ماده 130 قانون امور حسبی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ماده 130 قانون امور حسبی''': [[دادستان]] و اشخاص ذی نفع از قبیل [[ورثه|وراث]] و بستانکار حق دارند از [[دادگاه]] درخواست تعیین [[امین]] برای اداره اموال [[غایب مفقودالاثر|غایب]] بنمایند.
'''ماده ۱۳۰ قانون امور حسبی''': [[دادستان]] و اشخاص ذی‌نفع از قبیل [[ورثه|وراث]] و بستانکار حق دارند از [[دادگاه]] درخواست تعیین [[امین]] برای اداره [[مال|اموال]] [[غایب مفقودالاثر|غایب]] بنمایند.


== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
 
* [[ماده ۱۰۱۲ قانون مدنی]]
* [[ماده ۱۰۱۲ قانون مدنی|ماده 1012 قانون مدنی]]
* [[ماده ۲۰ قانون امور حسبی]]


== توضیح واژگان ==
== توضیح واژگان ==
امین: در لغت به معنای امانت دار و کسی است که مردم به علت درستکاری به او اعتماد می کنند و در اصطلاح حقوقی امین دارای دو معنا است یکی به معنای خاص است و به کسی گفته می شود که [[مال]] غیر را به نفع مالک آن نگهداری می کند، خواه در مقابل حفظ مال از مالک اجرت دریافت کند و یا مجانا امانت مال را به عهده بگیرد و دیگری هم به معنای عام است و به کلیه کسانی که وضع ید آنان بر مال دیگری، قانونی و ناشی از [[عقد|عقود]] مذکور در [[قانون]] است، اطلاق می گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه پرسش و پاسخ های قضایی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=بکاء|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6486596|صفحه=|نام۱=منوچهر|نام خانوادگی۱=قوامی|چاپ=1}}</ref>
امین: در لغت به معنای امانت دار و کسی است که مردم به علت درستکاری به او اعتماد می‌کنند و در اصطلاح حقوقی امین دارای دو معنا است یکی به معنای خاص است و به کسی گفته می‌شود که [[مال]] غیر را به نفع مالک آن نگهداری می‌کند، خواه در مقابل حفظ مال از مالک اجرت دریافت کند یا مجانا امانت مال را به عهده بگیرد و دیگری هم به معنای عام است و به کلیه کسانی که وضع ید آنان بر مال دیگری، قانونی و ناشی از [[عقد|عقود]] مذکور در [[قانون]] است، اطلاق می‌گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مجموعه پرسش و پاسخ‌های قضایی (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=بکاء|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=6486596|صفحه=|نام۱=منوچهر|نام خانوادگی۱=قوامی|چاپ=1}}</ref>


غایب مفقودالاثر: به کسی که در زمانی طولانی غیرمتعارف نسبت به حیات و مماتش خبری نباشد؛ مفقودالاثر گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=208972|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> به عبارت دیگر به شخصی که در گذشته حیات او معلوم بوده ولی به خاطر موقعیت فعلی در بقای او تردید وجود دارد؛ مفقودالاثر گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مفقودان و ایثارگران از دیدگاه حقوقی و قوانین حمایتی|ترجمه=|جلد=|سال=1380|ناشر=آستان قدس رضوی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=73508|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=امینیان مدرس|چاپ=1}}</ref>
غایب مفقودالاثر: به کسی که در زمانی طولانی غیرمتعارف نسبت به حیات و مماتش خبری نباشد؛ مفقودالاثر گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=208972|صفحه=|نام۱=سیدعلی|نام خانوادگی۱=حائری شاه باغ|چاپ=3}}</ref> به عبارت دیگر به شخصی که در گذشته حیات او معلوم بوده ولی به خاطر موقعیت فعلی در بقای او تردید وجود دارد؛ مفقودالاثر گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مفقودان و ایثارگران از دیدگاه حقوقی و قوانین حمایتی|ترجمه=|جلد=|سال=1380|ناشر=آستان قدس رضوی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=73508|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=امینیان مدرس|چاپ=1}}</ref>


وارث: به کسی می گویند که درصورت برخورداری از شرایط ارث و مبرا بودن از موانع ارث بری، [[ترکه]] میت به او انتقال می یابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی فقه اصطلاح شناسی فقه امامیه|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=پیک کوثر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4252640|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref>
وارث: به کسی می‌گویند که درصورت برخورداری از شرایط [[ارث]] و مبری بودن از موانع ارث بری، [[ترکه]] میت به او انتقال می‌یابد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترمینولوژی فقه اصطلاح‌شناسی فقه امامیه|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=پیک کوثر|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4252640|صفحه=|نام۱=حمید|نام خانوادگی۱=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref>


