نظریه شماره 7/1401/270 مورخ 1401/05/12 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره صدور رای توسط دادگاه عمومی به جانشینی از دادگاه کیفری دو:

چکیده نظریه شماره 7/1401/270 مورخ 1401/05/12 اداره کل حقوقی قوه قضاییه درباره صدور رای توسط دادگاه عمومی به جانشینی از دادگاه کیفری دو: در این فرض پرونده های کیفری که در دادگاه عمومی حقوقی به صدور رأی منتهی نشده باشد به واسطه اجرای فوری قوانین شکلی (صلاحیت) باید با صدور قرار عدم صلاحیت به دادگاه کیفری دو جدید التاسیس ارسال شود. همچنین در مورد پرونده های کیفری که در خصوص آنها از سوی دادگاه عمومی به جانشینی دادگاه کیفری رأی صادر شده است؛ اجرای مقررات ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی و نیز ماده ۴۸۳ قانون آیین دادرسی کیفری و سایر موارد مربوط به مرحله اجرای احکام کیفری که دادگاه نخستین باید اعلام نظر کند همچنان توسط دادگاه صادر کننده رأی صورت خواهد پذیرفت.

نظریه مشورتی 7/1401/270
شماره نظریه۷/۱۴۰۱/۲۷۰
شماره پرونده۱۴۰۱-۱۶۸-۲۷۰ ک
تاریخ نظریه۱۴۰۱/۰۵/۱۲
موضوع نظریهآیین دادرسی کیفری
محور نظریهصدور رای به جانشینی از دادگاه صالح

استعلام

شعبه ۱۲۰ دادگاه کیفری دو تبریز در سال ۱۳۸۶ ایجاد و به پرونده های ارجاعی رسیدگی نموده است. در سال ۱۳۸۹ به لحاظ تغییرات چارت سازمانی شعبه مذکور غیر فعال و شعبه ۲۸ دادگاه حقوقی تبریز ایجاد و به عنوان جانشین شعبه ۱۲۰ کیفری دو ادامه رسیدگی به پرونده های جریانی آن را عهده دار شده است و در این راستا مبادرت به صدور رأی نموده است و پرونده جهت اجرای حکم به اجرای احکام کیفری دادسرای عمومی و انقلاب تبریز ارسال شده است . مجددا شعبه ۱۲۰ دادگاه کیفری دو تبریز در سال ۱۳۹۶ عملیاتی شده است حال پرونده یک کیفری که در شعبه ۲۸ دادگاه حقوقی اتخاذ تصمیم شده بود جهت اتخاذ تصمیم قانونی از اجرای احکام کیفری به شعبه اعاده شده است.

سوال ۱- آیا مرجع اتخاذ تصمیم شعبه ۲۸ دادگاه حقوقی تبریز (شعبه صادر کننده رأی) است و یا این که شعبه ۱۲۰ دادگاه کیفری دو که فعلا فعال است؟ سوال ۲- در صورت تشخیص صلاحیت شعبه ۲۸ دادگاه حقوقی تبریز، قاضی صادر کننده رأی (رئیس شعبه) فاقد ابلاغ کیفری بوده ولی رأی به امضای همان شخص است آیا صلاحیت اتخاذ تصمیم به آن را دارد؟

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

۱- فرض استعلام منصرف ازمقررات تبصره ۳ ماده ۲۹۶ قانون آیین دارسی کیفری ۱۳۹۲ که یک امر استثنایی بوده است؛ می باشد و شأن تأسیس آن مربوط به دادگاه های کیفری استان و عمومی جزایی است که در زمان لازم الاجرا شدن قانون آیین دادرسی کیفری (۱/۴/۱۳۹۴) به دادگاه های کیفری یک و دو تبدیل می شوند و در فرض استعلام که در حوزه قضایی، دادگاه کیفری دو تشکیل شده است باید مطابق بند الف ماده ۱۱ قانون مجازات اسلامی ۱۳۹۲ رفتار شود، یعنی پرونده های کیفری که در دادگاه عمومی حقوقی به صدور رأی منتهی نشده باشد به واسطه اجرای فوری قوانین شکلی (صلاحیت) باید با صدور قرار عدم صلاحیت به دادگاه کیفری دو جدید التاسیس ارسال شود.

در خصوص پرونده های کیفری که در خصوص آنها از سوی دادگاه عمومی به جانشینی دادگاه کیفری رأی صادر شده است؛ اجرای مقررات ماده ۳ قانون نحوه اجرای محکومیت های مالی ۱۳۹۴ و نیز ماده ۴۸۳ قانون آیین دادرسی کیفری ۱۳۹۲ و سایر موارد مربوط به مرحله اجرای احکام کیفری که دادگاه نخستین باید اعلام نظر کند همچنان توسط دادگاه صادر کننده رأی صورت خواهد پذیرفت.

۲- با توجه به مراتب فوق، در هر صورت اتخاذ تصمیم حسب مورد با دادگاه مذکور در فرض پرسش است و وجود ابلاغ خاص در امور کیفری منتفی است.