ماده ۲۲۴ قانون آیین دادرسی کیفری: تفاوت میان نسخه‌ها

پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
ماده فوق و ضرورت تفهیم نکات مذکور در آن به متهم در راستای استقرار تعهد کفیل یا وثیقه گذار پیش بینی شده است.2332612 چرا که در بیشتر موارد وثیقه گذار شخصی غیر از متهم است .2332608 در واقع اگر در یک پرونده کیفری برای متهم قرار کفالت یا وثیقه صادر شود، در فرض امتناع کفیل یا وثیقه گذار از اجرای تعهد خود مبنی بر معرفی متهم، باید وجهه الکفاله یا وثیقه به نفع دولت ضبط شود. 3890468این اموال به دستور دادستان ضبط می شوند.1912628 اما نکته قابل توجه آن است که ضبط اموال در این قوانین در راستای دسترسی به متهم و حفظ حقوق افراد است. لذا باید تا حد امکان آثار آن متوجه خود متهم شود.1891628 در واقع در این قرار التزام دو شخص در قبال مقام قضایی دیده می شود:1- متهم که ملزم به حضور نزد مرجع قضایی در فرض احضار است.2- کفیل که ملزم به حاضر کردن متهم است.3892920لذا یکی از شرایط عمومی ضبط اموال را رجوع ابتدایی به متهم و نیز ابلاغ واقعی به وثیقه گذار یا کفیل دانسته اند.1929620 چرا که نباید در این مورد به اصل و فرض کلی آگاهی افراد به قانون بسنده نمود و لازم است بازپرس در راستای رعایت شرایط اخذ وجه الکفاله و یا ضبط وثیقه، مقررات ماده فوق را رعایت کند. از همین روی نیز در فرض عدم اثبات تفهیم موارد مذکور در ماده فوق به کفیل یا وثیقه گذار، امکان اعتراض به دستور دادستان مبنی بر اخذ وجه الکفاله یا ضبط وثبقه وجود دارد.4708572
ماده فوق و ضرورت تفهیم نکات مذکور در آن به متهم در راستای استقرار تعهد کفیل یا وثیقه گذار پیش بینی شده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین رسیدگی در دادسرا|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2332612|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=8}}</ref> چرا که در بیشتر موارد وثیقه گذار شخصی غیر از متهم است .<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین رسیدگی در دادسرا|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2332608|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=8}}</ref> در واقع اگر در یک پرونده کیفری برای متهم قرار کفالت یا وثیقه صادر شود، در فرض امتناع کفیل یا وثیقه گذار از اجرای تعهد خود مبنی بر معرفی متهم، باید وجهه الکفاله یا وثیقه به نفع دولت ضبط شود. <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3890468|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=7}}</ref>این اموال به دستور دادستان ضبط می شوند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی شماره 23 آذر و دی 1379|ترجمه=|جلد=|سال=1379|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1912628|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> اما نکته قابل توجه آن است که ضبط اموال در این قوانین در راستای دسترسی به متهم و حفظ حقوق افراد است. لذا باید تا حد امکان آثار آن متوجه خود متهم شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی شماره 52 مهر و آبان 1384|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1891628|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>  یکی از شرایط عمومی ضبط اموال را رجوع ابتدایی به متهم و نیز ابلاغ واقعی به وثیقه گذار یا کفیل دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی شماره 52 مهر و آبان 1384|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1929620|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> چرا که نباید در این مورد به اصل و فرض کلی آگاهی افراد به قانون بسنده نمود و لازم است بازپرس در راستای رعایت شرایط اخذ وجه الکفاله و یا ضبط وثیقه، مقررات ماده فوق را رعایت کند. از همین روی نیز در فرض عدم اثبات تفهیم موارد مذکور در ماده فوق به کفیل یا وثیقه گذار، امکان اعتراض به دستور دادستان مبنی بر اخذ وجه الکفاله یا ضبط وثبقه وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نکته ها در قانون آیین دادرسی کیفری|ترجمه=|جلد=|سال=1393|ناشر=موسسه مطالعات و پژوهش های حقوقی شهر دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4708572|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=خالقی|چاپ=1}}</ref>


== سوابق فقهی ==
== سوابق فقهی ==
عده ای از فقها معتقدند اگر کسی که از تن دیگری کفالت نموده است او را در موعد مقرر حاضر نکند، در مرحله نخست، حاکم شرع وی را الزام به تسلیم می کند. در فرض امتناع کفیل از تسلیم، صورت تقاضای مکفول له حبس وی جایز است، در غیر این صورت حبس او جایز نیست.1395688
عده ای از فقها معتقدند اگر کسی که از تن دیگری کفالت نموده است او را در موعد مقرر حاضر نکند، در مرحله نخست، حاکم شرع وی را الزام به تسلیم می کند. در فرض امتناع کفیل از تسلیم، صورت تقاضای مکفول له حبس وی جایز است، در غیر این صورت حبس او جایز نیست.1395688
== منابع ==
[[رده:رفرنس]]
۳٬۵۰۱

ویرایش

منوی ناوبری