ماده 149 قانون اجرای احکام مدنی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۹ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط یک کاربر دیگر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
'''ماده 149 قانون اجرای احکام مدنی''': پس از اینکه [[بستانکار|بستانکاران]] به ترتیب هر طبقه [[طلب]] خود را از [[مال|اموال]] [[محکوم علیه|محکوم‌علیه]] وصول نمودند اگر چیزی زائد از طلب آن‌ها باقی بماند به طبقه بعدی داده می‌شود و در هر یک از طبقات دوم تا چهارم اگر بستانکاران متعدد باشند مال محکوم‌علیه به نسبت طلب بین آن‌ها تقسیم می‌گردد.
'''ماده ۱۴۹ قانون اجرای احکام مدنی''': پس از اینکه [[بستانکار|بستانکاران]] به ترتیب هر طبقه [[طلب]] خود را از [[مال|اموال]] [[محکوم علیه|محکوم‌علیه]] وصول نمودند اگر چیزی زائد از طلب آن‌ها باقی بماند به طبقه بعدی داده می‌شود و در هر یک از طبقات دوم تا چهارم اگر بستانکاران متعدد باشند مال محکوم‌علیه به نسبت طلب بین آن‌ها تقسیم می‌گردد.


== مواد مرتبط ==
== مواد مرتبط ==
* [[ماده ۱۴۸ قانون اجرای احکام مدنی]]
* [[ماده ۷۶ قانون اجرای احکام مدنی]]
* [[ماده ۸۲ قانون اجرای احکام مدنی]]


* [[ماده 148 قانون اجرای احکام مدنی]]
== توضیح واژگان ==
[[مال]]: به هر چه که قابل [[معاوضه]] و مبادله بین مردم باشد و [[تلف]] نمودن آن، موجب [[مسئولیت]] است، مال گفته می‌شود.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=موجبات ضمان (درآمدی بر مسئولیت مدنی و اسباب و آثار آن در فقه اسلامی)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1048832|صفحه=|نام۱=آیت اله عباسعلی|نام خانوادگی۱=عمیدزنجانی|چاپ=2}}</ref>


== توضیح واژگان ==
[[محکوم علیه|محکوم‌علیه]]: شخصی است [[شخص حقیقی|حقیقی]] یا [[شخص حقوقی|حقوقی]] که در نتیجهٔ [[حکم]] [[دادگاه]] با تکیه بر قدرت [[قانون]]، ملزم به اجرای [[موضوع حکم]] خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲|1=|عنوان=اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1843316|صفحه=|نام۱=ولی اله|نام خانوادگی۱=رضایی رجانی|چاپ=2}}</ref>
[[محکوم علیه|محکوم‌علیه]]: شخصی است [[شخص حقیقی|حقیقی]] یا [[شخص حقوقی|حقوقی]] که در نتیجۀ [[حکم]] [[دادگاه]] با تکیه بر قدرت [[قانون]]، ملزم به اجرای [[موضوع حکم]] خواهد بود.<ref>{{یادکرد کتاب۲|1=|عنوان=اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده)|ترجمه=|جلد=|سال=1388|ناشر=جنگل|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1843316|صفحه=|نام۱=ولی اله|نام خانوادگی۱=رضایی رجانی|چاپ=2}}</ref>  


== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
== نکات توضیحی تفسیری دکترین ==
مادۀ فوق بیانگر این اصل است که ارتباط بین اشخاص هر طبقه به نسبت طلب آن‌ها است نه به طور تساوی. به عبارت دیگر، چنانچه پس از وصول طلب طبقۀ اول چیزی باقی بماند، نوبت به طبقۀ دوم خواهد رسید تا به نسبت طلبشان، از وجوه باقی مانده طلب خود را وصول نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی و احکام و اسناد لازم الاجرای خارجی در ایران|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2153568|صفحه=|نام۱=نادر|نام خانوادگی۱=مردانی|نام۲=محمد|نام خانوادگی۲=قهرمان|چاپ=1}}</ref>
مادهٔ فوق بیانگر این اصل است که ارتباط بین اشخاص هر طبقه به نسبت [[طلب]] آن‌ها است نه به‌طور تساوی. به عبارت دیگر، چنانچه پس از وصول طلب طبقهٔ اول چیزی باقی بماند، نوبت به طبقهٔ دوم خواهد رسید تا به نسبت طلبشان، از وجوه باقی مانده طلب خود را وصول نمایند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی و احکام و اسناد لازم الاجرای خارجی در ایران|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=2153568|صفحه=|نام۱=نادر|نام خانوادگی۱=مردانی|نام۲=محمد|نام خانوادگی۲=قهرمان|چاپ=1}}</ref> همچنین، لازم به ذکر است که چنانچه [[محکوم‌له]] طبقهٔ اول، به جای وصول [[طلب]] خود از [[مال]] مورد نظر، اقدام به قبول آن در قبال طلب خود نماید و ارزش مال، بیش از طلب محکوم‌له باشد، بایستی مابه‌التفاوت [[محکوم به|محکوم‌به]] و ارزش مال را به [[دادورز]] پرداخت نماید تا دادورز آن را برای وصول طلب گروه دوم اختصاص دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1240704|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref>
 
نکتهٔ دیگر آن که، چنانچه محکوم‌علیه علاوه بر مال [[رهن|رهنی]] یا [[وثیقه]] یا [[توقیف کردن|توقیف]] شده یا شرطی، مال دیگری نیز داشته باشد که بتوان محکوم‌به متعلق به طبقات بعدی را از آن وصول نمود؛ در صورتی که وصول طلب از چنین اموالی مستلزم [[ارزیابی اموال|ارزیابی]] و حفاظت باشد، هزینهٔ ارزیابی و حق‌الزحمه [[حافظ]] بر عهدهٔ همهٔ طلبکاران طبقهٔ دوم، سوم و چهارم است. چراکه چنین مالی، وسیلهٔ طلب همهٔ طلبکاران طبقهٔ دوم، سوم و چهارم است و به همین جهت هر طبقه بایستی سهم خود را با رعایت [[ماده ۷۶ قانون اجرای احکام مدنی|مواد ۷۶]] و [[ماده ۸۲ قانون اجرای احکام مدنی|۸۲ قانون اجرای احکام مدنی]] پراخت نماید. در مقابل، این نظر مطرح شده‌است که پرداخت هزینه‌های مذکور با رعایت [[ماده ۷۶ قانون اجرای احکام مدنی|مواد ۷۶]] و [[ماده ۸۲ قانون اجرای احکام مدنی|۸۲ قانون اجرای احکام مدنی]]، بر عهدهٔ محکوم‌لهم طبقهٔ دوم است. چرا که هنوز قیمت مال مورد نظر معلوم نیست و تنها پس از وصول طلب مشخص می‌گردد که چیزی برای طبقهٔ بعدی وجود خواهد داشت یا خیر.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد دوم)|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1562124|صفحه=|نام۱=علی|نام خانوادگی۱=مهاجری|چاپ=1}}</ref>
 
== رویه‌های قضایی ==
 
* در پاسخ به این سؤال که «آیا امکان کسر چند فقره طلب (در مورد کسر یک سوم یا یک چهارم) کارمند دولت امکان‌پذیر است یا خیر؟» چنین گفته شده‌است که: «مطابق با [[ماده ۱۴۹ قانون اجرای احکام مدنی|ماده ۱۴۹ از قانون اجرای احکام مدنی]] مصوب ۱۳۵۶ و [[نظریه مشورتی|نظریهٔ مشورتی]] شمارهٔ ۷/۶۳۵۰ مورخ ۱۳۶۹/۰۵/۲۴، اجرای چند فقره طلب شخصی و احراز [[کارمند]] دولت در مورد کسر یک سوم یا یک چهارم از حقوق وی مشکلی ندارد و مجموع مطالبات ملاک است.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=پاسخ به 266 پرسش قضایی کاربردی (دربارهٔ امور حسبی، اجرای احکام، خانواده، اجاره و تملک آپارتمان‌ها)|ترجمه=|جلد=|سال=1389|ناشر=خرسندی|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=3125076|صفحه=|نام۱=احمد|نام خانوادگی۱=زارعی|چاپ=2}}</ref>
 
