دیه لب: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی حقوق
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (removed Category:رفرنس using HotCat)
(ابرابزار)
خط ۳: خط ۳:
[[رده:اصطلاحات حقوق جزا]]
[[رده:اصطلاحات حقوق جزا]]
[[رده:اصطلاحات قانون مجازات اسلامی]]
[[رده:اصطلاحات قانون مجازات اسلامی]]
مواد [[ماده 607 قانون مجازات اسلامی (1392)|607]] تا [[ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|610 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392]] در خصوص '''دیه لب''' می باشد.
 
مواد [[ماده ۶۰۷ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۶۰۷]] تا [[ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|۶۱۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲]] در خصوص '''دیه لب''' می‌باشد.


== دیه از بین بردن لب ==
== دیه از بین بردن لب ==
=== در قانون ===
=== در قانون ===
ماده 607 قانون مجازات اسلامی مصوب 1392، برای از بین بردن دو لب، [[دیه کامل]] پیش بینی کرده است. گروهی معتقدند مقصود از دیه کامل در این ماده، دیه هر یک از مرد یا زن به تناسب جنسیت [[مجنی علیه]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1425016|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref>
ماده ۶۰۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، برای از بین بردن دو لب، [[دیه کامل]] پیش‌بینی کرده‌است. گروهی معتقدند مقصود از دیه کامل در این ماده، دیه هر یک از مرد یا زن به تناسب جنسیت [[مجنی علیه]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1425016|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref>


دیه لب بالا را نصف [[دیه کامل|دیه نفس]] دانسته اند، گروهی نیز دیه لب پایین را معادل دو سوم دیه نفس دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836444|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> بر اساس ماده فوق، از میان بردن هر لب موجب دیه ای معادل پنجاه نفر شتر می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی شماره 51 مرداد و شهریور 1384|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1928260|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>
دیه لب بالا را نصف [[دیه کامل|دیه نفس]] دانسته‌اند، گروهی نیز دیه لب پایین را معادل دو سوم دیه نفس دانسته‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836444|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> بر اساس ماده فوق، از میان بردن هر لب موجب دیه ای معادل پنجاه نفر شتر می‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی شماره 51 مرداد و شهریور 1384|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1928260|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>


===در فقه===
=== در فقه ===
مستند شرعی این ماده را روایاتی از ائمه معصومین (ع) دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712412|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> برخی نیز بر اساس روایتی از امام صادق (ع)، دیه لب بالا را نصف دیه کامل و دیه لب پایین را دو سوم دیه کامل دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1935072|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref>
مستند شرعی این ماده را روایاتی از ائمه معصومین (ع) دانسته‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712412|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> برخی نیز بر اساس روایتی از امام صادق (ع)، دیه لب بالا را نصف دیه کامل و دیه لب پایین را دو سوم دیه کامل دانسته‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1935072|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref>


با وجود [[اجماع]] [[فقهای امامیه]] در خصوص کامل بودن دیه دو لب، اما در باب میزان دیه لب بالا و پایین به طور جداگانه اختلاف نظر وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1934248|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref> در این خصوص، ضمن پذیرش دیه کامل دو لب، <ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترجمه مبانی تکملةالمنهاج (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3696420|صفحه=|نام۱=سیدابوالقاسم|نام خانوادگی۱=خویی|نام۲=علیرضا (ترجمه)|نام خانوادگی۲=سعید|چاپ=1}}</ref> میان فقها نظرات مختلفی در باب دیه هر یک از لب های بالا و پایین مطرح شده است:
با وجود [[اجماع]] [[فقهای امامیه]] در خصوص کامل بودن دیه دو لب، اما در باب میزان دیه لب بالا و پایین به‌طور جداگانه اختلاف نظر وجود دارد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1934248|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref> در این خصوص، ضمن پذیرش دیه کامل دو لب،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترجمه مبانی تکملةالمنهاج (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3696420|صفحه=|نام۱=سیدابوالقاسم|نام خانوادگی۱=خویی|نام۲=علیرضا (ترجمه)|نام خانوادگی۲=سعید|چاپ=1}}</ref> میان فقها نظرات مختلفی در باب دیه هر یک از لب‌های بالا و پایین مطرح شده‌است:


1- لب پایین، دو سوم دیه و لب بالا، یک سوم دیه کامل دارد.
۱- لب پایین، دو سوم دیه و لب بالا، یک سوم دیه کامل دارد.


2- دیه لب پایین، ششصد دینار و لب بالا، چهارصد دینار است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712416|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
۲- دیه لب پایین، ششصد دینار و لب بالا، چهارصد دینار است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712416|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>


3- دیه لب بالا، نصف دیه و دیه لب پایین، دو سوم دیه کامل است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500288|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref>
۳- دیه لب بالا، نصف دیه و دیه لب پایین، دو سوم دیه کامل است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500288|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref>


4- گروهی نیز معتقدند احتیاط در این است که برای لب پایین شصت دینار پرداخت شود، اما این نظر چندان مورد توجه قرار نمی گیرد، در واقع این احتیاط را نوعی [[احتیاط مستحب]] دانسته اند و بر حسب ظاهر، لزومی بر آن نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه حق دفتر سوم مهر و آذر 1364|ترجمه=|جلد=|سال=1364|ناشر=شرکت سهامی روزنامه رسمی ایران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1373068|صفحه=|نام۱=دادگستری جمهوری اسلامی ایران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>
۴- گروهی نیز معتقدند احتیاط در این است که برای لب پایین شصت دینار پرداخت شود، اما این نظر چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد، در واقع این احتیاط را نوعی [[احتیاط مستحب]] دانسته‌اند و بر حسب ظاهر، لزومی بر آن نیست.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فصلنامه حق دفتر سوم مهر و آذر 1364|ترجمه=|جلد=|سال=1364|ناشر=شرکت سهامی روزنامه رسمی ایران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1373068|صفحه=|نام۱=دادگستری جمهوری اسلامی ایران|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>


