ماده 123 قانون امور حسبی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
'''ماده 123 قانون امور حسبی''': [[امین|امینی]] که برای اداره [[مال|اموال]] عاجز معین میشود به منزله [[وکیل]] عاجز است و احکام وکیل نسبت به او جاری است.
'''ماده ۱۲۳ قانون امور حسبی''': [[امین|امینی]] که برای اداره [[مال|اموال]] عاجز معین می‌شود به منزله [[وکیل]] عاجز است و احکام وکیل نسبت به او جاری است.


== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
 
* [[ماده ۱۰۴ قانون امور حسبی]]
* [[ماده 104 قانون امور حسبی]]


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
امین: در لغت به معنای امانت دار و کسی است که مردم به علت درستکاری به او اعتماد می کنند و در اصطلاح حقوقی امین دارای دو معنا است یکی به معنای خاص است و به کسی گفته می شود که [[مال]] غیر را به نفع مالک آن نگهداری می کند، خواه در مقابل حفظ مال از مالک اجرت دریافت کند و یا مجانا امانت مال را به عهده بگیرد و دیگری هم به معنای عام است و به کلیه کسانی که وضع ید آنان بر مال دیگری، قانونی و ناشی از [[عقد|عقود]] مذکور در [[قانون]] است، اطلاق می گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه پرسش و پاسخ های قضایی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=بکاء|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6486596|صفحه=|نام۱=منوچهر|نام خانوادگی۱=قوامی|چاپ=1}}</ref>
امین: در لغت به معنای امانت دار و کسی است که مردم به علت درستکاری به او اعتماد می‌کنند و در اصطلاح حقوقی امین دارای دو معنا است یکی به معنای خاص است و به کسی گفته می‌شود که [[مال]] غیر را به نفع مالک آن نگهداری می‌کند، خواه در مقابل حفظ مال از مالک اجرت دریافت کند یا مجانا امانت مال را به عهده بگیرد و دیگری هم به معنای عام است و به کلیه کسانی که وضع ید آنان بر مال دیگری، قانونی و ناشی از [[عقد|عقود]] مذکور در [[قانون]] است، اطلاق می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه پرسش و پاسخ‌های قضایی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=بکاء|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6486596|صفحه=|نام۱=منوچهر|نام خانوادگی۱=قوامی|چاپ=1}}</ref>


عاجز: انسانی است که به علت کبر سن یا مرض و غیره از اداره تمام یا بعض امور خود یا مولی علیه خود درمانده باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=347312|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
عاجز: انسانی است که به علت کبر سن یا مرض و غیره از اداره تمام یا بعض امور خود یا مولی علیه خود درمانده باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=347312|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref>
خط ۱۳: خط ۱۲:


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
امین شخص عاجز به منزله وکیل است بنابراین باید در کلیه اعمال خود در اداره اموال عاجز، رعایت غبطه و صلاح را بنماید و چنانچه از آن تجاوز کند اعمال او غیر نافذ است و مسئول هر خسارتی خواهد بود که متوجه عاجز می شود. امین برای امور عاجز از آن نظر تعیین می شود که با سلامت عقل قادر به اداره اموال خود نمی باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد پنجم) (طلاق، متعه، اولاد، خانواده، انفاق، حجر و قیمومت)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=253640|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=11}}</ref>
امین شخص عاجز به منزله وکیل است بنابراین باید در کلیه اعمال خود در اداره اموال عاجز، رعایت غبطه و صلاح را بنماید و چنانچه از آن تجاوز کند اعمال او غیر نافذ است و مسئول هر خسارتی خواهد بود که متوجه عاجز می‌شود. امین برای امور عاجز از آن نظر تعیین می‌شود که با سلامت عقل قادر به اداره اموال خود نمی‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق مدنی (جلد پنجم) (طلاق، متعه، اولاد، خانواده، انفاق، حجر و قیمومت)|ترجمه=|جلد=|سال=1375|ناشر=اسلامیه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=253640|صفحه=|نام۱=سیدحسن|نام خانوادگی۱=امامی|چاپ=11}}</ref>


== رویه های قضایی ==
== رویه‌های قضایی ==
نظریه مشورتی شماره 7/7671 مورخ 1370/12/7 [[اداره حقوقی قوه قضاییه]] مقرر می دارد مطابق ماده 123 [[قانون امور حسبی]] امینی که برای اموال عاجز تعیین می شود به منزله وکیل عاجز و احکام وکیل نسبت به او جاری است و نظر به این که برابر ماده 661 قانون مدنی در صورتی که [[وکالت]] مطابق باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل خواهد بود و چون ماده 663 نیز وکیل را فاقد اختیار انجام عملی می داند که از حدود وکالت او خارج باشد لذا از جمع مواد مذکور چنین بر می آید که اولا امین عاجز به صرف داشتن امانت نامه حق فروش مال غیر منقول عاجز ندارد. ثانیا اختیارات مندرج در ماده 123 قانون امور حسبی شامل فروش مال غیر منقول عاجز نخواهد بود بنابراین معامله مال غیر منقول عاجز در زمان حیات وی توسط امین غیر نافذ است و صحت آن نیاز به تنفیذ عاجز دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه قوانین و مقررات خانواده (آرای وحدت رویه و اصراری دیوانعالی کشور، آرای هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، آیین نامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران، مقررات احوال شخصیه مسیحیان پروتستان ایران و...)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1263552|صفحه=|نام۱=معاونت تدوین تنقیح|انتشار قوانین|مقررات ریاست جمهوری|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref>
نظریه مشورتی شماره ۷/۷۶۷۱ مورخ ۱۳۷۰/۱۲/۷ [[اداره حقوقی قوه قضاییه]] مقرر می‌دارد مطابق ماده ۱۲۳ [[قانون امور حسبی]] امینی که برای اموال عاجز تعیین می‌شود به منزله وکیل عاجز و احکام وکیل نسبت به او جاری است و نظر به این که برابر ماده ۶۶۱ قانون مدنی در صورتی که [[وکالت]] مطابق باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل خواهد بود و چون ماده ۶۶۳ نیز وکیل را فاقد اختیار انجام عملی می‌داند که از حدود وکالت او خارج باشد لذا از جمع مواد مذکور چنین بر می‌آید که اولا امین عاجز به صرف داشتن امانت نامه حق فروش مال غیرمنقول عاجز ندارد. ثانیاً اختیارات مندرج در ماده ۱۲۳ قانون امور حسبی شامل فروش مال غیرمنقول عاجز نخواهد بود بنابراین معامله مال غیرمنقول عاجز در زمان حیات وی توسط امین غیر نافذ است و صحت آن نیاز به تنفیذ عاجز دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه قوانین و مقررات خانواده (آرای وحدت رویه و اصراری دیوانعالی کشور، آرای هیئت عمومی دیوان عدالت اداری، آیین‌نامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران، مقررات احوال شخصیه مسیحیان پروتستان ایران و…)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1263552|صفحه=|نام۱=معاونت تدوین تنقیح|انتشار قوانین|مقررات ریاست جمهوری|نام خانوادگی۱=|چاپ=2}}</ref>