* همچنین، اشاره به نظر اعضای کمیسیون بررسی نشست‌های قضایی کل کشور مرکب از قضات عالی رتبهٔ [[دیوان عالی کشور]] نیز، در خصوص مادهٔ فوق، حائز اهمیت است. تحت این عنوان که: «با توجه به مقررات [[ماده ۱۴۹ قانون اجرای احکام مدنی]]، کیفیت قضیه روشن است در صورتی که اموال محکوم‌علیه، با وجود تعدد محکوم‌لهم، زائد بر مطالبات طبقهٔ اول باشد، طلبکارات بر طبق حکم صادره، طلب خود را از مال محکوم‌علیه برداشت می‌نمایند و زائد بر طلب آن‌ها، اموال محکوم‌علیه بین طبقات بعدی به نسبت طلب آن‌ها تقسیم می‌گردد. بدیهی است که هر طبقه، نسبت به طبقهٔ بعدی، حق تقدم دارد».<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1240716|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref>


نکتۀ دیگر آن که، چنانچه [[محکوم‌له]] طبقۀ اول، به جای وصول [[طلب]] خود از [[مال]] مورد نظر، اقدام به قبول آن در قبال طلب خود نماید و ارزش مال، بیش از طلب محکوم‌له باشد، بایستی مابه‌التفاوت [[محکوم به|محکوم‌به]] و ارزش مال را به [[دادورز]] پرداخت نماید تا دادورز آن را برای وصول طلب گروه دوم اختصاص دهد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1390|ناشر=میزان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=1240704|صفحه=|نام۱=علی عباس|نام خانوادگی۱=حیاتی|چاپ=2}}</ref>
* [[نظریه شماره 7/1402/459 مورخ 1402/11/07 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره ضبط وثیقه و پرداخت دیه و ضرر و زیان از محل مبلغ تودیع شده]]


== منابع ==
== منابع ==
{{پانویس}}{{مواد قانون اجرای احکام مدنی}}
{{پانویس}}{{مواد قانون اجرای احکام مدنی}}


[[رده:ترتیب تأدیه طلب محکوم‌له متعدد]]
[[رده:ترتیب تأدیه طلب محکوم‌له متعدد]]
[[رده:ترتیب پرداخت طلب بستانکاران متعدد]]
[[رده:ترتیب پرداخت طلب بستانکاران متعدد]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۰۹

ماده ۱۴۹ قانون اجرای احکام مدنی: پس از اینکه بستانکاران به ترتیب هر طبقه طلب خود را از اموال محکوم‌علیه وصول نمودند اگر چیزی زائد از طلب آن‌ها باقی بماند به طبقه بعدی داده می‌شود و در هر یک از طبقات دوم تا چهارم اگر بستانکاران متعدد باشند مال محکوم‌علیه به نسبت طلب بین آن‌ها تقسیم می‌گردد.

مواد مرتبط

توضیح واژگان

مال: به هر چه که قابل معاوضه و مبادله بین مردم باشد و تلف نمودن آن، موجب مسئولیت است، مال گفته می‌شود.[۱]

محکوم‌علیه: شخصی است حقیقی یا حقوقی که در نتیجهٔ حکم دادگاه با تکیه بر قدرت قانون، ملزم به اجرای موضوع حکم خواهد بود.[۲]

نکات توضیحی تفسیری دکترین

مادهٔ فوق بیانگر این اصل است که ارتباط بین اشخاص هر طبقه به نسبت طلب آن‌ها است نه به‌طور تساوی. به عبارت دیگر، چنانچه پس از وصول طلب طبقهٔ اول چیزی باقی بماند، نوبت به طبقهٔ دوم خواهد رسید تا به نسبت طلبشان، از وجوه باقی مانده طلب خود را وصول نمایند.[۳] همچنین، لازم به ذکر است که چنانچه محکوم‌له طبقهٔ اول، به جای وصول طلب خود از مال مورد نظر، اقدام به قبول آن در قبال طلب خود نماید و ارزش مال، بیش از طلب محکوم‌له باشد، بایستی مابه‌التفاوت محکوم‌به و ارزش مال را به دادورز پرداخت نماید تا دادورز آن را برای وصول طلب گروه دوم اختصاص دهد.[۴]