گروهی از فقها معتقدند شکافته شدن لب موجب [[ارش]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712464|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
گروهی از فقها معتقدند شکافته شدن لب موجب [[آرش]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712464|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>


در میان فقهای سنی نیز این دیدگاه وجود دارد که ملاک قاعده در این موارد «[[تفویت منفعت]]» است، لذا میزان دیه را نیز باید وابسته به میزان منفعت یا زیبایی دانست که از دست رفته است، بنابراین اگر دو بخش از یک عضو در میزان زیبایی یا منفعت یکسان نباشند، دیه آن ها نیز متفاوت خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1934276|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref>
در میان فقهای سنی نیز این دیدگاه وجود دارد که ملاک قاعده در این موارد «[[تفویت منفعت]]» است، لذا میزان دیه را نیز باید وابسته به میزان منفعت یا زیبایی دانست که از دست رفته‌است، بنابراین اگر دو بخش از یک عضو در میزان زیبایی یا منفعت یکسان نباشند، دیه آن‌ها نیز متفاوت خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1934276|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref>


== جنایت موجب جمع شدن لب ==
== جنایت موجب جمع شدن لب ==
=== در قانون ===
=== در قانون ===
برای این [[جنایت]] در [[ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)|ماده 608 قانون مجازات اسلامی (1392)]]، ارش تعیین شده است. این ماده از مصادیق حالتی است که تعیین ارش به نظر حاکم واگذار شده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1935588|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref>
برای این [[جنایت]] در [[ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]]، آرش تعیین شده‌است. این ماده از مصادیق حالتی است که تعیین آرش به نظر حاکم واگذار شده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1935588|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=حاجی ده آبادی|چاپ=1}}</ref>


جمع شدن لب و سست شدن آن، با هم تفاوت دارد: در جمع شدن، لب ها همچنان قادر به حرکت هستند، اما در سست شدن لب، توانایی حرکت از بین می رود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712436|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> برخی بیان نموده اند که اگر جنایتی موجب جمع شدن تمام لب ها شود، باید ارش تعیین شده توسط حاکم پرداخت شود، اما اگر تنها بخشی از لب جمع شود، گروهی معتقدند باید فقط بخشی از این ارش پرداخت گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712424|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> لازم به ذکر است که اگر جنایتی باعث جمع شدن بخشی از لب گردد یا دندان ها را نیز آشکار نکند، به نظر می رسد با توجه به عموم و [[اطلاق]] ماده، باید قائل به پرداخت ارش بود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1425032|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref> اما گروهی دیگر در خصوص لزوم پرداخت [[دیه]] یا ارش در فرضی که دندان ها در اثر جمع شدن لب ها پوشش داده نشوند، اختلاف نظر دارند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3366916|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=2}}</ref>
جمع شدن لب و سست شدن آن، با هم تفاوت دارد: در جمع شدن، لب‌ها همچنان قادر به حرکت هستند، اما در سست شدن لب، توانایی حرکت از بین می‌رود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712436|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> برخی بیان نموده‌اند که اگر جنایتی موجب جمع شدن تمام لب‌ها شود، باید آرش تعیین شده توسط حاکم پرداخت شود، اما اگر تنها بخشی از لب جمع شود، گروهی معتقدند باید فقط بخشی از این آرش پرداخت گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712424|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> لازم است ذکر شود که اگر جنایتی باعث جمع شدن بخشی از لب گردد یا دندان‌ها را نیز آشکار نکند، به نظر می‌رسد با توجه به عموم و [[اطلاق]] ماده، باید قائل به پرداخت آرش بود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1425032|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref> اما گروهی دیگر در خصوص لزوم پرداخت [[دیه]] یا آرش در فرضی که دندان‌ها در اثر جمع شدن لب‌ها پوشش داده نشوند، اختلاف نظر دارند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3366916|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=2}}</ref>


===در فقه===
=== در فقه ===
به نظر برخی از فقها در جمع شدن لب ها، باید دیه توسط حاکم تعیین شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه استدلالی (ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=طه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4062432|صفحه=|نام۱=سیدمهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۱=دادمرزی|چاپ=23}}</ref> اما در این خصوص میان فقها، سه نظر دیگر نیز دیده می شود:
به نظر برخی از فقها در جمع شدن لب‌ها، باید دیه توسط حاکم تعیین شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه استدلالی (ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=طه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4062432|صفحه=|نام۱=سیدمهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۱=دادمرزی|چاپ=23}}</ref> اما در این خصوص میان فقها، سه نظر دیگر نیز دیده می‌شود:
 
1- خشک شدن و بی حس شدن لب به همراه نمایان شدن دندانها موجب دیه کامل است، چرا که این امر به منزله اتلاف منفعت و نیز از میان رفتن زیبایی چهره است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1425024|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref> این نظر را گروهی دارای اشکال دانسته و [[ظهور|اظهر]] را ثبوت ارش بیان نموده اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترجمه مبانی تکملةالمنهاج (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3698580|صفحه=|نام۱=سیدابوالقاسم|نام خانوادگی۱=خویی|نام۲=علیرضا (ترجمه)|نام خانوادگی۲=سعید|چاپ=1}}</ref>