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
زمانی که کسی غایب شد و برای اداره دارایی خود کسی را معین نکرده و یا اگر تعیین کرده است او مرده یا محجور شده باشد و کسی هم نباشد که به حکم قانون دارایی او را اداره کند دادستان و هر ذینفعی حق دارند از دادگاه بخواهند کسی را برای اداره اموال او معین کند که او را امین غایب می گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=83608|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> البته باید توجه داشت ذکر وارث و بستانکار در ماده 130 قانون امور حسبی به عنوان اشخاص ذینفع، از باب حصر نیست بلکه هر کس به نحوی از انحاء نفع یا حقی در اموال غایب داشته باشند می توانند درخواست نصب امین کنند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=امور حسبی غایب مفقود الاثر|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2706912|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم زاده|چاپ=1}}</ref>
زمانی که کسی غایب شد و برای اداره دارایی خود کسی را معین نکرده یا اگر تعیین کرده‌است او مرده یا محجور شده باشد و کسی هم نباشد که به حکم قانون دارایی او را اداره کند دادستان و هر ذینفعی حق دارند از دادگاه بخواهند کسی را برای اداره اموال او معین کند که او را امین غایب می‌گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=83608|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=1}}</ref> البته باید توجه داشت ذکر وارث و بستانکار در ماده ۱۳۰ [[قانون امور حسبی]] به عنوان اشخاص ذینفع، از باب حصر نیست بلکه هر کس به نحوی از انحاء نفع یا حقی در اموال غایب داشته باشند می‌توانند درخواست نصب امین کنند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=امور حسبی غایب مفقود الاثر|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2706912|صفحه=|نام۱=سیدمرتضی|نام خانوادگی۱=قاسم‌زاده|چاپ=1}}</ref>
 
== رویه‌های قضایی ==
[[رای دادگاه|رای]] شماره ۳۵۱۳ مورخ ۱۳۲۲/۸/۳۰ دادگاه عالی انتظامی قضات مقرر می‌دارد یکی از وظایف مهم اداری دادستان آن است که از هر طریقی به وجود غایب مفقودالاثری اطلاع حاصل نموده امینی برای اداره اموال او تعیین نماید و چنانچه دادستان در ضمن رسیدگی به امری اطلاع به وجود غایب مفقودالاثر حاصل نموده و با این حال به وظیفه خود رفتار نکرده، تخلف است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قضایی قانون امور حسبی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1998316|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=1}}</ref>


== رویه های قضایی ==
همچنین در خصوص امین غایب، نظریه مشورتی شماره ۷/۲۳۰ مورخ ۱۳۷۰/۱/۲۰ [[اداره حقوقی قوه قضاییه]] مقرر می‌دارد اگر مطابق ماده ۱۰۱۲ [[قانون مدنی]] و ماده ۱۳۰ قانون امور حسبی به تقاضای اشخاص ذینفع، امین تعیین شود آن امین فقط برای اداره اموال غایب مفقودالاثر تعیین می‌شود و هیچ گونه مداخله ای در امور مربوط به صغار غایب ندارد ولی اگر به پیشنهاد دادستان و طبق ماده ۱۱۸۷ قانون مدنی تعیین امین گردد امین مذکور حق مداخله در امور صغار را خواهد داشت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قضایی قانون امور حسبی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1998324|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=1}}</ref>
رای شماره 3513 مورخ 1322/8/30 دادگاه عالی انتظامی قضات مقرر می دارد یکی از وظایف مهم اداری دادستان آن است که از هر طریقی به وجود غایب مفقودالاثری اطلاع حاصل نموده امینی برای اداره اموال او تعیین نماید و چنانچه دادستان در ضمن رسیدگی به امری اطلاع به وجود غایب مفقودالاثر حاصل نموده و با این حال به وظیفه خود رفتار نکرده، تخلف است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قضایی قانون امور حسبی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1998316|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=1}}</ref>


همچنین در خصوص امین غایب نظریه مشورتی شماره 7/230 مورخ 1370/1/20 اداره حقوقی قوه قضاییه نیز مقرر می دارد اگر مطابق ماده 1012 قانون مدنی و ماده 130 قانون امور حسبی به تقاضای اشخاص ذینفع، امین تعیین شود آن امین فقط برای اداره اموال غایب مفقودالاثر تعیین می شود و هیچ گونه مداخله ای در امور مربوط به صغار غایب ندارد ولی اگر به پیشنهاد دادستان و طبق ماده 1187 قانون مدنی تعیین امین گردد امین مذکور حق مداخله در امور صغار را خواهد داشت.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=تفسیر قضایی قانون امور حسبی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1998324|صفحه=|نام۱=سیدمحمدرضا|نام خانوادگی۱=حسینی|چاپ=1}}</ref>
* [[رای وحدت رویه شماره 532 مورخ 1368/12/21 هیات عمومی دیوان عالی کشور( صلاحیت دادگاه‌های حقوقی یک در نصب امین)]]


