|ضامن درک ثمن]] بوده؛ و باید آن را به وی رد نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد سوم) (عده)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4457616|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> | * اگر زید، [[حصه]] [[مشاع]] خود را به عمرو فروخت؛ و بکر به عنوان شفیع، اخذ به شفعه نمود؛ و بهای زمین را به عمرو پرداخت، و سپس معلوم گردید که مبیع، متعلق به هشام بوده؛ و زید آن را به نحو [[معامله فضولی|فضولی]]، به عمرو فروختهاست؛ و هشام نیز بیع مزبور را [[رد معامله فضولی|رد]] نمود؛ در این صورت عمرو در برابر بکر، [[ضمان درک ثمن|ضامن درک ثمن]] بوده؛ و باید آن را به وی رد نماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=الفارق (دایرةالمعارف عمومی حقوقی) (جلد سوم) (عده)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4457616|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> | ||
== نکات توصیفی هوش مصنوعی ماده 817 قانون مدنی == | |||
== نکات توصیفی هوش مصنوعی == | |||
{{هوش مصنوعی (ماده)}} | {{هوش مصنوعی (ماده)}} | ||
# مشتری ضامن درک است در مقابل شریکی که به حق شفعه تملک میکند، نه بایع. | # مشتری ضامن درک است در مقابل شریکی که به حق شفعه تملک میکند، نه بایع. | ||
خط ۲۷: | خط ۲۰: | ||
# وضعیت ضمانت مشتری بسته به این است که آیا مورد شفعه به تصرف او داده شده یا خیر. | # وضعیت ضمانت مشتری بسته به این است که آیا مورد شفعه به تصرف او داده شده یا خیر. | ||
# حق شفعه به معنای تملک سهم شریک توسط دیگر شریک است. | # حق شفعه به معنای تملک سهم شریک توسط دیگر شریک است. | ||
== مقالات مرتبط == | == مقالات مرتبط == | ||
[[ضمان درک در حوزه آرای قضایی]] | [[ضمان درک در حوزه آرای قضایی]] | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} | ||
خط ۳۸: | خط ۲۹: | ||
[[رده:عقود-معین]] | [[رده:عقود-معین]] | ||
[[رده:اخذ به شفعه]] | [[رده:اخذ به شفعه]] | ||
{{DEFAULTSORT:ماده 4090}} |