نظریه شماره 7/99/1952 مورخ 1400/03/01 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره شمول احکام لواط و تفخیذ بر شخص مرده: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (Zahra azizi11624 صفحهٔ نظریه شماره 7/99/1952 مورخ 1400/03/01 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره شمول احکام لواط و تفخیذ بر شخص مرده: را به نظریه شماره 7/99/1952 مورخ 1400/03/01 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره شمول احکام لواط و تفخیذ بر شخص مرده منتقل کرد) |
||
(۱۱ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/99/1952|شماره پرونده=99-186/2-1952 ک|تاریخ نظریه=1400/03/01}} | {{جعبه اطلاعات نظریات مشورتی|شماره نظریه=7/99/1952|شماره پرونده=99-186/2-1952 ک|تاریخ نظریه=1400/03/01|موضوع نظریه=[[حقوق جزای اختصاصی]]|محور نظریه=[[حدود]]}}'''نظریه شماره 7/99/1952 مورخ 1400/03/01 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره شمول احکام لواط و تفخیذ بر شخص مرده:''' بر اساس [[قاعده" ان حرمه المیت کحرمه الحیّ"|قاعده فقهی" ان حرمه المیت کحرمه الحیّ"]] و [[ماده ۲۲۲ قانون مجازات اسلامی]] که حکم [[جماع با میت|جماع با انسان مرده]] را همانند جماع با انسان زنده و [[زنا]] شمرده است؛ [[اطلاق]] [[ماده ۲۳۳ قانون مجازات اسلامی|مواد ۲۳۳]] و [[ماده ۲۳۵ قانون مجازات اسلامی|۲۳۵ این قانون]]، شامل نزدیکی با انسان مرده نیز میشود و عناوین [[لواط]] و [[تفخیذ]] در این حالت نیز صادق است. | ||
== استعلام == | == استعلام == | ||
در لواط و تفخیذ با میت، آیا حکم لواط و تفخیذ با شخص زنده جاری است؟ | در لواط و تفخیذ با میت، آیا حکم لواط و تفخیذ با [[شخص حقیقی|شخص]] زنده جاری است؟ | ||
== نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه == | == نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه == | ||
با توجه به قاعده فقهی ان حرمه المیت کحرمه الحیّ و با توجه به ماده ۲۲۲ قانون مجازات اسلامی که حکم جماع با انسان مرده را همانند جماع با انسان زنده و زنا شمرده است؛ اطلاق مواد ۲۳۳ و ۲۳۵ این | با توجه به قاعده فقهی" ان حرمه المیت کحرمه الحیّ" و با توجه به ماده ۲۲۲ قانون مجازات اسلامی که حکم جماع با انسان مرده را همانند جماع با انسان زنده و زنا شمرده است؛ اطلاق مواد ۲۳۳ و ۲۳۵ این قانون، شامل نزدیکی با انسان مرده نیز میشود و عناوین لواط و تفخیذ در این حالت نیز صادق است؛ مضافا این که [[فقهای امامیه]]، لواط و تفخیذ با انسان مرده را در حکم لواط و تفخیذ با انسان زنده میدانند و اختلافی در این باره ندارند. برخی فقها همانند سید مرتضی علم الهدی (الانتصار، ص ۵۱۴) به اجماعی بودن این حکم تصریح کردهاند و برخی دیگر مانند سید علی طباطبایی (ریاض المسائل، ج ۱۶، ص ۱۷۸) با این عبارت که در این مسئله اختلافی نیست همین مضمون را بیان کردهاند. | ||
== مواد قانونی == | == مواد قانونی == | ||
* [[ماده ۲۲۲ قانون مجازات اسلامی]] | |||
* [[ماده ۲۳۳ قانون مجازات اسلامی]] | |||
* [[ماده ۲۳۵ قانون مجازات اسلامی]] | |||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == | ||
* [[لواط]] | |||
* [[تفخیذ]] | |||
* [[جماع با میت|جماع با انسان مرده]] | |||
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه]] | [[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه]] | ||
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه سال ۱۴۰۰]] | [[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه سال ۱۴۰۰]] | ||
[[رده:نظرات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه (کیفری)]] | |||
[[رده:نظریه 2]] |
نسخهٔ کنونی تا ۷ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۶:۱۰
شماره نظریه | ۷/۹۹/۱۹۵۲ |
---|---|
شماره پرونده | ۹۹-۱۸۶/۲-۱۹۵۲ ک |
تاریخ نظریه | ۱۴۰۰/۰۳/۰۱ |
موضوع نظریه | حقوق جزای اختصاصی |
محور نظریه | حدود |
نظریه شماره 7/99/1952 مورخ 1400/03/01 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره شمول احکام لواط و تفخیذ بر شخص مرده: بر اساس قاعده فقهی" ان حرمه المیت کحرمه الحیّ" و ماده ۲۲۲ قانون مجازات اسلامی که حکم جماع با انسان مرده را همانند جماع با انسان زنده و زنا شمرده است؛ اطلاق مواد ۲۳۳ و ۲۳۵ این قانون، شامل نزدیکی با انسان مرده نیز میشود و عناوین لواط و تفخیذ در این حالت نیز صادق است.
استعلام
در لواط و تفخیذ با میت، آیا حکم لواط و تفخیذ با شخص زنده جاری است؟
نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه
با توجه به قاعده فقهی" ان حرمه المیت کحرمه الحیّ" و با توجه به ماده ۲۲۲ قانون مجازات اسلامی که حکم جماع با انسان مرده را همانند جماع با انسان زنده و زنا شمرده است؛ اطلاق مواد ۲۳۳ و ۲۳۵ این قانون، شامل نزدیکی با انسان مرده نیز میشود و عناوین لواط و تفخیذ در این حالت نیز صادق است؛ مضافا این که فقهای امامیه، لواط و تفخیذ با انسان مرده را در حکم لواط و تفخیذ با انسان زنده میدانند و اختلافی در این باره ندارند. برخی فقها همانند سید مرتضی علم الهدی (الانتصار، ص ۵۱۴) به اجماعی بودن این حکم تصریح کردهاند و برخی دیگر مانند سید علی طباطبایی (ریاض المسائل، ج ۱۶، ص ۱۷۸) با این عبارت که در این مسئله اختلافی نیست همین مضمون را بیان کردهاند.