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
[[رده:مواد قانون امور حسبی]]
[[رده:مواد قانون امور حسبی]]
[[رده:تعیین امین]]
[[رده:تعیین امین]]
[[رده:امین غایب مفقودالاثر]]
[[رده:امین غایب مفقودالاثر]]
[[رده:اداره اموال غایب]]
[[رده:اداره اموال غایب]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۵۰

ماده ۱۳۰ قانون امور حسبی: دادستان و اشخاص ذی‌نفع از قبیل وراث و بستانکار حق دارند از دادگاه درخواست تعیین امین برای اداره اموال غایب بنمایند.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

امین: در لغت به معنای امانت دار و کسی است که مردم به علت درستکاری به او اعتماد می‌کنند و در اصطلاح حقوقی امین دارای دو معنا است یکی به معنای خاص است و به کسی گفته می‌شود که مال غیر را به نفع مالک آن نگهداری می‌کند، خواه در مقابل حفظ مال از مالک اجرت دریافت کند یا مجانا امانت مال را به عهده بگیرد و دیگری هم به معنای عام است و به کلیه کسانی که وضع ید آنان بر مال دیگری، قانونی و ناشی از عقود مذکور در قانون است، اطلاق می‌گردد.[۱]

غایب مفقودالاثر: به کسی که در زمانی طولانی غیرمتعارف نسبت به حیات و مماتش خبری نباشد؛ مفقودالاثر گویند.[۲] به عبارت دیگر به شخصی که در گذشته حیات او معلوم بوده ولی به خاطر موقعیت فعلی در بقای او تردید وجود دارد؛ مفقودالاثر گویند.[۳]

وارث: به کسی می‌گویند که درصورت برخورداری از شرایط ارث و مبری بودن از موانع ارث بری، ترکه میت به او انتقال می‌یابد.[۴]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

زمانی که کسی غایب شد و برای اداره دارایی خود کسی را معین نکرده یا اگر تعیین کرده‌است او مرده یا محجور شده باشد و کسی هم نباشد که به حکم قانون دارایی او را اداره کند دادستان و هر ذینفعی حق دارند از دادگاه بخواهند کسی را برای اداره اموال او معین کند که او را امین غایب می‌گویند.[۵] البته باید توجه داشت ذکر وارث و بستانکار در ماده ۱۳۰ قانون امور حسبی به عنوان اشخاص ذینفع، از باب حصر نیست بلکه هر کس به نحوی از انحاء نفع یا حقی در اموال غایب داشته باشند می‌توانند درخواست نصب امین کنند.[۶]

رویه‌های قضایی

رای شماره ۳۵۱۳ مورخ ۱۳۲۲/۸/۳۰ دادگاه عالی انتظامی قضات مقرر می‌دارد یکی از وظایف مهم اداری دادستان آن است که از هر طریقی به وجود غایب مفقودالاثری اطلاع حاصل نموده امینی برای اداره اموال او تعیین نماید و چنانچه دادستان در ضمن رسیدگی به امری اطلاع به وجود غایب مفقودالاثر حاصل نموده و با این حال به وظیفه خود رفتار نکرده، تخلف است.[۷]

همچنین در خصوص امین غایب، نظریه مشورتی شماره ۷/۲۳۰ مورخ ۱۳۷۰/۱/۲۰ اداره حقوقی قوه قضاییه مقرر می‌دارد اگر مطابق ماده ۱۰۱۲ قانون مدنی و ماده ۱۳۰ قانون امور حسبی به تقاضای اشخاص ذینفع، امین تعیین شود آن امین فقط برای اداره اموال غایب مفقودالاثر تعیین می‌شود و هیچ گونه مداخله ای در امور مربوط به صغار غایب ندارد ولی اگر به پیشنهاد دادستان و طبق ماده ۱۱۸۷ قانون مدنی تعیین امین گردد امین مذکور حق مداخله در امور صغار را خواهد داشت.[۸]

منابع

  1. منوچهر قوامی. مجموعه پرسش و پاسخ‌های قضایی (جلد اول). چاپ 1. بکاء، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 6486596
  2. سیدعلی حائری شاه باغ. شرح قانون مدنی (جلد دوم). چاپ 3. گنج دانش، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 208972
  3. محمد امینیان مدرس. مفقودان و ایثارگران از دیدگاه حقوقی و قوانین حمایتی. چاپ 1. آستان قدس رضوی، 1380.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 73508
  4. حمید مسجدسرایی. ترمینولوژی فقه اصطلاح‌شناسی فقه امامیه. چاپ 1. پیک کوثر، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4252640
  5. محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد اول). چاپ 1. گنج دانش، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 83608
  6. سیدمرتضی قاسم‌زاده. امور حسبی غایب مفقود الاثر. چاپ 1. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2706912
  7. سیدمحمدرضا حسینی. تفسیر قضایی قانون امور حسبی. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1998316
  8. سیدمحمدرضا حسینی. تفسیر قضایی قانون امور حسبی. چاپ 1. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1998324