2- جمع شدن لب ها به نحوی که روی دندان ها را نپوشاند و بی حس نیز نشود، موجب ارش است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500304|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref>
۱- خشک شدن و بی‌حس شدن لب به همراه نمایان شدن دندانها موجب دیه کامل است، چرا که این امر به منزله اتلاف منفعت و نیز از میان رفتن زیبایی چهره است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1425024|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref> این نظر را گروهی دارای اشکال دانسته و [[ظهور|اظهر]] را ثبوت آرش بیان نموده‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=ترجمه مبانی تکملةالمنهاج (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3698580|صفحه=|نام۱=سیدابوالقاسم|نام خانوادگی۱=خویی|نام۲=علیرضا (ترجمه)|نام خانوادگی۲=سعید|چاپ=1}}</ref>


3- جمع شدن لب ها اگر به همراه سست شدن باشد، موجب دو ثلث دیه کامل که همان [[دیه فلج ‌کردن عضو|دیه عضو فلج]] است می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712428|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
۲- جمع شدن لب‌ها به نحوی که روی دندان‌ها را نپوشاند و بی‌حس نیز نشود، موجب آرش است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500304|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref>


گروهی از فقها معتقدند اگر جنایت منجر به جمع شدن بخشی از لب ها شود ولی منافع را باقی بگذارد، باید دیه توسط حاکم تعیین گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی حقوق جزای اسلامی و قوانین عرفی (جلد سوم) ( جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=یادآوران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4989620|صفحه=|نام۱=عبدالقادر|نام خانوادگی۱=عوده|نام۲=حسن (ترجمه)|نام خانوادگی۲=فرهودی نیا|چاپ=1}}</ref> همچنین برخی از فقها بیان داشته اند که جنایتی که موجب سست شدن دو لب شود، موجب دو سوم دیه کامل و جنایتی که سبب در هم کشیده شدن دو لب شود نیز موجب ارش است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (قسمت سوم) (قصاص عضو و دیه اعضا)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2817104|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref>
۳- جمع شدن لب‌ها اگر به همراه سست شدن باشد، موجب دو ثلث دیه کامل که همان [[دیه فلج کردن عضو|دیه عضو فلج]] است می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712428|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>


== دیه فلج ‌کردن لب‌ و دیه قطع لب فلج ==
گروهی از فقها معتقدند اگر جنایت منجر به جمع شدن بخشی از لب‌ها شود ولی منافع را باقی بگذارد، باید دیه توسط حاکم تعیین گردد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی حقوق جزای اسلامی و قوانین عرفی (جلد سوم) (جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=یادآوران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4989620|صفحه=|نام۱=عبدالقادر|نام خانوادگی۱=عوده|نام۲=حسن (ترجمه)|نام خانوادگی۲=فرهودی نیا|چاپ=1}}</ref> همچنین برخی از فقها بیان داشته‌اند که جنایتی که موجب سست شدن دو لب شود، موجب دو سوم دیه کامل و جنایتی که سبب در هم کشیده شدن دو لب شود نیز موجب آرش است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (قسمت سوم) (قصاص عضو و دیه اعضا)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2817104|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref>


== دیه فلج کردن لب و دیه قطع لب فلج ==
=== پیشینه ===
=== پیشینه ===
در گذشته [[ماده 393 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، در این خصوص وضع شده بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1425040|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref>
در گذشته [[ماده ۳۹۳ قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۷۰)]]، در این خصوص وضع شده بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1425040|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref>


=== در قانون ===
=== در قانون ===
دیه جنایت موجب سست و فلج شدن هر یک از لب ها و همچنین دیه قطع لب های فلج در [[ماده ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]] تعیین شده است.
دیه جنایت موجب سست و فلج شدن هر یک از لب‌ها و همچنین دیه قطع لب‌های فلج در [[ماده ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)]] تعیین شده‌است.


برخی از حقوقدانان بیان نموده اند که سست شدن لب ها موجب دو ثلث دیه است، چرا که این امر به منزله از بین بردن احساس لب ها و در واقع فلج کردن آن ها می باشد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1425036|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref> اما سست شدن یکی از لب های بالا یا پایین موجب دو سوم دیه همان لب یعنی دو سوم نصف دیه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712432|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> همچنین اگر بخشی از دیه به طور کامل فلج یا سست شود، میزان دیه با نسبت دیه کل آن که ثلث دیه است، پرداخت می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712452|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> بر این اساس [[صدمه]] ای که منجر به سست شدن لب ها می شود را موجب دیه ای معادل 66 نفر شتر دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی شماره 51 مرداد و شهریور 1384|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1928264|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> گروهی نیز در خصوص سست شدن لب ها معتقد به پرداخت دیه کامل هستند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712444|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>
برخی از حقوقدانان بیان نموده‌اند که سست شدن لب‌ها موجب دو ثلث دیه است، چرا که این امر به منزله از بین بردن احساس لب‌ها و در واقع فلج کردن آن‌ها می‌باشد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1425036|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref> اما سست شدن یکی از لب‌های بالا یا پایین موجب دو سوم دیه همان لب یعنی دو سوم نصف دیه است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712432|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> همچنین اگر بخشی از دیه به‌طور کامل فلج یا سست شود، میزان دیه با نسبت دیه کل آن که ثلث دیه است، پرداخت می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712452|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> بر این اساس [[صدمه]] ای که منجر به سست شدن لب‌ها می‌شود را موجب دیه ای معادل ۶۶ نفر شتر دانسته‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی شماره 51 مرداد و شهریور 1384|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1928264|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref> گروهی نیز در خصوص سست شدن لب‌ها معتقد به پرداخت دیه کامل هستند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712444|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref>