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۱۷ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۵۲

ماده ۱۲۳ قانون امور حسبی: امینی که برای اداره اموال عاجز معین می‌شود به منزله وکیل عاجز است و احکام وکیل نسبت به او جاری است.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

امین: در لغت به معنای امانت دار و کسی است که مردم به علت درستکاری به او اعتماد می‌کنند و در اصطلاح حقوقی امین دارای دو معنا است یکی به معنای خاص است و به کسی گفته می‌شود که مال غیر را به نفع مالک آن نگهداری می‌کند، خواه در مقابل حفظ مال از مالک اجرت دریافت کند یا مجانا امانت مال را به عهده بگیرد و دیگری هم به معنای عام است و به کلیه کسانی که وضع ید آنان بر مال دیگری، قانونی و ناشی از عقود مذکور در قانون است، اطلاق می‌گردد.[۱]

عاجز: انسانی است که به علت کبر سن یا مرض و غیره از اداره تمام یا بعض امور خود یا مولی علیه خود درمانده باشد.[۲]

مال: در لغت از مصدر «میل» به معنای خواستن، گرفته شده‌است و جمع آن اموال و به معنای دارایی‌ها، داشته‌ها و مال‌ها است. علت نامگذاری مال، میل به مبادله و دست به دست گرداندن آن است.[۳]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

امین شخص عاجز به منزله وکیل است بنابراین باید در کلیه اعمال خود در اداره اموال عاجز، رعایت غبطه و صلاح را بنماید و چنانچه از آن تجاوز کند اعمال او غیر نافذ است و مسئول هر خسارتی خواهد بود که متوجه عاجز می‌شود. امین برای امور عاجز از آن نظر تعیین می‌شود که با سلامت عقل قادر به اداره اموال خود نمی‌باشد.[۴]

رویه‌های قضایی

نظریه مشورتی شماره ۷/۷۶۷۱ مورخ ۱۳۷۰/۱۲/۷ اداره حقوقی قوه قضاییه مقرر می‌دارد مطابق ماده ۱۲۳ قانون امور حسبی امینی که برای اموال عاجز تعیین می‌شود به منزله وکیل عاجز و احکام وکیل نسبت به او جاری است و نظر به این که برابر ماده ۶۶۱ قانون مدنی در صورتی که وکالت مطابق باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل خواهد بود و چون ماده ۶۶۳ نیز وکیل را فاقد اختیار انجام عملی می‌داند که از حدود وکالت او خارج باشد لذا از جمع مواد مذکور چنین بر می‌آید که اولا امین عاجز به صرف داشتن امانت نامه حق فروش مال غیرمنقول عاجز ندارد. ثانیاً اختیارات مندرج در ماده ۱۲۳ قانون امور حسبی شامل فروش مال غیرمنقول عاجز نخواهد بود بنابراین معامله مال غیرمنقول عاجز در زمان حیات وی توسط امین غیر نافذ است و صحت آن نیاز به تنفیذ عاجز دارد.[۵]

منابع

  1. منوچهر قوامی. مجموعه پرسش و پاسخ‌های قضایی (جلد اول). چاپ 1. بکاء، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6486596
  2. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد چهارم). چاپ 4. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 347312
  3. فائزه عظیم زاده اردبیلی و لیلا خسروی. مطالعه تطبیقی حقوق زنان از منظر اسلام و غرب (جلد دوم) (حق مالکیت و اشتغال). چاپ 1. مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3888672
  4. سیدحسن امامی. حقوق مدنی (جلد پنجم) (طلاق، متعه، اولاد، خانواده، انفاق، حجر و قیمومت). چاپ 11. اسلامیه، 1375.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 253640
  5. مجموعه قوانین و مقررات خانواده (آرای وحدت رویه و اصراری دیوانعالی کشور، آرای هیئت عمومی دیوان عدالت اداری، آیین‌نامه احوال شخصیه زرتشتیان ایران، مقررات احوال شخصیه مسیحیان پروتستان ایران و…). چاپ 2. معاونت تدوین تنقیح و انتشار قوانین و مقررات معاونت حقوقی ریاست جمهوری، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1263552