نکتهٔ دیگر آن که، چنانچه محکوم‌علیه علاوه بر مال رهنی یا وثیقه یا توقیف شده یا شرطی، مال دیگری نیز داشته باشد که بتوان محکوم‌به متعلق به طبقات بعدی را از آن وصول نمود؛ در صورتی که وصول طلب از چنین اموالی مستلزم ارزیابی و حفاظت باشد، هزینهٔ ارزیابی و حق‌الزحمه حافظ بر عهدهٔ همهٔ طلبکاران طبقهٔ دوم، سوم و چهارم است. چراکه چنین مالی، وسیلهٔ طلب همهٔ طلبکاران طبقهٔ دوم، سوم و چهارم است و به همین جهت هر طبقه بایستی سهم خود را با رعایت مواد ۷۶ و ۸۲ قانون اجرای احکام مدنی پراخت نماید. در مقابل، این نظر مطرح شده‌است که پرداخت هزینه‌های مذکور با رعایت مواد ۷۶ و ۸۲ قانون اجرای احکام مدنی، بر عهدهٔ محکوم‌لهم طبقهٔ دوم است. چرا که هنوز قیمت مال مورد نظر معلوم نیست و تنها پس از وصول طلب مشخص می‌گردد که چیزی برای طبقهٔ بعدی وجود خواهد داشت یا خیر.[۵]

رویه‌های قضایی

  • در پاسخ به این سؤال که «آیا امکان کسر چند فقره طلب (در مورد کسر یک سوم یا یک چهارم) کارمند دولت امکان‌پذیر است یا خیر؟» چنین گفته شده‌است که: «مطابق با ماده ۱۴۹ از قانون اجرای احکام مدنی مصوب ۱۳۵۶ و نظریهٔ مشورتی شمارهٔ ۷/۶۳۵۰ مورخ ۱۳۶۹/۰۵/۲۴، اجرای چند فقره طلب شخصی و احراز کارمند دولت در مورد کسر یک سوم یا یک چهارم از حقوق وی مشکلی ندارد و مجموع مطالبات ملاک است.[۶]
  • همچنین، اشاره به نظر اعضای کمیسیون بررسی نشست‌های قضایی کل کشور مرکب از قضات عالی رتبهٔ دیوان عالی کشور نیز، در خصوص مادهٔ فوق، حائز اهمیت است. تحت این عنوان که: «با توجه به مقررات ماده ۱۴۹ قانون اجرای احکام مدنی، کیفیت قضیه روشن است در صورتی که اموال محکوم‌علیه، با وجود تعدد محکوم‌لهم، زائد بر مطالبات طبقهٔ اول باشد، طلبکارات بر طبق حکم صادره، طلب خود را از مال محکوم‌علیه برداشت می‌نمایند و زائد بر طلب آن‌ها، اموال محکوم‌علیه بین طبقات بعدی به نسبت طلب آن‌ها تقسیم می‌گردد. بدیهی است که هر طبقه، نسبت به طبقهٔ بعدی، حق تقدم دارد».[۷]

منابع

  1. آیت اله عباسعلی عمیدزنجانی. موجبات ضمان (درآمدی بر مسئولیت مدنی و اسباب و آثار آن در فقه اسلامی). چاپ 2. میزان، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1048832
  2. ولی اله رضایی رجانی. اجرای احکام مدنی (شرایط و تشریفات فروش مالی توقیف شده). چاپ 2. جنگل، 1388.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1843316
  3. نادر مردانی و محمد قهرمان. اجرای احکام مدنی و احکام و اسناد لازم الاجرای خارجی در ایران. چاپ 1. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 2153568
  4. علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1240704
  5. علی مهاجری. شرح جامع قانون اجرای احکام مدنی (جلد دوم). چاپ 1. فکرسازان، 1384.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1562124
  6. احمد زارعی. پاسخ به 266 پرسش قضایی کاربردی (دربارهٔ امور حسبی، اجرای احکام، خانواده، اجاره و تملک آپارتمان‌ها). چاپ 2. خرسندی، 1389.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 3125076
  7. علی عباس حیاتی. اجرای احکام مدنی در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. میزان، 1390.  ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 1240716