دو سوم دیه کامل را برابر با 666/66 دینار دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=671252|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>
دو سوم دیه کامل را برابر با ۶۶۶/۶۶ دینار دانسته‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=671252|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref>


=== در فقه ===
=== در فقه ===
این حکم را منطبق با نظر [[مشهور فقها]] دانسته اند که منطبق بر قاعده کلی مبنی بر لزوم پرداخت دو سوم دیه عضو در فرض فلج شدن آن عضو است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500300|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> لذا چنانچه به موجب جنایت وارده بر لب ها ، اعصاب آن ها دچار آسیب شده و سست شود، احتیاط آن است که دو سوم دیه پرداخت گردد، همچنین قطع لب فلج نیز موجب پرداخت ثلث دیه می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4179940|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> اما گروهی از فقها معتقدند فلج شدن لب ها از آن جایی که موجب از بین رفتن منافع آن ها است، موجب دیه کامل می باشد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی حقوق جزای اسلامی و قوانین عرفی (جلد سوم) ( جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=یادآوران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4989592|صفحه=|نام۱=عبدالقادر|نام خانوادگی۱=عوده|نام۲=حسن (ترجمه)|نام خانوادگی۲=فرهودی نیا|چاپ=1}}</ref> این نظر بیشتر منطبق با دیدگاه [[فقهای متقدم|فقهای قدیمی تر]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2622804|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=3}}</ref>
این حکم را منطبق با نظر [[مشهور فقها]] دانسته‌اند که منطبق بر قاعده کلی مبنی بر لزوم پرداخت دو سوم دیه عضو در فرض فلج شدن آن عضو است،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=متون فقه (جلد چهارم)|ترجمه=|جلد=|سال=1381|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2500300|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمید|نام خانوادگی۲=مسجدسرایی|چاپ=1}}</ref> لذا چنانچه به موجب جنایت وارده بر لب‌ها، اعصاب آن‌ها دچار آسیب شده و سست شود، احتیاط آن است که دو سوم دیه پرداخت گردد، همچنین قطع لب فلج نیز موجب پرداخت ثلث دیه می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4179940|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref> اما گروهی از فقها معتقدند فلج شدن لب‌ها از آن جایی که موجب از بین رفتن منافع آن‌ها است، موجب دیه کامل می‌باشد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=بررسی تطبیقی حقوق جزای اسلامی و قوانین عرفی (جلد سوم) (جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=یادآوران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4989592|صفحه=|نام۱=عبدالقادر|نام خانوادگی۱=عوده|نام۲=حسن (ترجمه)|نام خانوادگی۲=فرهودی نیا|چاپ=1}}</ref> این نظر بیشتر منطبق با دیدگاه [[فقهای متقدم|فقهای قدیمی تر]] است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فرهنگ فقه (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2622804|صفحه=|نام۱=آیت اله سیدمحمود|نام خانوادگی۱=هاشمی شاهرودی|چاپ=3}}</ref>


== دیه شکافتن لب ==
== دیه شکافتن لب ==
=== پیشینه ===
=== پیشینه ===
در گذشته [[ماده 395 قانون مجازات اسلامی (مصوب 1370)]]، در این خصوص وضع شده بود.  
در گذشته [[ماده ۳۹۵ قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۷۰)]]، در این خصوص وضع شده بود.


=== در قانون ===
=== در قانون ===
در حال حاضر، در ماده 610 قانون مجازات اسلامی (1392)، به حکم شکافتن لب ها در دو فرض بهبودی و عدم بهبودی تصریح شده است، این ماده در خصوص شکافتن لب ها وضع شده است و با بریدن آن ها متفاوت است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1425044|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref> بر اساس این ماده، چنانچه شکافتن لب، موجب نمایان شدن تمام یا بخشی از دندان ها شود، موجب ثلث دیه کامل است و اگر همین [[جراحت]] بهبود یابد، یک پنجم دیه را موجب می شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712456|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> لذا شکافتن هر دو لب، موجب یک سوم دیه کامل و شکافتن یک لب و نمایان شدن دندان ها، موجب یک سوم دیه یک لب خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836436|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> گروهی معتقدند نمایان شدن دندان ها در این ماده، موضوعیت نداشته و تنها از باب غلبه بیان شده است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی(جلد دوم) (بخش دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2812232|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> ثلث دیه کامل را معادل 333/33 دینار و خمس آن را معادل 200 دینار دانسته اند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=671260|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> به عبارت دیگر شکافتن یک لب، موجب سی و سه نفر شتر به عنوان دیه می شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی شماره 51 مرداد و شهریور 1384|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1928268|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>
در حال حاضر، در ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)، به حکم شکافتن لب‌ها در دو فرض بهبودی و عدم بهبودی تصریح شده‌است، این ماده در خصوص شکافتن لب‌ها وضع شده‌است و با بریدن آن‌ها متفاوت است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=دادستان و میثاق عدالت|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1425044|صفحه=|نام۱=سیدمهدی|نام خانوادگی۱=حجتی|نام۲=مجتبی|نام خانوادگی۲=باری|چاپ=1}}</ref> بر اساس این ماده، چنانچه شکافتن لب، موجب نمایان شدن تمام یا بخشی از دندان‌ها شود، موجب ثلث دیه کامل است و اگر همین [[جراحت]] بهبود یابد، یک پنجم دیه را موجب می‌شود،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=712456|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> لذا شکافتن هر دو لب، موجب یک سوم دیه کامل و شکافتن یک لب و نمایان شدن دندان‌ها، موجب یک سوم دیه یک لب خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836436|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref> گروهی معتقدند نمایان شدن دندان‌ها در این ماده، موضوعیت نداشته و تنها از باب غلبه بیان شده‌است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=ققنوس|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2812232|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|چاپ=4}}</ref> ثلث دیه کامل را معادل ۳۳۳/۳۳ دینار و خمس آن را معادل ۲۰۰ دینار دانسته‌اند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=محشای قانون مجازات اسلامی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=مجمع علمی و فرهنگی مجد|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=671260|صفحه=|نام۱=ایرج|نام خانوادگی۱=گلدوزیان|چاپ=5}}</ref> به عبارت دیگر شکافتن یک لب، موجب سی و سه نفر شتر به عنوان دیه می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=نشریه دادرسی شماره 51 مرداد و شهریور 1384|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=سازمان قضایی نیروهای مسلح|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1928268|صفحه=|نام۱=سازمان قضایی نیروهای مسلح|نام خانوادگی۱=|چاپ=}}</ref>


