ماده ۱۹۷ قانون مجازات اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز (Wikihagh admin صفحهٔ ماده 197 قانون مجازات اسلامی را به ماده ۱۹۷ قانون مجازات اسلامی منتقل کرد: فارسی سازی نویسه ها) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
هرگاه دادگاه، شهود معرفی شده را واجد شرایط قانونی تشخیص دهد، شهادت را می پذیرد و در غیر این صورت، شهادت را شهادت شرعی محسوب نمی کند و اگر از وضعیت آنها اطلاع نداشته باشد تا زمان احراز شرایط و کشف وضعیت که نباید بیش از ده روز طول بکشد، رسیدگی را متوقف و پس از آن، حسب مورد، اتخاذ تصمیم می کند مگر این که به نظر قاضی احراز شرایط در مدت ده روز ممکن نباشد. | هرگاه دادگاه، شهود معرفی شده را واجد شرایط قانونی تشخیص دهد، شهادت را می پذیرد و در غیر این صورت، شهادت را شهادت شرعی محسوب نمی کند و اگر از وضعیت آنها اطلاع نداشته باشد تا زمان احراز شرایط و کشف وضعیت که نباید بیش از ده روز طول بکشد، رسیدگی را متوقف و پس از آن، حسب مورد، اتخاذ تصمیم می کند مگر این که به نظر قاضی احراز شرایط در مدت ده روز ممکن نباشد. | ||
== نکات توضیحی تفسیری دکترین == | |||
اطلاق ماده شامل صورتی میشود که [[مشهود علیه]] ادعای [[جرح]] کرده باشد و هم در صورتی که ادعای جرح نشده باشد.به عبارتی در هر حال باید [[عدالت]] [[شاهد]] را احراز کرد هرچند جرحی نسبت به او صورت نگرفته باشد.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=484724|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=علی|نام خانوادگی۲=مهاجری|چاپ=3}}</ref> | |||
== سوابق فقهی == | |||
مرحوم علامه نجفی در مورد شهادت به جرح بیان کرده اند که شاهدان باید [[شهادت]] بدهند که انجام معصیت از سوی شاهد را دیده اند یا فسق شاهد آنقدر در میان مردم شایع است که در حد علم است.بنابراین ادعای اینکه فسق شاهد را از چند نفر شنیدم ،قابل قبول نیست چون علم آور نیست در واقع شاهد جرح باید از روی [[علم]] شهادت بدهد.اما شهادت به تعدیل از روی [[ظن]] هم کفایت میکند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=قانون آیین دادرسی کیفری در نظم حقوقی کنونی|ترجمه=|جلد=|سال=1384|ناشر=خط سوم|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=640888|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=حمیدرضا|نام خانوادگی۲=حاجی زاده|نام۳=یاسر|نام خانوادگی۳=متولی جعفرآبادی|چاپ=2}}</ref> | |||
== مستندات فقهی == | |||
از مستندات این موضوع میتواند آیه 2 سوره طلاق باشد که امر میکند 2 شاهد عادل بگیرید و امر هم دلالت بر وجوب دارد هرچند این آیه اختصاص به طلاق دارد اما اقتضای آن را دارد که هرکجا نیاز به شاهد بود عدالت آن هم احراز شود.دلیل دیگر میتواند همان باشد که پیامبر برای قضاوت کردن در امری که کسی نسبت به ان شهادت میداد دو نفر را به قبیله شهود میفرستاد تا درباره وی تحقیق کنند.اگر از او به نیکی یاد میشد حکم میکردند و اگر بدکردار بود،بدی او را فاش نمیکردند بلکه دو طرف دعوا را به مصالحه و سازش دعوت میکردند.اگر شاهد دارای اقوامی نبود از طرف مقابل او سوال میکردند.اگر او تزکیه میکرد حکم میکردند وگرنه انها را رد میکردند.<ref>{{یادکرد کتاب۲||عنوان=آیین دادرسی کیفری (جلد اول)|ترجمه=|جلد=|سال=1386|ناشر=فکرسازان|مکان=|شابک=|پیوند=|شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران=484724|صفحه=|نام۱=عباس|نام خانوادگی۱=زراعت|نام۲=علی|نام خانوادگی۲=مهاجری|چاپ=3}}</ref> | |||
== منابع == | |||
{{پانویس }} |
نسخهٔ ۱۳ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۲۰
هرگاه دادگاه، شهود معرفی شده را واجد شرایط قانونی تشخیص دهد، شهادت را می پذیرد و در غیر این صورت، شهادت را شهادت شرعی محسوب نمی کند و اگر از وضعیت آنها اطلاع نداشته باشد تا زمان احراز شرایط و کشف وضعیت که نباید بیش از ده روز طول بکشد، رسیدگی را متوقف و پس از آن، حسب مورد، اتخاذ تصمیم می کند مگر این که به نظر قاضی احراز شرایط در مدت ده روز ممکن نباشد.
نکات توضیحی تفسیری دکترین
اطلاق ماده شامل صورتی میشود که مشهود علیه ادعای جرح کرده باشد و هم در صورتی که ادعای جرح نشده باشد.به عبارتی در هر حال باید عدالت شاهد را احراز کرد هرچند جرحی نسبت به او صورت نگرفته باشد.[۱]
سوابق فقهی
مرحوم علامه نجفی در مورد شهادت به جرح بیان کرده اند که شاهدان باید شهادت بدهند که انجام معصیت از سوی شاهد را دیده اند یا فسق شاهد آنقدر در میان مردم شایع است که در حد علم است.بنابراین ادعای اینکه فسق شاهد را از چند نفر شنیدم ،قابل قبول نیست چون علم آور نیست در واقع شاهد جرح باید از روی علم شهادت بدهد.اما شهادت به تعدیل از روی ظن هم کفایت میکند.[۲]
مستندات فقهی
از مستندات این موضوع میتواند آیه 2 سوره طلاق باشد که امر میکند 2 شاهد عادل بگیرید و امر هم دلالت بر وجوب دارد هرچند این آیه اختصاص به طلاق دارد اما اقتضای آن را دارد که هرکجا نیاز به شاهد بود عدالت آن هم احراز شود.دلیل دیگر میتواند همان باشد که پیامبر برای قضاوت کردن در امری که کسی نسبت به ان شهادت میداد دو نفر را به قبیله شهود میفرستاد تا درباره وی تحقیق کنند.اگر از او به نیکی یاد میشد حکم میکردند و اگر بدکردار بود،بدی او را فاش نمیکردند بلکه دو طرف دعوا را به مصالحه و سازش دعوت میکردند.اگر شاهد دارای اقوامی نبود از طرف مقابل او سوال میکردند.اگر او تزکیه میکرد حکم میکردند وگرنه انها را رد میکردند.[۳]
منابع
- ↑ عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 484724
- ↑ عباس زراعت، حمیدرضا حاجی زاده و یاسر متولی جعفرآبادی. قانون آیین دادرسی کیفری در نظم حقوقی کنونی. چاپ 2. خط سوم، 1384. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 640888
- ↑ عباس زراعت و علی مهاجری. آیین دادرسی کیفری (جلد اول). چاپ 3. فکرسازان، 1386. ,شماره فیش در پژوهشکده حقوق و قانون ایران: 484724