مختصر حقوق خانواده (صفایی و امامی): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات کتاب|نویسنده=[[سید حسین صفایی]]، [[اسدالله امامی]]|کشور=ایران|زبان=فارسی|تعداد جلد=1|تعداد_صفحات=232|موضوع=[[حقوق خانواده]]|محل ناشر فارسی=تهران|ناشر= | {{جعبه اطلاعات کتاب|نویسنده=[[سید حسین صفایی]]، [[اسدالله امامی]]|کشور=ایران|زبان=فارسی|تعداد جلد=1|تعداد_صفحات=232|موضوع=[[حقوق خانواده]]|محل ناشر فارسی=تهران|ناشر=انتشارات میزان|تاریخ_نشر=1388|تصویر=مختصر حقوق خانواده سید حسین صفایی.jpg|اندازه تصویر=200px}}'''''مختصر حقوق خانواده''''' نام کتابی است از [[سید حسین صفایی]] و [[اسدالله امامی]] که در سال ۱۴۰۱ از [[نشر میزان]] به چاپ پنجاه و هشتم رسیدهاست. | ||
== محتوای کتاب == | == محتوای کتاب == | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
[[رده:حقوق خانواده]] | [[رده:حقوق خانواده]] | ||
[[رده:کتاب های سید حسین صفایی]] | [[رده:کتاب های سید حسین صفایی]] | ||
[[رده:کتاب های اسد الله امامی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۱۹ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۶
نویسنده(ها) | سید حسین صفایی، اسدالله امامی |
---|---|
کشور | ایران مکان ناشر فارسی: تهران |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
موضوع(ها) | حقوق خانواده |
ناشر | انتشارات میزان |
تاریخ نشر | 1388 |
شمار صفحات | 232 |
مختصر حقوق خانواده نام کتابی است از سید حسین صفایی و اسدالله امامی که در سال ۱۴۰۱ از نشر میزان به چاپ پنجاه و هشتم رسیدهاست.
محتوای کتاب
نویسنده این کتاب را در سه باب ازدواج، موانع ازدواج و قرابت و نسب تدوین نمودهاند. ایشان در باب اول به مباحثی پیرامون خواستگاری و نامزدی، شرایط ازدواج، موانع ازدواج و آثار ازدواج پرداختهاند. در باب دوم مباحث فسخ ازدواج و طلاق (شرایط اسباب و آثار طلاق) را مطرح کردهاند و در باب سوم مباحثی پیرامون انواع قرابت و نسب (نسب مشروع، نسب نامشروع، نسب ناشی از شبهه، نسب ناشی از تلقیح مصنوعی) همچنین آثار نسب (حضانت، ولایت قهری، نفقه) را مورد مطالعه قرار میدهند.
بخشی از کتاب
مفهوم خانواده
خانواده در قانون مدنی و دیگر قوانین ایران تعریف نشدهاست؛ ولی با توجه بهمقررات مختلف میتوان برای آن یک معنی عام (گسترده) و یک معنی خاص (محدود) قائل شد.
خانواده بهمعنی عام، یا خانواده گسترده، عبارت از گروهی است مرکب از شخص و خویشان نسبی و همسر او، گروهی که از یکدیگر ارث میبرند. مواد ۸۶۲ و ۱۰۳۲ قانون مدنی که طبقات اقرباء نسبی را بیان میکند ناظر بهاعضای خانواده بدین معنی است. ضابطه این خانواده همان ارث بردن از یکدیگر است.
گاهی خانواده را بهمعنی گستردهتری بهکار برده و کلیه خویشان سببی را هم داخل در آن دانستهاند.
اقرباء سببی، چنانکه ضمن سخن از قرابت خواهیم گفت، کسانی هستند که از طریق نکاح با شخص رابطه خویشاوندی پیدا میکنند. بدینسان خویشان نسبی هریک از زن و شوهر خویشان سببی دیگری بهشمار میآیند.
لیکن بهدشواری میتوان خانواده بدین معنی را یک نهاد حقوقی تلقی کرد، زیرا هیچ ضابطه و رابطه حقوقی که کلیه خویشان نسبی و سببی شخص را بههم پیوند دهد و از آنان گروه واحدی بسازد وجود ندارد. البته نکاح با بعضی از اقرباء سببی قانوناً ممنوع است (ماده ۱۰۴۷ قانون مدنی) و نیز داوری (ماده ۴۶۹ قانون آیین دادرسی مدنی) و رسیدگی قضایی (ماده ۹۱ قانون آیین دادرسی مدنی) بعضی از آنها دربارهٔ شخص پذیرفته نیست؛ حتی مأمور اجرای احکام نمیتواند متصدی اجرای حکم نسبت بهاشخاصی شود که با آنها قرابت سببی تا درجه معینی دارد (ماده ۲۸ قانون اجرای احکام مدنی). لیکن این قواعد که بهدستهای از اقرباء نسبی و سببی اختصاص دارد کافی نیست که همه خویشاوندان نسبی و سببی را از لحاظ حقوقی جزو یک خانواده قرار دهد.