=== در فقه ===
=== در فقه ===
مستند فقهی این حکم را روایتی از امام علی (ع) دانسته اند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2357992|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref> گروهی نیز در این خصوص به روایت ظریف استناد کرده اند که بر اساس آن اگر لب بالایی پاره و دندان ها نمایان شده و پس از آن زخم درمان شود، دیه زخم و [[ارش|حکومت]] دندان معادل خمس دیه لب بوده و در فرض پارگی لب و درمان آن به همراه عیب و نقص، دیه آن معادل یکصد و شصت دینار و دو سوم دینار  
مستند فقهی این حکم را روایتی از امام علی (ع) دانسته‌اند،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات)|ترجمه=|جلد=|سال=1387|ناشر=فرهنگ سبز|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2357992|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=اسماعیل تبار|نام۲=سیداحمدرضا|نام خانوادگی۲=حسینی|نام۳=مهدی|نام خانوادگی۳=حسینیان قمی|چاپ=1}}</ref> گروهی نیز در این خصوص به روایت ظریف استناد کرده‌اند که بر اساس آن اگر لب بالایی پاره و دندان‌ها نمایان شده و پس از آن زخم درمان شود، دیه زخم و [[ارش|حکومت]] دندان معادل خمس دیه لب بوده و در فرض پارگی لب و درمان آن به همراه عیب و نقص، دیه آن معادل یکصد و شصت دینار و دو سوم دینار


می باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836440|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>
می‌باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت)|ترجمه=|جلد=|سال=1382|ناشر=دانشگاه تهران|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=836440|صفحه=|نام۱=ابوالقاسم|نام خانوادگی۱=گرجی|چاپ=2}}</ref>


برخی از فقها بیان نموده اند که اگر جانی هر دو لب کسی را پاره کند و در اثر این عمل دندان های مجنی علیه ظاهر شوند، باید ثلث دیه را پرداخت نماید، در فرض بهبودی یافتن جراحت نیز باید خمس دیه پرداخت گردد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه استدلالی (ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=طه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4063584|صفحه=|نام۱=سیدمهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۱=دادمرزی|چاپ=23}}</ref> همچنین دیه پاره شدن هر لب را ثلث و در فرض بهبودی، خمس دیه آن لب دانسته اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4180040|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>
برخی از فقها بیان نموده‌اند که اگر جانی هر دو لب کسی را پاره کند و در اثر این عمل دندان‌های مجنی علیه ظاهر شوند، باید ثلث دیه را پرداخت نماید، در فرض بهبودی یافتن جراحت نیز باید خمس دیه پرداخت گردد،<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=فقه استدلالی (ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه)|ترجمه=|جلد=|سال=1391|ناشر=طه|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4063584|صفحه=|نام۱=سیدمهدی (ترجمه)|نام خانوادگی۱=دادمرزی|چاپ=23}}</ref> همچنین دیه پاره شدن هر لب را ثلث و در فرض بهبودی، خمس دیه آن لب دانسته‌اند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق|ترجمه=|جلد=|سال=1392|ناشر=راه نوین|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=4180040|صفحه=|نام۱=محمدحسین|نام خانوادگی۱=کارخیران|چاپ=1}}</ref>


=== در رویه قضایی ===
=== در رویه قضایی ===
به موجب [[رأی وحدت رویه]] صادره از شعبه 11 [[دیوان عالی کشور]] به تاریخ 69/12/18، دیه پارگی لب فوقانی، معادل دو صدم دیه کامله است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (قسمت سوم) (قصاص عضو و دیه اعضا)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2817132|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref>
به موجب [[رأی وحدت رویه]] صادره از شعبه ۱۱ [[دیوان عالی کشور]] به تاریخ ۶۹/۱۲/۱۸، دیه پارگی لب فوقانی، معادل دو صدم دیه کامله است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون مجازات اسلامی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (قسمت سوم) (قصاص عضو و دیه اعضا)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2817132|صفحه=|نام۱=یداله|نام خانوادگی۱=بازگیر|چاپ=2}}</ref>
 


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}

نسخهٔ ‏۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۵:۱۸


مواد ۶۰۷ تا ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ در خصوص دیه لب می‌باشد.

