«حقِ بر قانونگذاری کارآمد» در فرض اختلال اجرایی ناشی از خلأ قانون عادی (مبتنی بر بند 15 سیاستهای کلی نظام قانونگذاری و اصل 71 قانون اساسی)
![]() | |
عنوان | «حقِ بر قانونگذاری کارآمد» در فرض اختلال اجرایی ناشی از خلأ قانون عادی (مبتنی بر بند 15 سیاستهای کلی نظام قانونگذاری و اصل 71 قانون اساسی) |
---|---|
نویسنده | محمد جواد ارسطا علی رضا جعفر زاده بهاء آبادی |
محور موضوعی | حقوق عمومی |
سال نشر | ۱۴۰۳ |
منتشر شده در | نشریه تحقیق و توسعه در حقوق عمومی |
دوره | ۱ |
شماره | ۱ |
دانلود مقاله | دانلود از سایت نشریه |
«حقِ بر قانونگذاری کارآمد» در فرض اختلال اجرایی ناشی از خلأ قانون عادی (مبتنی بر بند 15 سیاستهای کلی نظام قانونگذاری و اصل 71 قانون اساسی) عنوان مقالهای از محمد جواد ارسطا و علی رضا جعفر زاده بهاء آبادی است که در سال 1403 در شمارهی 1 نشریه تحقیق و توسعه در حقوق عمومی منتشر شده است.
چکیده
بند 15 سیاستهای کلی نظام قانونگذاری، «گرهگشایی از امور اجرایی کشور» را محور نخست اولویتهای قانونگذاری اعلام میکند. از سوی دیگر اصل 71 قانون اساسی، صلاحیت انحصاری و اختیاری قانونگذاری عادی را از آن مجلس شورای اسلامی دانسته است. با کنار هم قرار دادن دو گزاره حقوقی مذکور و نیز این فرض که «گاهی جامعه یا امور اجرایی کشور نیاز مبرم به برخورداری از قانون عادی پیرامون امری پیدا میکند و در اثر خلأ قانونِ عادی، ناشی از اطاله یا عدم اقدام تقنینی مجلس، مختل و متحمل خسارت مادی یا معنوی قابلتوجهی میگردد»، میتوان این پرسش را طرح نمود که، «آیا میتوان شهروندان جمهوری اسلامی ایران را دارای «حق بر نظام قانونگذاری کارآمد» دانست تا مبتنی بر آن، پس از ناتوانی قطعی مجلس در قانونگذاری، حاکمیت مکلف به ایجاد قانون از راه دیگری در حوزه موردنیاز شناخته شود؟» بررسیها نشان میدهد مبتنی بر ادله حقوقی و قانونی متعدد، شهروندان حق دارند در فرض مذکور که از نظام قانونگذاری کارآمد بهرهمند باشند؛ نظام قانونگذاری که در فرض عجز مجلس قانونگذار، در کوتاهترین زمان، با پدید آوردن قانون، مانع از مختل و متضرر گشتن جامعه یا کشور شود. اصل حاکمیت قانون، لزوم صیانت از حقوق بنیادین، عدم امکان دادخواهی شهروندان (جز از راه انتخابات)، اقتضای ماهیت نمایندگی، مسئولیتهای حاکمیت، لزوم جلوگیری از ضرر عمومی، اقتضای حکمرانی خوب و همچنین اصول متعدد قانون اساسی و موادی از قانون عادی، وجود حق و تکلیف مزبور را تأیید میکنند. اثر جدی اثبات این حق، لزوم ارائه راهکاری جایگزین با فرض ناکارآمدی مجلس در قانونگذاری (به هر دلیلی) است. بهنظر میرسد اعمال بند 8 اصل 110 قانون اساسی، یگانه راهکار جایگزین است که میتواند حق مزبور را تضمین و تأمین کند. این پژوهش مبتنی بر موازین پذیرفتهشده در نظام حقوقی ایران، در بررسیهای خود از روش توصیفی ـ تحلیلی بهره میبرد.
کلیدواژهها
- بند 15 سیاستهای کلی نظام قانونگذاری
- اختلال
- امور اجرایی
- حق
- خلأ قانون عادی
- قانونگذاری کارآمد
- اصل 71 قانون اساسی
مواد مرتبط
- ماده 29 اعلامیه جهانی حقوق بشر
- ماده 30 اعلامیه جهانی حقوق بشر
- ماده 5 میثاق بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی
- ماده 5 میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی
- اصل 3 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 4 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 6 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 7 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 8 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 10 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 20 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 22 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 32 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 34 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 36 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 37 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 39 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 40 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 56 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 57 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 59 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 63 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 65 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 67 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 68 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 71 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 84 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 90 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 110 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- اصل 167 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران
- بند 15 سیاستهای کلی نظام قانونگذاری
- ماده 44 قانون آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی
- ماده 201 قانون آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی