ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
فاطمه امیدی (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴: | خط ۴: | ||
== توضیح واژگان == | == توضیح واژگان == | ||
حجب به وصف، یعنی عاملی که به دلیل وجود در شخص وارث، او را از ارث محروم مینماید. ( | حجب به وصف، یعنی عاملی که به دلیل وجود در شخص وارث، او را از ارث محروم مینماید.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=گنج دانش|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=327904|صفحه=|نام۱=محمدجعفر|نام خانوادگی۱=جعفری لنگرودی|چاپ=4}}</ref> | ||
به کسی که والدین او کافر بوده؛ و خود او نیز پس از بلوغ، به کیش آنان بوده و سپس مسلمان شده؛ و بعد، از اسلام خارج شدهاست؛ مرتد ملی گویند. | به کسی که والدین او کافر بوده؛ و خود او نیز پس از بلوغ، به کیش آنان بوده و سپس مسلمان شده؛ و بعد، از اسلام خارج شدهاست؛ مرتد ملی گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=مراجع تشخیص اراضی موات نحوه رسیدگی و اعتراض|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=بهنامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4423464|صفحه=|نام۱=علیرضا|نام خانوادگی۱=میرزایی|چاپ=1}}</ref> و مرتد ملی، کسی است که در زمان انعقاد نطفه وی، پدر و مادرش کافر بوده؛ و خود او نیز، پس از بلوغ، اظهار به کفر نموده؛ و سپس اسلام آورده؛ و دوباره کافر گردیدهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی موانع ارث|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1071888|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=روشن|چاپ=1}}</ref> | ||
کفر در لغت، یعنی بیدین بودن. و در حقوق به کسی که به توحید یا پیامبری حضرت محمد، یا یکی از ضروریات دین، اعتقاد نداشته باشد؛ کافر گویند. | کفر در لغت، یعنی بیدین بودن. و در حقوق به کسی که به توحید یا پیامبری حضرت محمد، یا یکی از ضروریات دین، اعتقاد نداشته باشد؛ کافر گویند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=حقوق ارث|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سمت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=445332|صفحه=|نام۱=علی حسین|نام خانوادگی۱=مصلحی عراقی|چاپ=1}}</ref> | ||
کافر اصلی به کسی گویند که از کودکی، به تبع پدر و مادر خود، کافر بودهاست. | کافر اصلی به کسی گویند که از کودکی، به تبع پدر و مادر خود، کافر بودهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی موانع ارث|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1071888|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=روشن|چاپ=1}}</ref> | ||
مرتد کسی است که مسلمان بوده؛ اما پس از بلوغ، با عقل و اختیار کامل، از دین خارج شدهاست. | مرتد کسی است که مسلمان بوده؛ اما پس از بلوغ، با عقل و اختیار کامل، از دین خارج شدهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی موانع ارث|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1071888|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=روشن|چاپ=1}}</ref> | ||
مرتد فطری کسی است که در وقت انعقاد نطفه وی، یکی از والدین او مسلمان بوده؛ و خود او نیز پس از بلوغ، اسلام را اختیار نموده؛ و سپس از دین خارج شدهاست. | مرتد فطری کسی است که در وقت انعقاد نطفه وی، یکی از والدین او مسلمان بوده؛ و خود او نیز پس از بلوغ، اسلام را اختیار نموده؛ و سپس از دین خارج شدهاست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی موانع ارث|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1071888|صفحه=|نام۱=محمد|نام خانوادگی۱=روشن|چاپ=1}}</ref> | ||
== پیشینه == | == پیشینه == |
نسخهٔ ۲۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۶:۳۴
ماده ۸۸۱ مکرر قانون مدنی الحاقی ۱۳۷۰/۸/۱۴: کافر از مسلم ارث نمیبرد و اگر در بین ورثهٔ متوفای کافری، مسلم باشد وراث کافر ارث نمیبرند اگر چه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند.