دیه از بین بردن لب

در قانون

ماده ۶۰۷ قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، برای از بین بردن دو لب، دیه کامل پیش‌بینی کرده‌است. گروهی معتقدند مقصود از دیه کامل در این ماده، دیه هر یک از مرد یا زن به تناسب جنسیت مجنی علیه است.[۱]

دیه لب بالا را نصف دیه نفس دانسته‌اند، گروهی نیز دیه لب پایین را معادل دو سوم دیه نفس دانسته‌اند.[۲] بر اساس ماده فوق، از میان بردن هر لب موجب دیه ای معادل پنجاه نفر شتر می‌باشد.[۳]

در فقه

مستند شرعی این ماده را روایاتی از ائمه معصومین (ع) دانسته‌اند.[۴] برخی نیز بر اساس روایتی از امام صادق (ع)، دیه لب بالا را نصف دیه کامل و دیه لب پایین را دو سوم دیه کامل دانسته‌اند.[۵]

با وجود اجماع فقهای امامیه در خصوص کامل بودن دیه دو لب، اما در باب میزان دیه لب بالا و پایین به‌طور جداگانه اختلاف نظر وجود دارد.[۶] در این خصوص، ضمن پذیرش دیه کامل دو لب،[۷] میان فقها نظرات مختلفی در باب دیه هر یک از لب‌های بالا و پایین مطرح شده‌است:

۱- لب پایین، دو سوم دیه و لب بالا، یک سوم دیه کامل دارد.

۲- دیه لب پایین، ششصد دینار و لب بالا، چهارصد دینار است.[۸]

۳- دیه لب بالا، نصف دیه و دیه لب پایین، دو سوم دیه کامل است.[۹]

۴- گروهی نیز معتقدند احتیاط در این است که برای لب پایین شصت دینار پرداخت شود، اما این نظر چندان مورد توجه قرار نمی‌گیرد، در واقع این احتیاط را نوعی احتیاط مستحب دانسته‌اند و بر حسب ظاهر، لزومی بر آن نیست.[۱۰]

گروهی از فقها معتقدند شکافته شدن لب موجب آرش است.[۱۱]

در میان فقهای سنی نیز این دیدگاه وجود دارد که ملاک قاعده در این موارد «تفویت منفعت» است، لذا میزان دیه را نیز باید وابسته به میزان منفعت یا زیبایی دانست که از دست رفته‌است، بنابراین اگر دو بخش از یک عضو در میزان زیبایی یا منفعت یکسان نباشند، دیه آن‌ها نیز متفاوت خواهد بود.[۱۲]

جنایت موجب جمع شدن لب

در قانون

برای این جنایت در ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)، آرش تعیین شده‌است. این ماده از مصادیق حالتی است که تعیین آرش به نظر حاکم واگذار شده‌است.[۱۳]

جمع شدن لب و سست شدن آن، با هم تفاوت دارد: در جمع شدن، لب‌ها همچنان قادر به حرکت هستند، اما در سست شدن لب، توانایی حرکت از بین می‌رود.[۱۴] برخی بیان نموده‌اند که اگر جنایتی موجب جمع شدن تمام لب‌ها شود، باید آرش تعیین شده توسط حاکم پرداخت شود، اما اگر تنها بخشی از لب جمع شود، گروهی معتقدند باید فقط بخشی از این آرش پرداخت گردد.[۱۵] لازم است ذکر شود که اگر جنایتی باعث جمع شدن بخشی از لب گردد یا دندان‌ها را نیز آشکار نکند، به نظر می‌رسد با توجه به عموم و اطلاق ماده، باید قائل به پرداخت آرش بود،[۱۶] اما گروهی دیگر در خصوص لزوم پرداخت دیه یا آرش در فرضی که دندان‌ها در اثر جمع شدن لب‌ها پوشش داده نشوند، اختلاف نظر دارند.[۱۷]

در فقه

به نظر برخی از فقها در جمع شدن لب‌ها، باید دیه توسط حاکم تعیین شود،[۱۸] اما در این خصوص میان فقها، سه نظر دیگر نیز دیده می‌شود:

۱- خشک شدن و بی‌حس شدن لب به همراه نمایان شدن دندانها موجب دیه کامل است، چرا که این امر به منزله اتلاف منفعت و نیز از میان رفتن زیبایی چهره است،[۱۹] این نظر را گروهی دارای اشکال دانسته و اظهر را ثبوت آرش بیان نموده‌اند.[۲۰]

۲- جمع شدن لب‌ها به نحوی که روی دندان‌ها را نپوشاند و بی‌حس نیز نشود، موجب آرش است.[۲۱]

۳- جمع شدن لب‌ها اگر به همراه سست شدن باشد، موجب دو ثلث دیه کامل که همان دیه عضو فلج است می‌شود.[۲۲]

گروهی از فقها معتقدند اگر جنایت منجر به جمع شدن بخشی از لب‌ها شود ولی منافع را باقی بگذارد، باید دیه توسط حاکم تعیین گردد.[۲۳] همچنین برخی از فقها بیان داشته‌اند که جنایتی که موجب سست شدن دو لب شود، موجب دو سوم دیه کامل و جنایتی که سبب در هم کشیده شدن دو لب شود نیز موجب آرش است.[۲۴]

دیه فلج کردن لب و دیه قطع لب فلج

پیشینه

در گذشته ماده ۳۹۳ قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۷۰)، در این خصوص وضع شده بود.[۲۵]

در قانون

دیه جنایت موجب سست و فلج شدن هر یک از لب‌ها و همچنین دیه قطع لب‌های فلج در ماده ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲) تعیین شده‌است.

برخی از حقوقدانان بیان نموده‌اند که سست شدن لب‌ها موجب دو ثلث دیه است، چرا که این امر به منزله از بین بردن احساس لب‌ها و در واقع فلج کردن آن‌ها می‌باشد،[۲۶] اما سست شدن یکی از لب‌های بالا یا پایین موجب دو سوم دیه همان لب یعنی دو سوم نصف دیه است.[۲۷] همچنین اگر بخشی از دیه به‌طور کامل فلج یا سست شود، میزان دیه با نسبت دیه کل آن که ثلث دیه است، پرداخت می‌شود.[۲۸] بر این اساس صدمه ای که منجر به سست شدن لب‌ها می‌شود را موجب دیه ای معادل ۶۶ نفر شتر دانسته‌اند.[۲۹] گروهی نیز در خصوص سست شدن لب‌ها معتقد به پرداخت دیه کامل هستند.[۳۰]

دو سوم دیه کامل را برابر با ۶۶۶/۶۶ دینار دانسته‌اند.[۳۱]

در فقه

این حکم را منطبق با نظر مشهور فقها دانسته‌اند که منطبق بر قاعده کلی مبنی بر لزوم پرداخت دو سوم دیه عضو در فرض فلج شدن آن عضو است،[۳۲] لذا چنانچه به موجب جنایت وارده بر لب‌ها، اعصاب آن‌ها دچار آسیب شده و سست شود، احتیاط آن است که دو سوم دیه پرداخت گردد، همچنین قطع لب فلج نیز موجب پرداخت ثلث دیه می‌شود.[۳۳] اما گروهی از فقها معتقدند فلج شدن لب‌ها از آن جایی که موجب از بین رفتن منافع آن‌ها است، موجب دیه کامل می‌باشد،[۳۴] این نظر بیشتر منطبق با دیدگاه فقهای قدیمی تر است.[۳۵]

دیه شکافتن لب

پیشینه

در گذشته ماده ۳۹۵ قانون مجازات اسلامی (مصوب ۱۳۷۰)، در این خصوص وضع شده بود.

در قانون

در حال حاضر، در ماده ۶۱۰ قانون مجازات اسلامی (۱۳۹۲)، به حکم شکافتن لب‌ها در دو فرض بهبودی و عدم بهبودی تصریح شده‌است، این ماده در خصوص شکافتن لب‌ها وضع شده‌است و با بریدن آن‌ها متفاوت است.[۳۶] بر اساس این ماده، چنانچه شکافتن لب، موجب نمایان شدن تمام یا بخشی از دندان‌ها شود، موجب ثلث دیه کامل است و اگر همین جراحت بهبود یابد، یک پنجم دیه را موجب می‌شود،[۳۷] لذا شکافتن هر دو لب، موجب یک سوم دیه کامل و شکافتن یک لب و نمایان شدن دندان‌ها، موجب یک سوم دیه یک لب خواهد بود.[۳۸] گروهی معتقدند نمایان شدن دندان‌ها در این ماده، موضوعیت نداشته و تنها از باب غلبه بیان شده‌است.[۳۹] ثلث دیه کامل را معادل ۳۳۳/۳۳ دینار و خمس آن را معادل ۲۰۰ دینار دانسته‌اند،[۴۰] به عبارت دیگر شکافتن یک لب، موجب سی و سه نفر شتر به عنوان دیه می‌شود.[۴۱]

در فقه

مستند فقهی این حکم را روایتی از امام علی (ع) دانسته‌اند،[۴۲] گروهی نیز در این خصوص به روایت ظریف استناد کرده‌اند که بر اساس آن اگر لب بالایی پاره و دندان‌ها نمایان شده و پس از آن زخم درمان شود، دیه زخم و حکومت دندان معادل خمس دیه لب بوده و در فرض پارگی لب و درمان آن به همراه عیب و نقص، دیه آن معادل یکصد و شصت دینار و دو سوم دینار

می‌باشد.[۴۳]

برخی از فقها بیان نموده‌اند که اگر جانی هر دو لب کسی را پاره کند و در اثر این عمل دندان‌های مجنی علیه ظاهر شوند، باید ثلث دیه را پرداخت نماید، در فرض بهبودی یافتن جراحت نیز باید خمس دیه پرداخت گردد،[۴۴] همچنین دیه پاره شدن هر لب را ثلث و در فرض بهبودی، خمس دیه آن لب دانسته‌اند.[۴۵]

در رویه قضایی

به موجب رأی وحدت رویه صادره از شعبه ۱۱ دیوان عالی کشور به تاریخ ۶۹/۱۲/۱۸، دیه پارگی لب فوقانی، معادل دو صدم دیه کامله است.[۴۶]