بههر حال، خانواده بهمعنی گسترده در قدیم اهمیت بیشتری داشته ولی در عصر جدید اهمیت خود را تا حد زیادی از دست دادهاست. از اینرو آنچه امروزه بیشتر مورد عنایت قانونگذار واقع میشود خانواده بهمعنی خاص است.
خانواده بهمعنی خاص، یا خانواده هستهای، عبارت از زن و شوهر و فرزندان تحت سرپرستی آنهاست که معمولاً با هم زندگی میکنند و تحت ریاست و مدیریت شوهر و پدر هستند. معیار و ضابطه تشکیل این خانواده همان ریاست و مدیریت یک شخص بر اعضای آن است. ریاست شوهر و پدر خانواده یک نوع وحدت و هماهنگی در امور خانواده و بین اعضای آن ایجاد میکند و از چند نفر یک گروه متشکل و متجانس میسازد. خانواده بدین معنی است که مخصوصاً مورد حمایت اعلامیه جهانی حقوق بشر و قوانین جدید واقع شدهاست. بند ۳ ماده ۱۶ اعلامیه جهانی حقوق بشر مصوب ۱۹۴۸ در اینباره میگوید:
«خانواده رکن طبیعی و اساسی اجتماع است و حق دارد از حمایت جامعه و دولت بهرهمند شود». ماده ۱۱۰۵ قانون مدنی که میگوید: «در روابط زوجین ریاست خانواده با شوهر است» خانواده بههمین معنی را در نظر داشتهاست.
اهمیت خانواده
خانواده، با اینکه قوانین ما آن را تعریف نکرده و برای آن شخصیت حقوقی قائل نشدهاست، قدیمترین و مهمترین گروه اجتماعی است.
قدیمترین گروه اجتماعی است چرا که یک گروه طبیعی است که از آغاز زندگی بشر وجود داشتهاست. مهمترین گروه است برای آنکه بدون آن زندگی در اجتماع متصور نیست. خانواده هسته مرکزی اجتماع است و نخستین اجتماعی است که شخص در آن گام مینهد و آداب زندگی و اصول و رسوم اجتماعی و تعاون و از خودگذشتگی را در آن فرا میگیرد. خانواده کانون حفظ سنن ملی و اخلاقی و مرکز رشد عواطف و احساسات است. خانواده نه تنها مکتب آموزش تعاون و فداکاری است بلکه کانونی برای حمایت از انسان است. خانواده از زن و شوهر و کودکان ناشی از ازدواج حمایت میکند. کسانی که از حمایت خانواده برخوردار نیستند، بیپناهند و در معرض فساد و تباهی و بیهودگی قرار میگیرند. کودکانی که بدون خانواده بزرگ میشوند دارای کمبودهای عاطفی و اخلاقی فراوانی هستند. زن و مردی که از کانون گرم خانوادگی بیبهرهاند اغلب با فساد و تیرهروزی هم آغوشند.
خانواده در حفظ و گسترش قدرت ملی نقش مؤثری ایفا میکند. بهبیان دیگر، رابطهای نزدیک بین قدرت ملی و خانواده وجود دارد و سستی و تباهی خانوادهها انحطاط ملت را بهدنبال میآورد.
خانواده در زمینة اقتصادی نیز نقش مهمی در طول تاریخ ایفا کردهاست: در قدیم واحدهای کشاورزی، بازرگانی و صنایع دستی از اعضای خانواده تشکیل میشدند و در واقع واحدهای اقتصادی واحدهای خانوادگی بودند و بدینسان خانواده نقش خود را در گرداندن اقتصاد جامعه ایفا میکرد. امروزه، اگرچه با تشکیل بنگاههای اقتصادی بزرگ اهمیت خانواده در ایجاد و گرداندن واحدهای اقتصادی کم شدهاست، با وجود این خانواده ارزش خود را در این زمینه کاملاً از دست ندادهاست. مخصوصاً در کشور ما هنوز اکثر واحدهای کشاورزی با همکاری و خودیاری اعضای خانواده اداره میشوند؛ بسیاری از موسسات بازرگانی و صنعتی نیز جنبة خانوادگی دارند و فعالیت خانواده بقاء و پیشرفت آنها را تضمین میکند.
خانواده از جهت دیگر نیز در اقتصاد کشور مؤثر است: کسی که دارای خانواده است بهزندگی و فعالیتهای اقتصادی علاقة بیشتری نشان میدهد، بیشتر کار میکند و درآمد بیشتری بهدست میآورد، تا بتواند زندگی خود و زن و فرزندانش را بهنحو بهتری تأمین کند و این خود در توسعه اقتصادی کشور مؤثر است.