توضیح واژگان
حجب به وصف، یعنی عاملی که به دلیل وجود در شخص وارث، او را از ارث محروم مینماید.[۱]
به کسی که والدین او کافر بوده؛ و خود او نیز پس از بلوغ، به کیش آنان بوده و سپس مسلمان شده؛ و بعد، از اسلام خارج شدهاست؛ مرتد ملی گویند.[۲] و مرتد ملی، کسی است که در زمان انعقاد نطفه وی، پدر و مادرش کافر بوده؛ و خود او نیز، پس از بلوغ، اظهار به کفر نموده؛ و سپس اسلام آورده؛ و دوباره کافر گردیدهاست.[۳]
کفر در لغت، یعنی بیدین بودن. و در حقوق به کسی که به توحید یا پیامبری حضرت محمد، یا یکی از ضروریات دین، اعتقاد نداشته باشد؛ کافر گویند.[۴]
کافر اصلی به کسی گویند که از کودکی، به تبع پدر و مادر خود، کافر بودهاست.[۵]
مرتد کسی است که مسلمان بوده؛ اما پس از بلوغ، با عقل و اختیار کامل، از دین خارج شدهاست.[۶]
مرتد فطری کسی است که در وقت انعقاد نطفه وی، یکی از والدین او مسلمان بوده؛ و خود او نیز پس از بلوغ، اسلام را اختیار نموده؛ و سپس از دین خارج شدهاست.[۷]
پیشینه
برخلاف دین یهود، در آیینهای زرتشتی و مسیحی، خروج از دین، از موانع ارث است. (۷۶۷۵۵۹) (۷۶۷۵۵۷)
پیش از انقلاب، کفر به عنوان یکی از موانع ارث محسوب نمیشد؛ لیکن قانونگذار پس از پیروزی انقلاب، به جهت لزوم انطباق قوانین موضوعه با شرع اسلام و فقه شیعه، مبادرت به تصویب این ماده نمود. (۲۶۸۰۱۱)
نکات توضیحی تفسیری دکترین
کفر وارث در زمان فوت مورث، از موانع ارث محسوب میگردد؛ لذا چنانچه شخصی پس از فوت مورث، کافر شود؛ از حصه خویش محروم نخواهدشد. (۱۰۸۱۱۲۱۶) و ارتداد وارث، از موانع ارث است. (۸۹۳۶۳۷) و وارث مسلمان، حاجب وراث کافر است؛ حتی اگر قرابت او با میت، دورتر از سایر وراث باشد. (۱۰۸۱۲۲۵) و چنانچه زن یا مرد مسلمان، پیش از فوت همسر خویش، کافر شود؛ دراینجا باید بین موردی که کفر، سبب انحلال نکاح است؛ با موردی که کفر، موجب زوال رابطه زوجیت نمیگردد؛ قائل به تفکیک شد. چراکه درمواردی نظیر ایمان آوردن زوج یا زوجه به ادیان غیر کتابی، درواقع رابطه نکاح، بهطور کلی از بین رفتهاست؛ در چنین فرضی، انحلال نکاح، مقتضی ارث بری را از بین بردهاست؛ و ازآنجایی که مانع ظهور مییابد تا نفوذ مقتضی را بی اثر نماید، پس تا وقتی که مقتضی امری وجود نداشته باشد؛ مانعی هم قابل تصور نیست. اما در فرضی که کفر، موجب انحلال زوجیت نبوده؛ نظیر ایمان آوردن زن به یکی از ادیان کتابی، دراینصورت، کفر همچنان مانع ارث بری است؛ چون مقتضی ارث، که نکاح میباشد؛ هنوز به قوت خود باقی است. (۲۷۲۱۱۹)
مستندات فقهی
امام صادق، اموال مردی را که کافر بود؛ متعلق به ورثه مسلمان او دانست. (۱۲۵۰۱۷۷)
سوابق فقهی
انکار یکی از ضروریات دین، از موجبات کفر محسوب میگردد. (۱۱۱۳۱۹)
رویههای قضایی
به موجب نظریه ۶۷۷۲/۷ مورخه ۲۳/۱۲/۱۳۷۴ اداره حقوقی قوه قضاییه، قبل از محکومیت به ارتداد در دادگاه صالح، نمیتوان کسی را از ارث محروم نمود. (۱۳۹۹۷۵۲)
انتقادات
با تصویب این ماده، امکان اعمال حیله و دسیسه، و سوءاستفاده برخی اشخاص، جهت طرح دعاوی ایذایی که در گذشته هم سابقه داشته، فراهم گردیدهاست.[۸]
مصادیق و نمونهها
- اگر وراث متوفی، منحصر به دو فرزند باشند؛ که یکی کافر و دیگری مسلمان است؛ همه ترکه او به وارث مسلمان میرسد.[۹]
- اگر وارث متوفی، منحصر به یک خواهر بوده که کافر است ولی دارای فرزند مسلمان میباشد؛ فرزند مسلمان، حاجب مادر خویش خواهد شد. و چنانچه، متوفی فرزندی مرتد داشته باشد؛ ولی آن فرزند دارای اولاد مسلمان میباشد؛ اولاد مسلمان، جایگزین پدر خویش در ارث بری خواهندبود. (۱۰۸۱۲۲۵
منابع
- ↑ محمدجعفر جعفری لنگرودی. مبسوط در ترمینولوژی حقوق (جلد سوم). چاپ 4. گنج دانش، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 327904
- ↑ علیرضا میرزایی. مراجع تشخیص اراضی موات نحوه رسیدگی و اعتراض. چاپ 1. بهنامی، 1392. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4423464
- ↑ محمد روشن. بررسی تطبیقی موانع ارث. چاپ 1. مجد، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1071888
- ↑ علی حسین مصلحی عراقی. حقوق ارث. چاپ 1. سمت، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 445332
- ↑ محمد روشن. بررسی تطبیقی موانع ارث. چاپ 1. مجد، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1071888
- ↑ محمد روشن. بررسی تطبیقی موانع ارث. چاپ 1. مجد، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1071888
- ↑ محمد روشن. بررسی تطبیقی موانع ارث. چاپ 1. مجد، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1071888
- ↑ سیدمحمود کاشانی. حقوق مدنی قراردادهای ویژه (اشاعه، شرکت مدنی، تقسیم مال مشترک، ودیعه، وکالت، ضمان). چاپ 1. میزان، 1388. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 516584
- ↑ ناصر کاتوزیان. دوره مقدماتی حقوق مدنی (ارث). چاپ 4. میزان، 1389. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4324956