منابع

  1. سیدمهدی حجتی و مجتبی باری. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. دادستان و میثاق عدالت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1425016
  2. ابوالقاسم گرجی. دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت). چاپ 2. دانشگاه تهران، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 836444
  3. نشریه دادرسی شماره 51 مرداد و شهریور 1384. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1928260
  4. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712412
  5. احمد حاجی ده آبادی. قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی). چاپ 1. پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1935072
  6. احمد حاجی ده آبادی. قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی). چاپ 1. پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1934248
  7. سیدابوالقاسم خویی و علیرضا (ترجمه) سعید. ترجمه مبانی تکملةالمنهاج (جلد دوم). چاپ 1. خرسندی، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3696420
  8. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712416
  9. عباس زراعت و حمید مسجدسرایی. متون فقه (جلد چهارم). چاپ 1. خط سوم، 1381.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2500288
  10. فصلنامه حق دفتر سوم مهر و آذر 1364. شرکت سهامی روزنامه رسمی ایران، 1364.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1373068
  11. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712464
  12. احمد حاجی ده آبادی. قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی). چاپ 1. پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1934276
  13. احمد حاجی ده آبادی. قواعد فقه دیات (مطالعه تطبیقی در مذاهب اسلامی). چاپ 1. پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1935588
  14. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712436
  15. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712424
  16. سیدمهدی حجتی و مجتبی باری. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. دادستان و میثاق عدالت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1425032
  17. آیت اله سیدمحمود هاشمی شاهرودی. فرهنگ فقه (جلد دوم). چاپ 2. مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3366916
  18. سیدمهدی (ترجمه) دادمرزی. فقه استدلالی (ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه). چاپ 23. طه، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4062432
  19. سیدمهدی حجتی و مجتبی باری. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. دادستان و میثاق عدالت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1425024
  20. سیدابوالقاسم خویی و علیرضا (ترجمه) سعید. ترجمه مبانی تکملةالمنهاج (جلد دوم). چاپ 1. خرسندی، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3698580
  21. عباس زراعت و حمید مسجدسرایی. متون فقه (جلد چهارم). چاپ 1. خط سوم، 1381.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2500304
  22. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712428
  23. عبدالقادر عوده و حسن (ترجمه) فرهودی نیا. بررسی تطبیقی حقوق جزای اسلامی و قوانین عرفی (جلد سوم) (جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص). چاپ 1. یادآوران، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4989620
  24. یداله بازگیر. قانون مجازات اسلامی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (قسمت سوم) (قصاص عضو و دیه اعضا). چاپ 2. جنگل، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2817104
  25. سیدمهدی حجتی و مجتبی باری. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. دادستان و میثاق عدالت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1425040
  26. سیدمهدی حجتی و مجتبی باری. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. دادستان و میثاق عدالت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1425036
  27. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712432
  28. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712452
  29. نشریه دادرسی شماره 51 مرداد و شهریور 1384. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1928264
  30. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712444
  31. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 671252
  32. عباس زراعت و حمید مسجدسرایی. متون فقه (جلد چهارم). چاپ 1. خط سوم، 1381.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2500300
  33. محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4179940
  34. عبدالقادر عوده و حسن (ترجمه) فرهودی نیا. بررسی تطبیقی حقوق جزای اسلامی و قوانین عرفی (جلد سوم) (جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص). چاپ 1. یادآوران، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4989592
  35. آیت اله سیدمحمود هاشمی شاهرودی. فرهنگ فقه (جلد اول). چاپ 3. مؤسسه دایرةالمعارف فقه اسلامی، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2622804
  36. سیدمهدی حجتی و مجتبی باری. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 1. دادستان و میثاق عدالت، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1425044
  37. عباس زراعت. قانون مجازات اسلامی در نظم حقوقی کنونی (همراه با فهرست تفصیلی عناوین مجرمانه). چاپ 4. ققنوس، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 712456
  38. ابوالقاسم گرجی. دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت). چاپ 2. دانشگاه تهران، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 836436
  39. عباس زراعت. شرح قانون مجازات اسلامی (جلد دوم) (بخش دیات). چاپ 4. ققنوس، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2812232
  40. ایرج گلدوزیان. محشای قانون مجازات اسلامی. چاپ 5. مجمع علمی و فرهنگی مجد، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 671260
  41. نشریه دادرسی شماره 51 مرداد و شهریور 1384. سازمان قضایی نیروهای مسلح، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1928268
  42. احمد اسماعیل تبار، سیداحمدرضا حسینی و مهدی حسینیان قمی. منابع فقه شیعه ترجمه جامع احادیث الشیعه آیةاله سیدحسین بروجردی (جلد سی و یکم) (قصاص و دیات). چاپ 1. فرهنگ سبز، 1387.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2357992
  43. ابوالقاسم گرجی. دیات (دیه نفس، موجبات ضمان کیفری، دیات اعضا و منافع آنها، اعضایی که دیه مقدر دارند، دیه بر منافع اعضا، دیه زخم‌های سر و صورت). چاپ 2. دانشگاه تهران، 1382.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 836440
  44. سیدمهدی (ترجمه) دادمرزی. فقه استدلالی (ترجمه تحریر الروضه فی شرح اللمعه). چاپ 23. طه، 1391.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4063584
  45. محمدحسین کارخیران. کاملترین مجموعه محشای قانون مجازات اسلامی مصوب 1392/02/01 (جلد سوم) (تطبیق با قانون مجازات اسلامی سابق. چاپ 1. راه نوین، 1392.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 4180040
  46. یداله بازگیر. قانون مجازات اسلامی در آیینه آرای دیوانعالی کشور (قسمت سوم) (قصاص عضو و دیه اعضا). چاپ 2. جنگل، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2817132