نظریة ادغام و آثار مبین واقعیت: بیان واقعیت یا نقض؟: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «== چکیده == عنصر کلیدی در تشخیص نقض آثار ادبی و هنری بررسی میزان شباهتهای میان آثار مورد مناقشه است. اما در خصوص آثار مبین واقعیت، که به طور عمده متشکل از واقعیات غیرقابل حمایت هستند، دادگاههایی که با پروندههای نقض این آثار سروکار داشتهان...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''نظریة ادغام و آثار مبین واقعیت: بیان واقعیت یا نقض؟''' نام مقاله ای از [[زینب شعبانی]] و [[محمود حکمت نیا]] است که در شماره دوم ( پاییز و زمستان 1400) [[فصلنامه حقوق خصوصی دانشگاه تهران]] منتشر شده است. | |||
== چکیده == | == چکیده == | ||
عنصر کلیدی در تشخیص نقض آثار ادبی و هنری بررسی میزان شباهتهای میان آثار مورد مناقشه است. اما در خصوص آثار مبین واقعیت، که به طور عمده متشکل از واقعیات غیرقابل حمایت هستند، دادگاههایی که با پروندههای نقض این آثار سروکار داشتهاند میانگارند با توجه به اینکه شیوههای بیان ایدة واقعی محدودند ممکن است به نظر برسد هر گونه بیانِ بعدی آن ایده اساساً مشابه کلماتی است که پدیدآورندة نخست برای بیان ایده استفاده کرده است. در چنین مواردی، یک نظریة بهخصوص وارد تحلیل میشود: ادغام ایده و بیان. به موجب این نظریه زمانی که ایده فقط به شیوهای خاص میتواند بیان شود بیان قابل حمایت نیست. این نظریه ارتباطی ویژه با آثار بیانکنندة واقعیت دارد. زیرا روشهای محدودی برای بیان واقعیتها، که خود قابل حمایت نیستند، وجود دارد. این مسئله موجب طرح این سؤال اساسی میشود که با توجه به این ماهیت خاص و نقش پررنگ نظریة ادغام در استثنا کردن شباهتها نقض آثار مبین واقعیت در چه شرایطی تحقق مییابد؟ نظر به نامشخص بودن وضعیت حقوق ایران در این زمینه، پژوهشگران در پژوهش حاضر با بهکارگیری روش توصیفیـ تحلیلی در بررسی عملکرد قضات در پروندههای نقض مصادیق مختلف آثار بیانگر واقعیت درصدد پاسخگویی به این سؤال برآمدند و نتیجه گرفتند این آثار معیار نقض متفاوتی میپذیرند، چنانکه تنها شباهت نزدیک به یکسان شدن آثار وقوع نقض را اثبات میکند. | عنصر کلیدی در تشخیص نقض آثار ادبی و هنری بررسی میزان شباهتهای میان آثار مورد مناقشه است. اما در خصوص آثار مبین واقعیت، که به طور عمده متشکل از واقعیات غیرقابل حمایت هستند، دادگاههایی که با پروندههای نقض این آثار سروکار داشتهاند میانگارند با توجه به اینکه شیوههای بیان ایدة واقعی محدودند ممکن است به نظر برسد هر گونه بیانِ بعدی آن ایده اساساً مشابه کلماتی است که پدیدآورندة نخست برای بیان ایده استفاده کرده است. در چنین مواردی، یک نظریة بهخصوص وارد تحلیل میشود: ادغام ایده و بیان. به موجب این نظریه زمانی که ایده فقط به شیوهای خاص میتواند بیان شود بیان قابل حمایت نیست. این نظریه ارتباطی ویژه با آثار بیانکنندة واقعیت دارد. زیرا روشهای محدودی برای بیان واقعیتها، که خود قابل حمایت نیستند، وجود دارد. این مسئله موجب طرح این سؤال اساسی میشود که با توجه به این ماهیت خاص و نقش پررنگ نظریة ادغام در استثنا کردن شباهتها نقض آثار مبین واقعیت در چه شرایطی تحقق مییابد؟ نظر به نامشخص بودن وضعیت حقوق ایران در این زمینه، پژوهشگران در پژوهش حاضر با بهکارگیری روش توصیفیـ تحلیلی در بررسی عملکرد قضات در پروندههای نقض مصادیق مختلف آثار بیانگر واقعیت درصدد پاسخگویی به این سؤال برآمدند و نتیجه گرفتند این آثار معیار نقض متفاوتی میپذیرند، چنانکه تنها شباهت نزدیک به یکسان شدن آثار وقوع نقض را اثبات میکند. | ||
== | == کلیدواژه ها == | ||
* آثار مبین واقعیت | * آثار مبین واقعیت | ||
خط ۱۱: | خط ۱۳: | ||
== مواد مرتبط == | == مواد مرتبط == | ||
* ماده 1 قانون حمایت از مولفان و مصنفان | * [[ماده ۱ قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۳۴۸|ماده 1 قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان]] | ||
* بند 12 ماده 2 قانون حمایت از مولفان و مصنفان | * بند 12 [[ماده ۲ قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۳۴۸|ماده 2 قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان]] | ||
* بند 6 ماده 5 قانون حمایت از مولفان و مصنفان | * بند 6 [[ماده ۵ قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۳۴۸|ماده 5 قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان]] | ||
* بند 7 [[ماده ۵ قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان مصوب ۱۳۴۸|ماده 5 قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان]] |
نسخهٔ ۱۵ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۲۷
نظریة ادغام و آثار مبین واقعیت: بیان واقعیت یا نقض؟ نام مقاله ای از زینب شعبانی و محمود حکمت نیا است که در شماره دوم ( پاییز و زمستان 1400) فصلنامه حقوق خصوصی دانشگاه تهران منتشر شده است.
چکیده
عنصر کلیدی در تشخیص نقض آثار ادبی و هنری بررسی میزان شباهتهای میان آثار مورد مناقشه است. اما در خصوص آثار مبین واقعیت، که به طور عمده متشکل از واقعیات غیرقابل حمایت هستند، دادگاههایی که با پروندههای نقض این آثار سروکار داشتهاند میانگارند با توجه به اینکه شیوههای بیان ایدة واقعی محدودند ممکن است به نظر برسد هر گونه بیانِ بعدی آن ایده اساساً مشابه کلماتی است که پدیدآورندة نخست برای بیان ایده استفاده کرده است. در چنین مواردی، یک نظریة بهخصوص وارد تحلیل میشود: ادغام ایده و بیان. به موجب این نظریه زمانی که ایده فقط به شیوهای خاص میتواند بیان شود بیان قابل حمایت نیست. این نظریه ارتباطی ویژه با آثار بیانکنندة واقعیت دارد. زیرا روشهای محدودی برای بیان واقعیتها، که خود قابل حمایت نیستند، وجود دارد. این مسئله موجب طرح این سؤال اساسی میشود که با توجه به این ماهیت خاص و نقش پررنگ نظریة ادغام در استثنا کردن شباهتها نقض آثار مبین واقعیت در چه شرایطی تحقق مییابد؟ نظر به نامشخص بودن وضعیت حقوق ایران در این زمینه، پژوهشگران در پژوهش حاضر با بهکارگیری روش توصیفیـ تحلیلی در بررسی عملکرد قضات در پروندههای نقض مصادیق مختلف آثار بیانگر واقعیت درصدد پاسخگویی به این سؤال برآمدند و نتیجه گرفتند این آثار معیار نقض متفاوتی میپذیرند، چنانکه تنها شباهت نزدیک به یکسان شدن آثار وقوع نقض را اثبات میکند.
کلیدواژه ها
- آثار مبین واقعیت
- شباهت اساسی
- مالکیت ادبی و هنری
- نظریه ادغام